درباره تولیدات سینما در شرایط کرونایی حاضر
اول ایمنی، بعد فیلمسازی!
سیدرضا صائمی
 

سینمای ایران در یک سال اخیر، یکی از تراژیک ترین برهه های تاریخی خود را تجربه کرده است. از دست دادن چندتن از سینماگران صاحب نام و گرانقدر به دلیل ابتلاء به کرونا که بسیاری از آنها در محل فیلمبرداری و در حال کار مبتلاء به این ویروس شدند.
از قدیم گفته اند که عقل سالم در بدن سالم است، اما از آنجا که در کشور ما اغلب پای عقل در میان نیست، جان در عذاب است! حالا فراتر از این هم رفته ایم و جان ها در حال بی جان شدن است. در سال گذشته، چهره هایی مثل: استاد چنگیز جلیلوند و کامبوزیا پرتویی و پرویز پورحسینی را به دلیل ابتلا به کرونا از دست دادیم. در حالی که هنوز داغ از دست دادن دکتر اکبر عالمی بردلمان نشسته بود.
حالا در آغاز سال جدید هم باز خبر ابتلای چند سینماگر دیگر به کرونا به گوش رسیده و بار دیگر کرونا به روزهای اوج خود برگشته است. گویی در یک وضعیت آخر الزمانی قرار داریم که هرلحظه کابوس مرگ عزیزی در سینما، تن و بدن سینمای ایران را می لرزاند. سینمای نحیف و ضعیفی که حالا به مرز ورشکستگی رسیده است.
مشکل اینجاست که سینمای ما مثل دیگر مشاغل و صنوف، از یکسو به وسیله ویروس وحشی کرونا تهدید می شود و از سوی دیگر، به دلیل مشکلات و بحران های اقتصادی، به مخاطره افتاده است. سینمایی که سالهاست با کمبود مخاطب و بحران تماشا دست و پنچه نرم می کرد، حالا با بحران تولید و محتوا مواجه شده و کسب و کارش به خطر افتاده است.
نان و جان سینمای ایران، هر دو در معرض تهدید و خطر است. اما هر عقل سلیمی، میان نان و جان، دومی را برمی گزیند. وقتی سینماگران ما جان شان در معرض خطر مرگ قرار دارد، بهتر است سینمای کم تولید داشته باشیم تا کم شدن سینماگر.
متاسفانه در همین مدت، ما سینماگرانی را به دلیل کرونا ازدست دادیم که وزنه های سنگین وگرانقدری در ترازوی سینمای ایران بودند وجایگزین ندارند. سینمای ایران به زودی و به راحتی نمی تواند دوبلوری را جایگزین چنگیز جلیلوند و بازیگری را جایگزین پرویز پورحسینی کند.
کجای دنیا در این ماههای کرونایی، شاهد مرگ و میر بالای سینماگرانش بودیم که در ایران هستیم؟! گرچه به جز معدودی کارگردان و بازیگر سلبریتی، اوضاع مالی و درآمدی سینماگران ما خوب نیست و قطعاً به معیشت نیاز دارند، اما تامین معیشت، بدون ضمانت سلامت، نه تنها هیچ دردی را دوا نمی کند، که دردی بزرگتر می آفریند.
بسیاری از کسانی که در این مدت به خاطر کرونا از دنیا رفتند؛ مثل کریم اکبری مبارکه، با این وعده و تضمین که پروتکل های بهداشتی رعایت می شود، سر صحنه رفته بودند و هر گز فکر نمی کردند دیگر مجال بازگشت به صحنه را ندارند.
قطعاً سختگیری ضوابط و مقررات درباره شیوه نامه های بهداشتی از سوی نهادهای سینمایی مثل وزارت ارشاد و سازمان سینمایی، یک راهکار استراتژیک برای مدیریت پروژه های سینمایی در شرایط کرونایی است؛ اما این مراکز دولتی باید معیشت حداقلی یا دست کم موقت سینماگران را تامین کنند تا آنها جان خود را سر صحنه فیلمبرداری نبرند.
کمک های معیشتی حقیرانه ای که گاه از سوی خانه سینما یا سازمان سینمایی صورت می گیرد، راهگشا نیست و دولت باید برای حمایت ازمعیشت سینماگران در جهت حفظ و صیانت جان آنها برنامه ریزی و سیاست گذاری درست و درمانی در پیش گیرد و به ساماندهی موثر آن بپردازد.
سینماگر ما در صنف های مختلف نباید آنقدر لنگ مخارج و هزینه های روزمره زندگی خود باشد که برای تامین نان از جان خود بگذرد و خود رهزن جان خویش شود. کرونا نشان داد نه تنها اقتصاد سینمای ما کم بضاعت است که معیشت اغلب سینماگران ما شکننده است.
متاسفانه بخش های فرهنگی و هنری دولت نیز برنامه حمایتی روشنی برای سینماگران ندارند. مشاغل فرهنگی و سینمایی و شاید از همه بدتر و تراژیک تر خبرنگاران و نویسندگان سینمایی، کمتر از کارگران، حقوق و مزایا دارند و وضعیت آنها اسفبار تر از سایر مشاغل و صنوف سینمایی است.
با این حال و با وجود فشار اقتصادی و خطر فقر، در شرایط کنونی آنچه اولویت دارد،حفظ جان و تامین سلامت سینماگران است. همچنان که در بخش های صنعتی و کارگری همواره بر شعار«اول امنیت،بعد کار»تاکید می شود؛ در سینما هم حفظ جان هنرمند بر کمیت و کیفیت هنر او می چربد.
تعطیلی پروژه های سینمایی، گرچه تاخیر تولیدات سینمایی است، اما تمدید حیات سینماگران را هم در پی دارد. نباید آن را دست کم گرفت!

code

نسخه مناسب چاپ