داود مختاریانی – چند روز پیش خبر اعتراض مهدی تاج رئیس سابق فدراسیون به میزبانی بحرین در جلسه رسمی کنفدراسیون فوتبال آسیا به سرعت در اکثر رسانهها منعکس شد .
همان روز در بخش «خبر و نظر» همین صفحه به عدم صحت داشتن خبر اشاره کردیم و اینکه اگر وی به این تصمیم اعتراض داشت چرا تا قبل از این جلسه در هیچ رسانهای رسماً اعلام نکرد. در جلسهای که هیچ خبرنگاری حضور نداشته راوی خبر کسی نخواهد بود غیر از خود مهدی تاج!
اخیراً با انتشار متن جلسه رسمی کنفدراسیون فوتبال آسیا مشخص شد که این خبر صحت نداشته و در جلسه مذکور هیچ بحث یا اعتراضی در مورد میزبانی نشده!
نکته عجیب اینجا است که غیر از تعداد اندکی از رسانهها بقیه کذب بودن خبر را منتشر نکرده و به آن نپرداختند!
چرا کسی که دیگر در فدراسیون فوتبال نیست و سمتی ندارد هنوز روی تعداد زیادی از رسانهها نفوذ داشته و میتواند موج خبری درست کرده یا بالعکس از انتشار خبر جلوگیری کند؟
تنها پاسخ منطقی این است که مهدی تاج هنوز در فوتبال نقش مهمی دارد و سایهاش روی سر فدراسیون همچنان سنگینی میکند و با برخی رسانهها در ارتباط است.
حال سوال اینجا است که چنین ارتباط تنگاتنگی بین مدیران ورزش و برخی رسانهها به سود ورزش است یا به ضرر آن؟
مسلماً یکی از بازوهای مهم مبارزه با فساد در هر حوزهای حضور پر رنگ رسانههای مستقل است.
هم اکنون در برخی فدراسیون ها یا تشکیلات ورزشی، مدیران مجموعه برای مصونیت پیدا کردن از نقد رسانه اقدام به تشکیل «کمیته رسانه» مینمایند و با دعوت از رسانههای مختلف برای شرکت در جلسات این کمیتهها، به طور غیر مستقیم راه انتقاد از مجموعه خود را میبندند!.
آیا خبرنگاری که در کمیته رسانه حضور دارد و حق جلسه دریافت میکند، موقعیت مناسبی برای نقد عملکرد آن تشکیلات خواهد داشت؟. مبارزه با فساد نیاز به ابزاری دارد که در بخش رسانه با وضعیت فعلی امکان پذیر نخواهد بود.
با نگاهی به عملکرد کمیته ملی پارالمپیک میتوان متوجه شد که در صورت شفاف بودن عملکرد مجموعه نیازی به ارتباط بین مدیران و رسانهها وجود نداشته و هر کدام وظیفه خود را انجام میدهند.
در آخر باید تأکید کنیم به هیچ وجه منکر ارتباط کاری سالم بین مدیران ورزشی و رسانهها نیستیم. چه بسا در این ارتباط صحیح، بسیاری از اهداف مدیریتی با حمایت رسانهها بهتر و راحتتر به نتیجه برسد و در نهایت به سود ورزش باشد.
نقد ما بر ارتباطی است که در آن رسانه امکان انتقاد از طرف مقابل را از خود صلب کرده و مجبور به چشم پوشی از برخی خطاها شود.
همان روز در بخش «خبر و نظر» همین صفحه به عدم صحت داشتن خبر اشاره کردیم و اینکه اگر وی به این تصمیم اعتراض داشت چرا تا قبل از این جلسه در هیچ رسانهای رسماً اعلام نکرد. در جلسهای که هیچ خبرنگاری حضور نداشته راوی خبر کسی نخواهد بود غیر از خود مهدی تاج!
اخیراً با انتشار متن جلسه رسمی کنفدراسیون فوتبال آسیا مشخص شد که این خبر صحت نداشته و در جلسه مذکور هیچ بحث یا اعتراضی در مورد میزبانی نشده!
نکته عجیب اینجا است که غیر از تعداد اندکی از رسانهها بقیه کذب بودن خبر را منتشر نکرده و به آن نپرداختند!
چرا کسی که دیگر در فدراسیون فوتبال نیست و سمتی ندارد هنوز روی تعداد زیادی از رسانهها نفوذ داشته و میتواند موج خبری درست کرده یا بالعکس از انتشار خبر جلوگیری کند؟
تنها پاسخ منطقی این است که مهدی تاج هنوز در فوتبال نقش مهمی دارد و سایهاش روی سر فدراسیون همچنان سنگینی میکند و با برخی رسانهها در ارتباط است.
حال سوال اینجا است که چنین ارتباط تنگاتنگی بین مدیران ورزش و برخی رسانهها به سود ورزش است یا به ضرر آن؟
مسلماً یکی از بازوهای مهم مبارزه با فساد در هر حوزهای حضور پر رنگ رسانههای مستقل است.
هم اکنون در برخی فدراسیون ها یا تشکیلات ورزشی، مدیران مجموعه برای مصونیت پیدا کردن از نقد رسانه اقدام به تشکیل «کمیته رسانه» مینمایند و با دعوت از رسانههای مختلف برای شرکت در جلسات این کمیتهها، به طور غیر مستقیم راه انتقاد از مجموعه خود را میبندند!.
آیا خبرنگاری که در کمیته رسانه حضور دارد و حق جلسه دریافت میکند، موقعیت مناسبی برای نقد عملکرد آن تشکیلات خواهد داشت؟. مبارزه با فساد نیاز به ابزاری دارد که در بخش رسانه با وضعیت فعلی امکان پذیر نخواهد بود.
با نگاهی به عملکرد کمیته ملی پارالمپیک میتوان متوجه شد که در صورت شفاف بودن عملکرد مجموعه نیازی به ارتباط بین مدیران و رسانهها وجود نداشته و هر کدام وظیفه خود را انجام میدهند.
در آخر باید تأکید کنیم به هیچ وجه منکر ارتباط کاری سالم بین مدیران ورزشی و رسانهها نیستیم. چه بسا در این ارتباط صحیح، بسیاری از اهداف مدیریتی با حمایت رسانهها بهتر و راحتتر به نتیجه برسد و در نهایت به سود ورزش باشد.
نقد ما بر ارتباطی است که در آن رسانه امکان انتقاد از طرف مقابل را از خود صلب کرده و مجبور به چشم پوشی از برخی خطاها شود.