رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان:
مبارزه با قاچاق کتاب کمرنگ شده است‌
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران با بیان این‌که ادامه مبارزه با قاچاق کتاب به صدور متناسب احکام پرونده‌های قبل بستگی دارد، می‌گوید: نمی‌توانیم جان همکارانمان را به خطر بیندازیم.‌

هومان حسن‌پور در گفتگو با ایسنا درباره این‌که به نظر می‌رسد مبارزه با قاچاق کتاب کمرنگ‌تر شده است، اظهار کرد: شاید بشود گفت مبارزه با قاچاق کتاب شل گرفته شده است. در واقع یک‌سری ‌انگیزه‌ها بعد از مدتی کاهش پیدا می‌کنند زیرا باید نتیجه کار احساس شود. باید ببینیم با پرونده کسانی که قبلا گرفته‌ایم، چه کرده‌اند. نمی‌شود که جان همکاران‌مان را به خطر بیندازیم و شب و روز و نیمه‌شب پی کتاب‌های قاچاق باشند؛ آنها می‌توانند هزار بلا سر همکاران ما بیاورند. اگر ببینیم احکام صادره با پرونده‌ها تناسب دارند، به نحو دیگری عمل می‌کنیم. اگر ما طمأنینه به خرج می‌دهیم برای این است که متناسب با شرایط تصمیم‌گیری کنیم و بارمان را اضافه نکنیم و اگر احکام متناسب نباشند، قاچاقچیان جری‌تر می‌شوند و ما آن زمان نباید این کار را بکنیم. ‌

او درباره افزایش قاچاقچیان کتاب با تعطیلی کتابفروشی‌ها و برخورد با دستفروشان کتاب در خیابان‌ها، توضیح داد: تا کنون هر برخوردی با دستفروشان شده، به درخواست اتحادیه بوده است. ما از قاضی حکم گرفتیم و بعد به نیروی انتظامی گفتیم جمع کنید. طبق قوانین کشور، جمع‌آوری دستفروشان کار نیروی انتظامی نیست و شهرداری باید انجام بدهد که نمی‌دهد. یک نظریه اشتباه رایج شده که این‌ها دستفروش هستند در حالی که هیچ‌کدامشان نه دستفروش، بلکه کتاب‌گستران شبکه‌ای‌ هستند؛ یعنی یک‌نفر ۵۰تا بساط دارد و برای هرکدام یک نفر را گذاشته است؛ همین آدم در مترو و ایستگاه اتوبوس غرفه دارد و در نهادها و سازمان‌ها نمایشگاه می‌گذارد. همه این‌ها یک ‌نفر است و نمی‌توانید بگویید دستفروش است و دستش خالی است و گناه دارد. شهرداری دوست دارد با این ‌نگاه به این پدیده نگاه کند. مشخص است که این فرد دستفروش نیست، چه دستفروشی‌ که هم خیابان را دارد هم در مترو هست؟ مگر می‌شود دستفروش چنین توانایی‌ای داشته باشد؟ این چه نوع ضعف و ناتوانی مالی‌ است که این فرد دارد؟ اگر تاکنون مبارزه و برخوردی بوده به همت اتحادیه ناشران، با موافقت قوه قضاییه و همکاری نیروی انتظامی بوده است.‌‌حسن‌پور ادامه داد: تعطیلی کتابفروشی‌ها از دو سه هفته قبل از اعلام رسمی قرنطینه برای ما مشخص بود؛ بنابراین نامه‌هایی به اتاق اصناف تهران و ایران، وزیر ارشاد و آقای زالی از ستاد مبارزه با کرونا زدیم و شرایط را به آنها توضیح دادیم که به این دلایل تعطیلی کتابفروشی‌ها اشتباه است، اما نتیجه‌ای نگرفتیم. در واقع ما به صورت سیستمی عمل کردیم. در نامه‌های مکتوب گفتیم اگر برای بهداشت و سلامت مردم می‌گویید که کتابفروشی‌ها تعطیل شوند، این تعطیلی‌ها معکوس عمل می‌کنند. ملت عادی یا همان کارمندی که دولت گفته سر کار باشد، اگر بخواهد به خانه‌اش برود، چطور از پیاده‌رو و از میان دستفروشان باید رد شود؟ پیاده‌رو یک متر و نیم است و هر بساطی هم چهار پنج ‌نفر آدم دور و برش دارد که نزدیک به هم ایستاده‌اند. ما با توجه به تجربه تعطیلی قبلی کتابفروشی‌ها گفتیم با تعطیلی کتابفروشی‌ها، پیاده‌روها دوبرابر شلوغ شده و تجمع مردم در پیاده‌روها بیشتر است و مردم بدتر مریض می‌شوند.‌‌رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران درباره نیمه‌باز بودن کرکره برخی از کتابفروشی‌ها نیز گفت: هر صنف و شخصیتی یک ظرفیتی دارد. زمانی که چک‌هایتان برگشت می‌خورد و مجبور هستید مغازه‌تان را ببندید اما کس دیگری همان کتاب شما را در کنار خیابان می‌فروشد، صبرتان طاق می‌شود. بارها گفته‌ایم اگر قرار بر تعطیلی است، باید همه‌جا تعطیل باشد یا مثلا سرویس‌دهی بانک را محدود کنند اما فقط مغازه‌ها را بسته‌اند و سایر ادارات و بانک‌ها باز هستند. با تعطیلی مغازه‌ها جمعیت در پیاده‌روهای شهر دوبرابر شده و این تعطیلی فقط به یک‌سری لطمه می‌زند. چقدر کتابفروشان را نگه داریم؛ خسته می‌شوند. نمی‌گویم برخوردی نباشد اما برخورد قهری نه. روزی قرنطینه جواب می‌دهد که همه صنوف بسته شوند جز مراکز درمانی، نان و فروشگاه لبنیاتی تا آدم آرامش داشته باشد، نه این‌که در منزل نشسته‌ای ودم به دقیقه برایت پیامک بانک و مالیات و سامانه صیاد بیاید.‌

نسخه مناسب چاپ