برگزاری ششمین دوره طرح ملی «گفتمان نخبگان علوم انسانی» در دانشگاه تهران
 

آیین افتتاحیه ششمین دوره طرح ملی «گفتمان نخبگان علوم انسانی» در تالار فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برگزار شد.

به گزارش مهر، آیت الله العظمی جوادی آملی پیامی به این مراسم ارسال کرد. در بخشی از این پیام آمده است: الهیات فلسفه هیچ ارتباط مستقیمی با مردم و آسمان و زمین ندارد؛ الهیات فلسفه با علوم کار دارد یعنی اگر حکمت عملی برای تربیت مردم و برای اسلامی کردن جامعه است، الهیات فلسفه برای اسلامی کردن علوم است و باید علم را مسلمان کند.

مسلمان شدن علم مطلبی است و مسلمان شدن جامعه مطلبی دیگر، سِرِّ اینکه الهیات فلسفه کمتر مطرح است و مردم ارتباط کمی با آن دارند و عملیات راهبردی این الهیات با مردم سروکار ندارد، برای آن است که با مردم کاری ندارد؛ حکمت عملی با گفتار و کردار و با عقیده و رفتار مردم مرتبط است اما الهیات فلسفه می‌خواهد علوم و علم را مسلمان کند و کاری با متعلمین ندارد. توضیح این مطلب آنکه تمام موضوعات و محورهای فلسفه الهی درباره دانش است، فلسفه را رئیس علوم و ابن سینا را رئیس العقلا گفته‌اند، چون درباره هر دانشی که بخواهید بحث کنید، فلسفه عهده‌دار تغییر آن دانش است، چون دانش یعنی علم در رهن معلوم است. هر چه معلوم دارد، به علم می‌رسد و هر چه علم دارد، به عالم می‌رسد.

همچنین دکتر غلامعلی حدادعادل در سخنانی درباره علوم انسانی گفت: پشت سر هر علمی یک فلسفه است، و نمی‌توان آن را انکار کرد، در هر رشته علمی شما یک مبانی‌ای را قبول می‌کنید که بر اساس آن مبنا، علم بنا می‌شود یعنی هر فیزیکی، متافیزیکی دارد، برای مثال در رشته فیزیک فرض بر این است که ماده‌ای وجود دارد و خواصی دارد و با آنها بر دیگر مواد تاثیر می‌گذارد و این تاثیر تابع رابطه علّی و معلولی است.

وی ادامه داد: یعنی علوم انسانی پشت صحنه و یک شالوده‌ای دارد که مثل پایه‌های ساختمان عمل می‌کند، اگرچه دیده نمی‌شود اما ساختمان روی آنها استوار است دکارت می‌گوید، متافیزیک یا فلسفه ریشه است و علم همچون تنه درخت بر آن ریشه استوار است. یک سوال اینجا مطرح می‌شود که آیا ما در ایران به‌عنوان یک ملت و جماعتی از مردم در دانشگاه‌های خودمان حق داریم که درباره فلسفه‌های علوم هم مطالعه و سوال و نقد و کندوکاو کنیم؟، آیا ایرادی دارد در دانشکده‌های خودمان فلسفه فیزیک را تدریس کنیم؟ اگر ما مطلبی را با استدلال درباره فلسفه علوم تجربی داشتیم، مطرح کنیم عجیب است؟

حدادعادل تاکید کرد: فلسفه یعنی بحث اگر مبانی چیزی را بپذیریم، نتایج آن را هم می‌پذیریم، تا اینجا کسی با کسی بحث و دعوا ندارد اما وقتی می‌خواهیم پشت صحنه علوم انسانی غربی را واکاوی کنیم، فورا عده‌ای گارد گرفته و مساله را سیاسی می‌کنند که قدرت دست قدرت، همه جا تسخیر شد، مانده بود علوم انسانی و رفتند سراغ قبضه کردن علوم انسانی دانشگاه‌ها! فوری مساله سیاسی و جناحی می‌شود، در حالی‌که این امری طبیعی است که بپرسیم پشت سر این علوم انسانی جدید، چه مبانی‌ای وجود دارد ما حق سوال و نقد داریم.

دکتر محمدعلی زلفی‌گل، وزیر علوم نیز در پیامی به این مراسم گفت: مساله علوم انسانی در کشور ما، مساله‌ای نیست که بتوانیم نسبت به آن بی‌تفاوت باشیم. برای فهم اهمیت این مساله، باید مروری بر وضع کنونی خود داشته باشیم. جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر ارزش‌ها و آرمان‌هایی همانند استقلال و عزت، آزادی و آزادگی، عدالت و حفظ کرامت و ارزش الهی انسان پا به عرصه نهاد. پس شکل دادن به حکومتی که بتواند در ضمن تدبیر امور عادی زندگی مردم، چنین ارزش‌هایی را نیز محقق کند، یک ضرورت و نیاز اساسی است.

مواجهه‌ ما ایرانیان با علم جدید، حداقل از برخی جهات، مواجهه‌ای نامتوازن بوده است. از جهان جدید و علم جدید، آن‌چه برای ما بیشتر اهمیت داشته، علوم فنی و مهندسی و پزشکی و مانند آن است. البته بی‌تردید این علوم نیز برای پیشرفت کشور ضروری هستند، ولی مساله، عدم توجه متوازن و دست‌کم گرفتن جایگاه علوم انسانی در اداره‌ی امور جامعه و به طور ویژه، تمدن‌سازی در تراز جهانی است.

آسیب فرهنگی دیگر در این زمینه، کم‌توجهی به علوم انسانی در میان افراد دارای استعداد برتر است. در طول سال‌های گذشته، متأسفانه فرهنگ غالب مدارس، دانشگاه‌ها و حتی خانواده‌ها این بوده است که نخبگان و افراد واجد استعداد برتر، بیشتر به تحصیل در رشته‌هایی غیر از رشته‌های انسانی تشویق و ترغیب شده‌اند. این مساله باعث شده ما در برخی از عرصه‌های بسیار مهم اداره‌ کشور (که نیازمند دانش تخصصی در حوزه‌های علوم انسانی است) افراد برجسته‌ اندکی داشته باشیم. سومین چالش در این زمینه نیز، تقلیدی بودن بسیاری از مباحث علمی ما در حوزه‌ علوم انسانی است. متأسفانه ما بیشتر خود را مصرف کننده و مقلّد دیده‌ایم. البته همان‌گونه که مقام معظم رهبری نیز بارها فرموده‌اند، ما با شاگردی کردن هیچ مشکلی نداریم و حاضریم از هر کس علم بیاموزیم، ولی شاگردی کردن با تقلید کردن متفاوت است.

همچنین حجت الاسلام والمسلمین سعیدرضا‌ ‌عاملی گفت: علوم انسانی و علوم اجتماعی در مقایسه با سایر علوم اهمیت ویژه‌ای دارد. این علوم به دلیل آنکه با انسان و پیچیدگی‌های رفتاری انسان سروکار دارند، دانش‌شان ژرف‌تر و سخت‌تر و پیچیده‌تر از علومی است که با جسم انسان سروکار دارد، چراکه علوم انسانی و علوم اجتماعی با فکر و انگیزه‌ها و رویکرد و جهان‌بینی و حوزه شناختی انسان و فهم و نوع رفتار کلامی و غیرکلامی او سروکار دارند و فهم این پدیده بسیار پیچیده است، به ویژه آنکه ما بر عالم ذهن انسان اشراف نداریم و با رفتارها، حدس و گمان می‌بریم که چه نظام معرفتی در فکر انسان خوابیده است؟

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: علوم انسانی و علوم اجتماعی به لحاظ روشی طی دو قرن اخیر تحت تاثیر علوم تجربی بوده‌اند یعنی همان نگاه دکارتی که فرض می‌کرد اگر خط‌کشی در اختیار داشته باشد همه پدیده‌های هستی ازجمله رفتار انسان را می‌تواند اندازه‌گیری کند و همان نگاهی که در علوم تجربی تلاش می‌کرد پدیده‌ها را درک کند اما در عمق فهم با پدیده خطاپذیری روبرو بود و علمای تجربی دستشان بالا است چراکه از نظر فهم قطعی ممکن است یافته‌ آنها با یافته‌های بعدی نقض شده و اینگونه اثبات شود که یافته آنها غلط و عکس آن صحیح است.

نسخه مناسب چاپ