چگونه زیبا به نظر برسیم؟
‏ریحانه باغبانی شمیرانی - کارشناس ارشد مشاوره خانواده
 

بیشتر ما در مورد برخی ویژگی‎‌‎های فیزیکی و ظاهری خود نگرانی‌های زیادی داریم؛ مثلاً اینکه چشم‌ها، لب‎‌‎ها و یا بینی‎‌‎مان ممکن است در فرم و اندازه مد نظرمان نباشد، موهایمان آن‎‌‎گونه که می‎‌‎خواهیم براق و پرپشت نباشند و بسیاری موارد دیگر که در مورد صورت و سایر بخش‎‌‎های بدن خود که ذهن ما را به خود مشغول کرده‎‌‎اند. ما به این موارد فکر می‎‌‎کنیم و تمام تلاش خود را می‎‌‎کنیم تا آن‎‌‎ها را با معیارهای مطلوب خود و دیگران تغییر دهیم زیرا می‎‌‎خواهیم زیبا باشیم و البته از نظر دیگران زیبا به نظر برسیم. اما نکته‌ای که در مورد خودمان از آن غافل هستیم این است که ظاهر ما و اینکه به چه میزان احساس زیبایی می‎‌‎کنیم صرفاً و مطلقاً ارتباطی به ساختار صورت و بدن ما ندارد، بلکه آن چیزی که ما از آن به عنوان زیبایی خود یاد می‎‌‎کنیم تحت تأثیر احساسی است که ما در درون نسبت به خودمان داریم. البته در اینجا نمی‎‌‎خواهیم زیبایی‌های بصری و ظاهری را زیر سوال ببریم، بلکه تأکیدمان به اهمیت نگاه و احساسی است که نسبت به خودمان داریم. به طور کلی خودارزیابی‎‌‎های ما در نهایت بر اساس درجات نسبی میزان و مقداری است که خودمان را دوست داریم و یا برعکس خود را خوار می‎‌‎شماریم و از خودمان بدمان می‎‌‎آید‎.

کمبود عزت نفس‎‌‎‏ نه نقص ظاهری

در دنیای سریع امروز در هر برهه از زمان تعاریف متفاوتی از مفهوم زیبایی ظاهری می‎‌‎شود. معیارهایی که تعریف شده‎‌‎اند زیرا دست نیافتنی هستند؛ بنابراین هر چه تلاش می‎‌‎کنیم به آن زن یا مرد زیبا، خوش اندام و جذابی که در ذهن‎‌‎مان ساخته‎‌‎اند نزدیک هم نمی‌شویم.

نکته اینجاست که گویا هدف همین است؛ در واقع هدف این نیست که ما به این ایده‎‌‎آل‌ها دست یابیم، بلکه هدف این است که ما همواره در مسیر تبدیل شدن به آن زن یا مرد جذاب رسانه‎‌‎ای باشیم و از این طریق چرخ اقتصادی در بخش‎‌‎های مختلف به گردش در بیاید. با وجود اینکه همه ما می‎‌‎دانیم زیبایی مطلق برایمان وجود ندارد و همواره نقص‌های خاص خود را خواهیم داشت، چطور می‎‌‎شود که هم‎‌‎چنان گرفتار چنین تبلیغاتی می‎‌‎شویم و پولی را که برایش زحمت بسیار کشیده‎‌‎ایم در این مسیر به راحتی خرج می‎‌‎کنیم. موضوع اینجاست که آن‎‌‎ها می‎‌‎دانند که ما چقدر خودمان را دوست نداریم. افرادی که این برنامه‌ها را برایمان ترتیب داده‎‌‎اند نه از عدم زیبایی و جذابیت ما، بلکه از نقصان عزت نفس ما بهره‎‌‎مند می‎‌‎گردند. به جز در موارد خاص، آن‎‌‎چه اغلب موجب انجام این خطای پرتکرار در ما می‌شود این است که ما عمیقاً احساس خوبی نسبت به خود نداریم؛ نه اینکه ما چشم‎‌‎ها، موها، بینی یا بدن زیبا و متناسبی نداریم‎.

ریشه ترس از قضاوت شدن ریشه

افرادی با تناسب ایده‎‌‎آل و زیبایی استثنایی هستند که نمی‎‌‎توانند آنچه را در آینه می‎‌‎بینند تحمل کنند و دیگرانی هستند که می‎‌‎توانند با بی‎‌‎تفاوتی و شوخ‎‌‎طبعی سرسختانه به شکمی کم‎‌‎تر صاف یا پوستی نه چندان مطلوب خود نگاه ‏‎‌‎کنند. ‏

ما توسط صنایعی احاطه شده‎‌‎ایم که می‎‌‎خواهند به ما کمک کنند تا ظاهرمان را بهبود ببخشیم؛ معلمان و متخصصانی که آماده‎‌‎اند تا دور کمر ما را کاهش دهند و یا آرایشگرانی که ما را به کرم‎‌‎پودر و ریمل مجهز می‎‌‎کنند. اما به هر میزان هم که تلاش‎‌‎هایشان خوب باشد، آن‎‌‎ها به‌ طور کامل نمی‎‌‎توانند معیارهای توجه سالم به ظاهر خود را درک کنند.

زیرا مسئله این نیست که امروز فوق‎‌‎العاده به نظر می‎‌‎رسیم یا نه، بلکه این است که روزی روزگاری کوچک و بی‎‌‎دفاع در برابر قضاوت کسانی بودیم که مهمترین افراد زندگی کوچک ما بودند. ‏

مشخصاً همان گذشته است که تصمیم می‎‌‎گیرد آیا ظاهر ما بعدها در بزرگسالی می‎‌‎تواند موضوعی بسیار حائز اهمیت باشد یا مسئله‎‌‎ای ناچیز و پیش‎‌‎‏ پا افتاده. از این رو، در میان ما سعادتمندان واقعی کسانی نیستند که تقارن و تناسب کامل چهره و اندام دارند، بلکه آن‎‌‎ها کسانی هستند که گذشته شان باعث می‎‌‎شود هربار که به آینه نگاه می‎‌‎کنند به خودشان لعنت نفرستند‎.

اصلاح دیدگاه ما نسبت به خودمان

راه کمک به کسی که احساس زیبایی ندارد، این نیست که از ظاهرش تعریف و تمجید کنیم، بلکه نشان دادن اشتیاق و علاقه‎‌‎مندی به جوهره‎‌‎ی روانی اوست. ما می‎‌‎دانیم در زمانی که کنار کسی احساس راحتی بیشتری داشته باشیم، تلاش کم‎‌‎تری برای ظاهر خود خواهیم کرد و برعکس، هرچه بیشتر در مورد قضاوت دیگران مضطرب باشیم، بازتاب ظاهری ما قدرت وحشتناک بیشتری دارد. مسئله هرگز مربوط به ظاهر ما نیست، بلکه احساس آسیب‎‌‎پذیری ما در برابر تحقیر یا کوچک شمرده شدن است. وقتی با افرادی ملاقات می‌کنیم که همیشه نگران این هستند که به اندازه‎‌‎ی کافی جذاب نیستند، نباید برای تعریف فیزیکی از آن‎‌‎ها عجله کنیم، زیرا این فقط باعث پرورش ناخواسته‎‌‎ی احساس قضاوت‎‌‎شدن درون آن‎‌‎ها می‎‌‎شود. ‏

ما باید یاد بگیریم که زخمی را در روابط اولیه با آن‎‌‎ها تشخیص دهیم که باعث شده است خود را دوست داشتنی نبینند و بنابراین دائماً تصویری نامطلوب از خودشان در دیگران ایجاد ‏‎‌‎کنند. آن‎‌‎ها فی‎‌‎نفسه زشت نیستند، بلکه در زمان‎‌‎هایی که مهم بوده است به طرز دردناکی مورد بی‎‌‎مهری قرار گرفته‎‌‎اند و به حدی نادیده گرفته شده‎‌‎اند که شاید هیچ‎‌‎گاه نتوانسته‎‌‎اند به اندازه‎‌‎ی کافی خودشان را بشناسند. بنابراین آن‎‌‌‎ها به شفقت، هم‎‌‎دردی و اعتبار عاطفی، بسیار بیشتر از ابزارهای زیباسازی ظاهری نیاز دارند. احساس زشت بودن و یا زیبا نبودن ناشی از کمبود عشق و پذیرفته شدن است، نه از نقصان در زیبایی ظاهری‎.

code

نسخه مناسب چاپ