از نمونههای اخیر آن دیدار کوتاه «گروسی» مدیرکل آژانس انرژی اتمی از تهران بود که با رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، همچنین وزیر خارجه گفتگو کرد و دو طرف دستور کار آینده برای ادامه بازرسیها را بررسی کردند.
امیر عبداللهیان وزیر خارجه در پایان دیدار مدیرکل آژانس انرژی اتمی گفت: «… با آقای گروسی گفتگوهای صمیمی، صریح و نتیجهبخش انجام شد و در مورد ادامه همکاریها توافقات خوبی کردیم. اما نهاییکردن متن، نیاز به کار بیشتر در مورد چند واژه به کار گرفته شده دارد. حصول توافق امکانپذیر است. سیاسیکردن مسائل فنی غیرسازنده است. قرار شد به زودی نشستی مشترک برگزار و متن نهایی شود.»
سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران، آقای کمالوندی نیز در پایان دیدار کاری گروسی با رئیس سازمان انرژی اتمی در تهران گفت: «ایران و آژانس درباره پیگیری موضوعات مورد علاقه به توافقات کلی رسیدند.»
این گفتهها و گزارش دیدار گروسی از تهران در شبکههای فارسیزبان در لندن و آمریکا بایکوت خبری شد، اما مدام این جمله کلیشهای را به نقل از آقای گروسی که «خبرنگار ما پرسید، مذاکرات شما در تهران چه نتیجهای داشت پاسخ داد هیچ!» در بخشهای خبری خود به صورت «سرخط خبرها» پخش و تکرار کردند. این روزها دو شبکه در خارج کشور، یکی «بی.بی.سی» فارسی و دومی «شبکه منافقین»، آشفتهسازی و القاء فضاسازی تخریبی در همه موارد خبری درباره ایران و بهویژه درباره روابط ایران و آژانس با چاشنی «امکان فرستادن پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل و امکان صدور قطعنامه شدید الحن تحریمی از سوی این شورا علیه ایران» را انتشار میدهند! منافقین را همه مردم میشناسند و چندان اعتبار رسانهای و اطلاعرسانی ندارند. اما، شبکه بی.بی.سی فارسی این روزها نسخههای دستوری رژیم صهیونیستی و دستورالعمل مراکز فرماندهی صهیونیستهای حاکم بر مدیریت رسانههای ارتباطی در نیویورک را اجرا میکند.
هدف از پروژه فضاسازیهای تخریبی علیه جمهوری اسلامی ایران در آستانه نشست وین روشن است.
۱ـ اگر نشست وین به نتیجه روشن نرسد یا شکست بخورد، یکباره طوفان خبری بایکوت بینالمللی همه دولتها علیه ایران را چنان به راه خواهند انداخت که کلیشه تکراری آن، «ایران در آستانه سقوط» خواهد شد.
۲ـ از هم اکنون فریب این رسانهها چنین است که نشست وین نه تنها «پایان کار» است، چه منفی یا مثبت! بلکه پایان «اولتیماتوم» نهایی به جمهوری اسلامی ایران نیز است که در صورت شکست، ایران در دایره تحریم همه جانبه بینالمللی و به ویژه از سوی دولت آمریکا محاصره خواهد شد.
۳ـ جمهوری اسلامی ایران در این نشست ناچار به «تمکین» است؛ زیرا هیچ یک از اعضاء اصلی شورای امنیت سازمان ملل و دولتهای صاحب «حق وتو» در این شورا دیگر از خواستههای ایران حمایت همهجانبه نمیکنند!
۴ـ سه کشور آمریکا، چین و روسیه به همراه سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان با محور وادار کردن جمهوری اسلامی ایران به پذیرش پیشنهادهای آنها متحدند؛ حتی اگر در بخشهایی اختلاف نظرهایی داشته باشند!
این موارد خط فضاسازی تخریبی رسانهها بهویژه شبکههای فارسیزبان خارج از کشور و علیالخصوص منافقین و شبکه بی.بی.سی فارسی در این هفته و روزهای آینده خواهد بود تا از یک طرف برای رژیم صهیونیستی قدرت مسلط در منطقه را ترسیم و این رژیم را مقبول دولتها و جامعه بینالمللی نشان دهند؛ از سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران را دولتی منزوی و غوطهور در مشکلات و بحرانهای اقتصادی، سیاسی با عدم مقبولیت بینالمللی در اذهان مخاطبان خود حک کنند!
****
واقعیت اما، فراتر از ادامه پروژه فضاسازی تخریبی رسانهای علیه ایران با مدیریت رژیم صهیونیستی و دلارهای نفتی چند حاکمیت عربی در کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس، چیست؟
۱ـ همه دولتهایی که به طور رسمی در گفتگوها و نشست برجام عضویت رسمی دارند، از جمله دولت آمریکا که اکنون مدام میگوید خواهان بازگشت به برجام است و بایدن، تصمیمگیری «ترامپ» را اشتباه بزرگ و خسارتبار خواند، خواهان رسیدن به توافق نهایی و پایدارند. نشست وین در دو ساحت، آسان و سخت بعد از یک دوره طولانی فترت از سر گرفته میشود.
آسان خواهد بود، زیرا به روایت مسئولان جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشورهای عضو در گفتگوهای برجام، تاکنون ۸۵ تا ۹۵ درصد تفاوتهای نظری و اختلافها به توافق نهایی رسیده است و قرار نیست دوباره از نقطه صفر و یا سرآغاز جدید، گفتگوها شروع شود. این خود نشان میدهد که نشست وین در شرایط خوبی کلید میخورد و دستور کار رسیدن به جمعبندی و توافق جمعی در چند یا چندین مورد مسکوت مانده است و هرچند مشکل اما «بنبست»آفرین نخواهد بود.
۲ـ سخت است زیرا نشست وین، نشست آغاز مجدد است. بنابراین ادامه دارد اما با زمانبندی مشخص و کسی انتظار ندارد در یک جلسه و نشست و برخاست فوری، بیانیه پایانی از این نشست صادر شود.
۳ـ مواضع ایران و آمریکا، نه تنها چندان گنگ و مبهم نیست شاید مهمتر آنکه هم دولت آمریکا (بایدن) نیازمند است تا نشست برجام به جمعبندی برای بازگشت آمریکا به برجام برسد و هم ایران میداند که بدون بازگشت آمریکا این مسیر به پایان نخواهد رسید.
اگر از سطح تعارف رد و بدل کردن کلمات مسئولان دو کشور ایران و آمریکا عبور کنید، میبینید هر دو طرف لااقل در این ادعاها، مشترکند:
الف: باید برای رسیدن به توافق نهایی جدی بود. ب: اگرچه پارهای از اختلافها همچنان باقی خواهد ماند، اما اکنون مانع و سدی بر رسیدن به توافق مطلوب نیست.
حتی اگر بخواهیم بهصورت کامل و همهجانبه به توافق دست پیدا کنیم، لاجرم باید پروسه اجرایی آن گام به گام باشد.
توافق در برجام بر بسیاری از موارد مورد اختلاف طرفین، تأثیرات مثبت خواهد داشت.
نکته پایانی نگاهی مختصر به مواضع دولتهای چین، روسیه و سه کشور اروپایی (فرانسه، انگلیس، آلمان) است. در ظاهر و در مصاحبههای خبری، مسئولان سیاست خارجی این کشورها خواهان رسیدن به توافق آنهم به سرعت هستند. اما در نقد کارشناسان سیاسی درباره نگاه به این کشورها تفاوتهایی میبینید که در چند جمله عبارت است از:
چین: خواهان رسیدن رسمی به توافق و بازگشت آمریکا به معاهده برجام است که آن را برای صلح، به ویژه در حوزه منطقه بحرانزده خاورمیانه ضروری، لازم و فوری میداند. زیرا سیاست خارجی چین تجارت محور است و بازار مهم تجاری چین در منطقه خاورمیانه که ایران در مرکزیت آن قرار دارد بسیار به توافق برجام بستگی پیدا کرده است.
روسیه و پوتین اما به نظر میآید همچنان سیاست «یکی به نعل، یکی به میخ» را در نشست وین دنبال خواهد کرد، زیرا هرچه آمریکا در مخمصه سیاسی گرفتار باشد، میدان امتیازگیری «پوتین» بازتر میشود. همچنین از یاد نبریم که پوتین با رژیم صهیونیستی پیمان استراتژیکی بسته است و همواره حفظ منافع این رژیم برای او در اولویت است.
سه کشور اروپایی فرانسه، انگلیس و آلمان، همچون گذشته برای خود تقسیم کار بر مبنای ضربالمثل غربی «پسر خوب و پسر بد» را خواهند داشت و اگر روال گذشته تکرار شود، دولت فرانسه، نقش «بچه بد» را بار دیگر در این دور از نشستها بازی خواهد کرد. اما در نهایت این هر سه کشور میخواهند هرچه زودتر نشست برجام در این دوره با توافق نهایی به پایان برسد.