تلفن همراه هوشمند، اینک دوستداشتنیترین گجت نزد دوستداران ابزارهای دیجیتالی است؛ و تبلت و نوتبوک و ساعت دیجیتالی هرگز نتوانستهاند به پای آن برسند چون گوشی به جای این سه گجت کار میکند.
سالهای کرونایی و آموزش راه دور(آنلاین) سبب شده تا ویژگی کاربردی تلفن همراه آشکارتر شود. برخی نیز که دورکار شدهاند، گوشی همراه ابزاری برای ارتباطشان با محل کار شده است. دانشپژوهان در کل بیش از پیش، گوشی به دست شدهاند.
اما برآیند یک زندگی دیجیتالی پرفایده از هر زاویهای که نگاه شود به نسبت زیانهایش، نمره پایینتری میگیرد؛ در همین راستا نقدها روز به روز بیشتر شده و پیامدهای ناگوار گوشی بیشتر میشود.
انکار نمیشود که بسیاری از هوای آلوده پایتخت، گامآرام دچار چنگاررسرطان شده و در نهایت میمیرند؛ اما کو سند که ثابت کند که هوای آلوده تهران مسبب مرگ انسانهاست.
اینک چیرگی دیجیتالی بر زندگی انسان، همین وضعیت را پدید آورده است؛ زندگیها از هم میپاشد اما چهکس باور میکند که یکی از مسببهایش تلفن همراه است؟ به کنار از این که اگر از دردهای جسمی مانند دردهای استخوانی ناشی از موبایل بگوییم، سیاههاش طومار خواهد شد.
موبایل چیره بر همه زندگی ما
در مورد اینکه آیا موبایل دست ما، بر زندگی ما انسانها فرمانروایی میکند یا نه، دکتر فائقه سیاری- مدرس دانشگاه پاسخ میدهد:
«بله، تکنولوژی تلفن همراه دامنه گستردهای دارد و همه ابعاد زندگی را در بر میگیرد. این وسیله الکترونیکی هوشمند پیچیده در زمینههای گوناگون جامعه وارد شده است تا جایی که نزدیک به ۱۰۰ درصد ارتباطات جامعهها را به دست گرفته و بیشترین چالشها و کنشها و تراکنشها و خدمات و ارتباطات و تماسها و آگاهیرسانیها و کارهای رسانهای به کمک موبایل انجام میشود؛ و همین سبب شده موبایل یک ثانیه هم از ما دور نباشد و همهجا به همراه داشته باشیم. امکان ندارد کسی بدون موبایل پایش را از خانه بیرون بگذارد و شدنی نیست کسی در خانه موبایل را از خود دور کند. با موزیک به خواب میرویم و با زنگ موبایل از خواب بر میخیزیم.»
«اکنون موبایل وارد فضای آموزشی شده و بیشتر آموزشهای آنلاین و غیرحضوری با گوشی انجام میشود.
نمیتوان بخشی از زندگی را نام برد که قابلیتهای موبایل به آن ورود نکرده باشد. بر این اساس، امروز حذف موبایل از زندگی امکانپذیر نیست.»
میگویم، اما تعدیلپذیرکه هست؟ سیاری پاسخ میدهد:«بیگمان و البته. امروز بسیاری از کارها را آسان و بدون فعالیت فیزیکی انجام میدهیم و اینگونه حکمرانی موبایل را بر تمام ابعاد زندگی خود پذیرفتهایم. چیز واضح این که موبایل، اینترنت، شبکههای اجتماعی و گجتها آمدهاند که بمانند؛ بنابراین لازم است بیاندیشیم چگونه میتوان از این فناوریها استفاده بهینه داشته باشیم و رفتار خود را مدیریت کنیم.»
میگویم: چرا اینهمه به موبایل وابسته شدهایم؟ سیاری پاسخ میدهد: «آسانی کار با موبایل در انسانها شیفتگی پدید آورده است؛ هم موزیک گوش میدهیم و هم از آن خردهدانش کسب میکنیم و هم تماس تصویری داریم. دیروز تلفن ثابت را نمیشد از خانه بیرون برد اما امروز موبایل را میتوان در کوهپیمایی هم برد. دیروز تنها ارتباط با یک دوست میسر بود اما امروز موبایل تبدیل به ابزار جهانگردی شده است؛ در اتاقت میمانی و به بازدید یک موزه در جهان میروی. موبایل یک میدان کنشگری هم شده است، یعنی هر کس در هر شغلی و با هر سطح سوادی، در موبایل یک کنشگر به روز است. موبایل با خود مصرفزدگی هم آورده است وسیلهای شده که مدام کاربر را به خرید چیزها تشویق می کند.»
میگویم چرا هنگام نبود اینترنت گوشی، کلافه میشویم؟ سیاری در پاسخ میگوید: «خب چون انجام همه کارهای خود را با امکانات موبایل تنظیم کردهایم، برای همین با قطع اینترنت کارهامان زمین میماند. کارهای خانه، محل کار، کار بانکی، آموزش و مدرسه، خرید از فروشگاهها همه با گوشی انجام میشود. این کارایی در کنار فایدهها، آسیبهایش را هم به همراه خود دارد؛ حتا کودکان از نبود اینترنت خشمگین میشوند چون به بازیهای دیجیتال خوکردهاند و اعتیاد اینترنتی یافتهاند.»
«پیامد اعتیاد اینترنتی پریشانی، بیقراری و نداشتن آرامش است. زمان نبود اینترنت، شیفتگیها و احساس نیاز، کاربر را دچار اضطراب میکند. زمانی این دردها بیشتر است که از فضای اینترنت برای پرکردن خلأهای عاطفی استفاده میشود؛ برای همین نبود اینترنت مساویست با از دست دادن پشتیبان عاطفی.»
«با گسترش اینترنت و ایجاد فضای اینترنتی، سبک زندگی دیجیتالی پدید آمده است و به زندگی تنوع زیادی بخشیده است.»
میگویم: با اینهمه پیام و ایمیل و ویدیو و دادههای مولتیمدیا، انسان سرسام نمیگیرد؟ سیاری جواب میدهد:«اگر کاربر بدون هدف و برنامهریزی بخواهد همه پیامها و ایمیلها را بخواند و ویدیو و دادههای مولتیمدیا ببیند و بشنود، البته سرسام خواهد گرفت؛ اما اگر در راستای هدفهایش گام بردارد آسیب نخواهد دید.»
میگویم آیا فرهنگ موبایل وجود خارجی دارد؟ سیاری میگوید:«یک دستاورد فناورانه، بیگمان فرهنگ خودش را هم دارد؛ هیچ انسان دانشمندی در پی خلق یک فناوری برای نابودی روح انسان نیست و همواره به آسانشدن زندگی ها میاندیشد؛ پس یک پدیده که برآمده از خوبیست، نمیتواند بد باشد؛ تنها باید فرهنگ استفاده از یک فناوری را آموخت؛ همانگونه که برای رانندگی نیز گواهینامه رانندگی میگیریم.
راستش چیزی که میتواند یک ابزار لازم را پذیرفتنی کند، همراهی آموزش و فرهنگ استفاده و همچینین روش بردن آن به درون
جامعه است.»
«استفاده بدون فرهنگ از گوشیهای هوشمند چالشبرانگیز است. مکالمههای درازدامن در مکانهای عمومی، حرفزدن با صدای بلند با گوشی همراه، پخش آهنگهای گوناگون از اسپیکر، عکس در رخدادهای ناگوار برای اشتراکگذاری به جای کمک کردن، پخش عکسها و یادداشتهای توهین به تیرهها، اشتراکگذاری ناآگاهانه یک خبر راستیآزمایینشده. همه اینها سبب آسیبهای اجتماعی است و گاه خود خانواده ناآگاهانه در بروزش سهیم است.»
کنترل زندگی با موبایل
فاطمه محمدی- کارشناس و مسئول پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در باره کنترل موبایل می گوید: «بهنظر میرسد موبایل دارد زندگی ما رو کنترل میکند. همانطور که دیده میشود خیلی وقتها افراد با وجود این که زمان استراحتشان است و شرایط پاسخدادن ندارند، ولی چون مخاطب را متوقع میبینند، مجبورند فضای مجازی را چک کنند چون همیشه نگرانند چیزی جا بماند.
«در واقع پیامی در زمان غیراداری فرستاده میشود تا گیرنده موظف به پاسخگویی شود. در زندگیهای گذشته یک سری قوانین وجود داشت و افراد شرایط همدیگر را در نظر میگرفتند و بیهوده و وقتبیوقت مزاحم نمیشدند.»
«اما اینک پس از پدیدآمدن موبایل، انواع برقراری ارتباط و تماسهای غیر از ساعت کاری زیاد شده است. در شبکههای اجتماعی فرد میتواند هر آن پیام بگذارد حتی زمانهایی که ممکن است مناسب نباشد پیام میفرستد تا همین که فرد گوشی را روشن کرد، پیام را ببیند. توقعی به وجود آمده که بسیاری ناتوان از برآوردن آن هستند. گاه درگیر فعالیتی هستند که ما بیخبریم یا درگیر مشکلی هستند که ما در جریان نیستیم.»
گاهی باید گریز زد
محمدی در باره این که توقع از دیگران ما را بیتاب و کمتحمل کرده است، میگوید: شبکههای اجتماعی پر از دادههای پراکنده است که ساعتها زمان را از ما میدزد، برای همین برخورد مدام با انبوه دادهها و پیامها و درخواستها و توقع دیگران ما را بیحوصله کرده است.»
«نه برنامهای برای استراحت داریم و نه انجام کار دیگر. تنظیم زمان نداریم، هیچ برنامهریزی برای رسیدن به خودمان نداریم. زندگی برای خودمان تعریف نشده و نمیدانیم چه کاری را در چه زمانی باید انجام داد. کسانی تصمیم میگیرند وابسته به گوشی نباشند و گوشی را چک نکنند اما نگرانی از دلخورشدن دیگران، دست از سرشان بر نمیدارد.»
«شبکههای اجتماعی و ارتباطات دیجیتالی آسیبهای دیگر هم دارد. گجتها فرصتهایی زیادی برای ما ایجاد کرده که تنها یکیش دسترسی آسان به خدمات شهریست و سرعتدادن به کارها؛ اما از آسیبهای اجتماعیاش نمیتوان چشم پوشید. در زندگی گذشته اینهمه استرس نبود. پیشگوییها و پیشبینیهای دیجیتالی و رخدادهای آینده مرتبط با زندگی ما بر استرسمان میافزاید.»
آرامش گذشته دور
محمدی به قدیم اشاره میکند و میگوید: مقایسه کنید فضای استراحت گذشته را با اکنون. استراحت در زمان غیر کاری به ما کمک میکرد که با یکدیگر گفتوگو چهره به چهره داشته باشیم، در انجام کارها مشارکت کنیم، برای انجام یک کار همفکری کنیم؛ نقد و بررسی یک کار اهمیت داشت؛ اما اکنون حتی به خانه هم که میرسیم اشتغال موبایلی ما پایان نمیگیرد و ارتباط با همسر و فرزند نداریم.»
«آسیبهای جسمی هم سرجای خودش؛ مشکلات خواب و بینایی و شنوایی و زانودرد و کمردرد و اضافهوزن و چاقی برآمده از بیتحرکی زیاد شده است و مبتلابه نوجوانان هم هست. گاهی نوجوان چنان غرق بازی است که متوجه گذرزمان نیست و دیگر شادی گذشته را ندارد؛ ما فرزندی داریم خسته و بیتمرکز.»
«ماندن زیاد در فضای دیجیتال، الگوپذیری را را نابود میکند. فرزندمان بیشتر در اینترنت است یا سرگرم بازی دیجیتالی و رفتارهای اجتماعی و فرصت ندارد از پدرومادر بیاموزد.»
«فرزند با الگوپذیری و تقلید از رفتار بزرگتر، روش اجتماعیبودن را میآموزد یا به مهارتها دست مییابد.
اینک ضعف مهارتی در نوجوانان بسیار به چشم میخورد. امرو کسی فرصت گفتگو در مورد مسائل و یادآوری گذشته را ندارد. درک متقابل وجود ندارد؛ اگر کسی از بیماری جسمی درد میکشد، همدردی کمی دیده میشود و زمانی متوجه میشود که کار از کار گذشته است.»
تنهایی فزاینده
محمدی در مورد بسربردن در فضای دیجیتال و شبکههای اجتماعی و تنهاشدن با گجتها میگوید:«این سرگرمیها سبب مشغله ذهنی فراوان میشود و فرد دیگر تمرکز ندارد. حجم زیاد اطلاعات در فضای اینترنتی سبب میشود که انجام کارهای روزانه را فراموش کنیم. انگار دارد مشکلی برای حافظه ما اتفاق میافتد. از خیلی از مسائل اعضای خانواده خود بیاطلاعایم.»
«موبایل، مشکلات تحصیلی، دورشدن از ازدواج و انزوای اجتماعی ایجاد کرده است. گیرکردن زیاد در فضای اینترنتی سبب پرخاشگری و افسردگی در فرزندان شده و از آستانه تحمل افراد کاهیده است. ارتباط راه دور جای با همبودن را گرفته است؛ انسانها در گفتوگوی چهرهبهچهره در گذشته به شناخت هم میرسیدند اما اینک در ارتباط اینترنتی، پس از سالها یکدیگر را نمیشناسند.
در گذشته درددل میشد و حرفهایی در درونمانده زده میشد اما اینک همه بایگانی میشود. مهارتها برای زندگی اجتماعی لازم است و یکیش همین مهارت در گفتگو است.»
«همین ضعف مهارتهای اجتماعی، بعدها در شغل و ازدواج و کل زندگیها تاثیر منفی میگذارد. نسل امروز مشکلاتی دارد و مشکلات بیشتری را در آینده خواهد داشت. یکی دیگر از مشکلاتی که وجود دارد این که افراد کمتحرک میشوند به ویژه نوجوانان؛ و از بازیهای گروهی همسال جا میمانند؛ نوجوان احساس شادی ندارد؛ در حالی که در بازیها خیلی مهارتها را میآموزد؛ غرقشدن در فضای اینترنت نوجوان را از فضای زندگی واقعی و حقیقی دور میکند و نمیتواند قوانین زندگی را بشناسد.»
هُنایشهای ویرانگر
دانشمندان میگویند مغز شهروندان ابرشهرها نسبت به مغز روستاها یا بخشهای کوچک، کارکردهای متفاوت دارد. احساسات و نگرانی مردم ابرشهرها زیر انبوه استرس روزانه قرار دارد و سبب بیشفعالی در آنان میشود. چالشهای روانی شهروندان ابرشهرها نیز بیشتر شده است و لایه سینگولیت مغز نیز دچار بیشفعالی است.
به هر رو زیادهروی در شبکههای اجتماعی سبب افسردگی میشود. میان استفاده از شبکههای اجتماعی و افسردگی ارتباط معناداری وجود دارد. بسیاری از کسان که حتی تجربه افسردگی خفیف را نداشتهاند، پس از یکسال عضویت در شبکههای اجتماعی برخی از آنان دچار افسردگی شدهاند و نمرهشان در ریسک ابتلا به افسردگی ۹ درصد افزایش را نشان میدهد.
کسانی که در آستانه افسردگی هستند حتی اگر اینک افسرده نباشند، با واردشدن به شبکههای اجتماعی در حقیقت به افزایش این ریسک کمک خواهند کرد.
راهکارهای موبایلی
هنگامی که آن بخش از جاپاهای بدشگون دیجیتالیزم نمایان میشود، درمانها و پادزهرهای آن نیز پا به میدان می گذارد؛ این روزها در غرب سفرهای گروهی تدارک دیده میشود که فقط وقتی تلفن همراه خود را خاموش کنید میتوانید سفرتان را آغاز کنید.
یک اردوی تفریحی در آلمان، همه کسانی را که در پی مرخصیگرفتن از دنیای مجازیاند، به یک سفر واقعی در دل طبیعت دعوت میکند. در این سفرها از هیچگونه دستگاه دیجیتال ارتباطجمعی خبری نیست و مسافران باید گجتهای خود را در خانه بگذارند و رهسپار سفر شوند؛ سفری برای آرامش روح.
در این مسیر راهکارهای دیگری نیز پیشبینی شده است: همان بهتر که تلفن را در جیب شلوارتان نگذارید چون بافت بخش پایین بدن پرتوگیری بیبشتری دارد. در هنگام مکالمه از هندزفری سیمی یا اسپیکر(پخش) استفاده کنید. مکالمه را به زیر دو دقیقه بکاهید. تلفن همراه برای کودکان قدغن باشد، آنان باید از تلفن ثابت استفاده کنند. هنگامی که ارتباط گرفتید، گوشی را در برابر خود بگیرید و با اسپیکر گپ بزنید. در بیمارستان از موبایل استفاده نکنید. یک تلفن با اِس. اِی. آر پایین(کمپرتو) تهیه کنید. آنتیاکسیدانها(گریپ فروترسیب) زیاد بخورید. روی آنتن موبایل را با کاور نپوشانید. هنگام خواب اینترنت را خاموش و موبایل را چندمتر دورتر از خود قرار دهید. اگر سردرد، وزوزگوش، نگرانی، بدخوابی، بیخوابی، کابوس، سوزش چشم، فشارخون بالا، گُرگرفتگی، دلهره، تپش، تنش، استرس و پرخاشگری دارید باید موبایل را کنار بگذارید و شغل خود را تغییر دهید تا از پرتوهای الکترومغناطیس رها شوید. پرتوها روی سلولهای شکلیابنده و دی ان ای جنین ویرانگر است. موبایل قدغن است برای بیماران دارای تومور، اماس، لوسمی، آشفتگی خونی و قلبی و کلیوی یا افراد پروتز. سامانه وایرلسل نیز به افراد آسیب میزند. پرتو موبایل در پمپبنزین با برخورد به اشیای فلزی میتواند جرقه ایجاد کند. موارد بسیار زیادی از انفجار خودروهای در حال سوختگیری، به سبب استفاده از موبایل در جایگاه سوخت رخ میدهد، پرتوهای الکترومغناطیس با ایجاد جرقه در مجاورت بخار بنزین، سبب انفجار و گدازه آتش میشود. قرارگیری موبایل بر روی قلب سبب ایجاد اختلال و آریتمی ضربان قلب شده و در بلندمدت اثرات مخرب و ویرانگر دارد و بهتر است موبایل از اعضای اصلی بدن مانند قلب، سر و اندام پایین تنه فاصله داشته باشد. زنگخوردن موبایل در نزدیکی کارتهای اعتباری مغناطیسی نیز سبب اختلال در کارایی آنها میشود. اتصال به اینترنت موبایل، امواج الکترومغناطیس را چند برابر میسازد. بهتر است در موارد ضروری از اینترنت موبایل استفاده کنید و پس از استفاده، خاموش کنید.
بهناز عسکری – خبرنگار یزد