سرایه
ای نام تو زینت زبان‌ها
حمد تو طراز داستان‌ها
تا دام گشاد، چین زلفت
افتاد خراب، آشیان‌ها
در رقص بود به گرد شمعت
فانوس خیال آسمان‌ها
بگشای نقاب تا برآیند
از قالب جسم تیره، جان‌ها
مقصد تویی از سلوک عالم
شوق تو دلیل کاروان‌ها
خاموش حزین که بر نتابد
افسانه عشق را زبان‌ها
حزین لاهیجی

code

نسخه مناسب چاپ