هشدار آسیب‌شناسان اجتماعی
رسیدن سن اعتیاد به نوجوانان
 

سن اعتیاد در حال پایین آمدن است؛ نوجوانانی که گرایش به گل می‌یابند، رو به افزایش است. اعتیاد نوجوانان بی‌گمان همراه با یک پیشینه است که گذشت زمان را در خود دارد و شاید پدر و مادر از آن بی‌خبرند و ناگهان با نوجوان معتاد خود روبه رو می‌شوند.

ریشه بنیادی تمایل نوجوانان برای دسترسی به گل و دیگر مواد مخدر را باید در پیش از نوجوانی جستجو کرد. نوجوان خیلی زود نشان می دهد که گرایش به یک زندگی مستقل دارد. متخصصان مبارزه با اعتیاد همگی باور دارند که پدر و مادر موثرترین کسانی هستند که می‌توانند نوجوان‌شان را از اعتیاد در بزرگسالی ره‌بان باشند.

بیشتر پدران و مادران فکر می کنند که اعتیاد به مواد مخدر با نوجوان آنان هیچ ارتباطی ندارد و این اشتباه است و باید این احتمال را بدهند. باید در دوران نوجوانی به فرزندشان امنیت و اطمینان کامل بدهند که بدون شرط نسبت به آنان مهربانند تا نوجوان دلیری به خرج دهد و با استواری به وابستگی‌های اعتیادآور نه بگوید.

پدرو مادر و بزرگسالان، محیط اطراف نوجوان را شکل می‌دهند؛ محیطی که شخصیت و رفتار نوجوان را به ریخت خود در می‌آورد و سبب رشد یا فروشدگی او در منجلاب می‌شود. این جامعه کودک‌پرور است که می‌تواند محیط مناسبی برای پایه‌گذاری یک زندگی بدون وابستگی به مواد برای نوجوان فراهم سازد. بسیاری از سفارش‌ها و راهنمایی‌های تربیتی در گفتار ساده است اما تربیت با رفتار بسیار سخت است؛ پدر و مادر با رفتار خود باید نشان دهند زندگی انسانی چگونه است.

بی‌گمان راهی هست

یکی از راه‌های کنترل نوجوانان این است که دوستان فرزندتان را که با تلفن با آنان در ارتباط‌اید، شناسایی کرده و در زمان مناسب با آنان دیدار داشته باشید.

بدون تردید آسیب اعتیاد به مواد مخدر، تمام دهک‌های جامعه را به کنار از زن ومرد، سن، شغل و میزان تحصیلات تهدید می‌کند؛ آموزش‌های در ارتباط با پیشگیری از مصرف مواد مخدر را می‌توان هم در قالب نوشتار و هم در کلاس‌ها و کارگاه‌های آموزشی به نوجوانان ارائه داد.

ترساندن نوجوان، مبالغه و ارائه داده‌‌هایی که ممکن است بدآموزی داشته باشد، هیچ جایگاهی در آموزش نوجوانان ندارد. این که سفارش می‌شود نوجوانان از معتادان دوری کنند، به سبب بالارفتن ریسک گرایش به اعتیاد است.

شناخت مراحل ابتدایی، میانه یا پیشرفته ‌از مهم‌ترین راه‌های پیشگیری و مبارزه زودهنگام با پدیده اعتیاد نوجوان است. تغییرات به وجودآمده در نوجوان معتاد در مراحل ابتدایی از دید خانواده‌ها مخفی می‌ماند اما به هررو، همان آغاز اعتیاد نیز نشانگانی دارد که می‌تواند به پدرومادر کمک کند.

خودداری نوجوان از برخورد مستقیم با خانواده و مشغول‌کردن خود به کارهایی که پیشتر به آن‌‌ها اهمیت نمی‌داد، مانند خواندن کتاب یا روزنامه یکی از نشانه‌ها است. نوجوان ماندن پیاپی جلوی آینه و وسواس در مرتب‌بودن و عادی جلوه‌دادن رفتار‌های خود و پیرایش هرروز چهره برای شادابی را در برنامه خود دارد.

گذشت از لغزش اعضای خانواده به‌ویژه مواردی که پیش از آن ایراد می‌گرفت، از دیگر نشانه‌هاست. نوجوان در خارج‌شدن از خانه زمان نامناسب را بر می‌گزیند، به شستشوی زودبه‌زود دست و چهره و شستشوی مکرر سر می‌پردازد، باید به نوشیدن چای زیاد و سیگارکشیدن، خوش‌خویی شگفت، تغییر در مردمک چشم و خواب‌آلودگی او توجه کنید.

هنگامی که اعتیاد در نوجوان پیش می‌رود، دیگر نمی‌تواند نشانه‌ها را بپوشاند و رفتارش تغییر می‌یابد. بسنده است که ۵ تا ۶ ماه از استفاده تریاک بگذرد یا گرایش به هرویین از بازه زمانی ۲ ماهه گذشته باشد، پس از آن کم‌کم در نوجوان لاغری دیده می‌شود و رنگ لب‌ها تغییر و دور چشم کبود می‌شود.

تغییر رنگ پوست به زرد تیره و سیخی موها و نوع نگاه و خمیدگی در مهره پشت و راه‌رفتن بدون تعادل در او نمایان می‌شود. نوجوان به خشکی لب‌ و لرزش دست‌ و بدشدن خلق‌وخوی و دیرخوابی و دیربیداری دچار می‌شود.

زمانی که اعتیاد پیشرفت کرده برای پدر و مادر قابل تشخیص است، بنابراین هدف، تشریح وضعیت او برای شناخت اطرافیان نیست، بلکه منظور معرفی حالات و وضعیت نوجوان معتاد است مانند خمیده‌شدن قامت و احساس طردشدگی از جامعه که نوجوان را به چاپلوسی و متملق شدن وا می دارد.

انواع اعتیاد

مهدی حمیدی- رئیس اداره آموزش و مشارکت عمومی معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی استان یزد در این ارتباط می‌گوید:

اعتیاد به مواد مخدر به گونه‌ای غیرمستقیم واکنش و پاسخی است مخرب در مقابل کنش‌های غیرقابل تحمل بیرونی و درونی که بدان وسیله فرد سعی می‌کند آلام و مشکلات درونی خود را کاهش داده و یا تسکین بخشد.

افزایش سرسام‌آور مصرف مواد مخدر در جهان و قاچاق روز افزون این مواد، پیامدهای وحشتناکی دارد که مستقیم نسل نوجوان و جوان را تهدید می‌کند.

گسترش شبکه قاچاق بین‌المللی و دام اعتیاد، میلیون‌ها نفر نوجوان را به فساد و کام مرگ می‌کشاند و سوداگران مرگ را به ثروت و قدرت می‌رساند.

اعتیاد یک مسئله بزرگ بهداشتی و بلایی اجتماعی و دارای جنبه‌های متعدد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، روانی، اخلاقی و حقوقی است، از این رو آگاهی خانواده‌ها درباره سرانجام نکبت‌بار اعتیاد در پیشگیری و مهار آن کمکی موثر به ‌شمار می‌آید.

آغاز اعتیاد

حمیدی با بیان این که اعتیاد با وابستگی جسمانی و روانی نوجوان همراه است، به سخنانش می‌افزاید: بعضی از داروها نیز ممکن است با ایجاد وابستگی روانی در بیمار موجب افزایش مصرف شود و بیشتر اعتیاد بیاورد.

نوجوان معتاد با دریافت مواد اعتیادآور سرخوش و راضی است و با توقف مصرف، دچار خماری و اختلال شدید جسمانی می‌شود.

مواد اعتیادآور سبب پیدایش پدیده تحمل نیز می‌شود. به ‌موجب این پدیده نوجوان معتاد برای دسترسی به اثر اولیه این مواد که در ابتدا با مقدار کم حاصل می‌شود، مصرف خود را افزایش می‌دهد. شدت و نوع وابستگی نسبت به مواد اعتیادآور برحسب نوع و اثر آن متفاوت است.

برخی از این مواد مانند تریاک و مشتقات آن وابستگی شدید ایجاد می‌کند و برخی دیگر با وجود تاثیری که بر روان و ذهن فرد می‌گذارد، اعتیاد دهنده به ‌شمار نمی‌آید. اعتیادات مجاز عبارتند از وابستگی و تداوم در مصرف موادی که به عنوان دارو شناخته شده و به‌طور طبیعی یا صنعتی به دست می‌آید و شامل بسیاری از مواد دارویی به‌ویژه آرام بخش‌ها و خواب‌آورها می‌شود که این مواد با تجویز پزشک و یا اغلب خودسرانه مصرف می‌شود.

اعتیادات غیرمجاز عبارتند از وابستگی افراد به مصرف همیشگی مواد و بهره‌گیری از عواملی که بنابر قوانین کشوری یا بین‌المللی غیرمجاز شناخته می‌شود، این امر در نتیجه ناپسندبودن مظاهر اعتیاد از دیدگاه پزشکی، بهداشتی، روانی و اجتماعی می‌باشد.

علل مختلف اعتیاد عبارتند از ارضا هوس‌ها، زیاده‌طلبی، گرفتن انگیزه‌های احساسی، احساس یکنواختی، بیکارگی و وقت‌گذرانی، فقر، نبود عدالت اجتماعی و ناهنجاری‌های مالی و اقتصادی و نبود رفاه و عوامل درونی مثل بیماری‌های جسمی و روانی به‌ویژه در اشکال مزمن و رنجورکننده‌اش است.

فرد معتاد کسی است که از بنیاد یا از خود یا از محیط خود یا هر دو احساس ناخشنودی دارد و در چنین حالت نامطلوبی ناگزیر از مصاحبت با افرادی‌ست که برخلاف او دنیا را محل مناسبی برای زیستن یافته‌اند و علیرغم مسائل و مشکلات آن به?گونه‌ای خود را با شرایط زندگی وفق داده‌اند.

معتادان در توهمات خود یک دنیای مصنوعی نسبتا رضایت‌بخش برای خویش متصورند که نه تنها بر هیچ‌گونه تغییری یا در خود و یا در محیط مبتنی نیست بلکه دنیای خیالی آنان تنها بر اساس حضور مواد در بدن‌شان و نیاز به آن و رفع آن نیاز استوار است و غالبا آنان از احساس ناامنی، احساس بی‌کفایتی، احساس تنهایی، نفرت، نوسان‌های افسردگی، اضطراب شدید و به‌ویژه کشش‌ها و تعارضات درون فردی به گونه‌ای رنج می‌برند.

به هر حال اعتیاد، یک پدیده مخرب اجتماعی است زیرا اثرات نامطلوب و عواقب وخیم آن‌ تنها دامنگیر نوجوان معتاد نمی‌شود بلکه همه افراد را که به گونه‌ای با آنان وابستگی و ارتباط نزدیک دارند فرا می‌گیرد، به‌ویژه که فرد معتاد بزرگسال و مسئول اداره یک خانواده نیز باشد.

تأثیر ویرانگر

حمیدی از تاثیر ویرانگر مواد مخدر بر روح و روان نوجوان می‌گوید: مصرف مواد مخدر و دیگر ترکیبات اعتیادآور به علت اثرات دارویی ویژه، تغییراتی در سطح فیزیولوژی و بیولوژی نوجوان به‌وجود می‌آورد که قسمت مهم این تغییرات بر روی سلسله اعصاب مرکزی و محیطی انجام می‌گیرد و بر روی حالات جسمانی- روانی فرد اثر می‌گذارد که مهمترین‌اش تسکین موقت آلام روحی مانند اضطراب، افسردگی و بی‌قراری و تسکین موقت دردهای جسمانی و احساس رضایت و آرامش درونی موقت و تشدید موقت و میزان هوشیاری به‌گونه‌های غیر قطبی است، یعنی اغلب معتادان قبل از این که به اعتیاد روی آورند با مشکلاتی متعدد مانند اضطراب، افسردگی، مواجه بوده و با مصرف مواد به ظاهر تسکینی، مشکلات دیگری برای خود ایجاد می کنند.

بنابراین مصرف اولیه مواد مخدر ممکن است در کوتاه‌مدت سبب تسکین ناراحتی‌ها گردد. همچنین ترک ناگهانی و یا کاهش مصرف مواد مخدر پس از ایجاد وابستگی بدنی شدید، بسیار برای نوجوان دشوار خواهد بود.

در مورد این که نابسامانی اقتصادی خانواده چقدر در درگیرشدن نوجوان به مواد مخدر نقش دارد؛ من به بسته فرهنگی و اقتصادی هم اشاره کرده‌ام. آمار نوجوانانی که متاسفانه درگیر اعتیاد می‌شوند و هم خود در این مورد نقش‌آفرین می‌شوند، گاهی در جامعه دیده می‌شود. برخی نوجوانان هزینه مصرف موادشان که زیاد می‌شود، مجبور هستند بیشتر خود را آلوده کنند.

در مورد اعتیاد زنان به مواد مخدر نیز همین تامین هزینه مواد مصرفی نقش بزرگی در آلوده‌شدن بیشتر آنان دارد. آنان ناخواسته از اعتیاد به مواد، به سمت جابه‌جایی و فروش مواد می‌روند که می‌بینیم آمارش نسبت به ۱۰ سال پیش افزایش پیدا کرده است.

تعداد زنان معتاد و هم قاچاق‌کردن یا خرده‌فروشی یا جابه‌جاکردن، نگهداری مواد، به همه این‌ها می‌توان اشاره داشت. آنان دچار بی‌پولی می شوند و حمایت خانوادگی را هم در پشت سر ندارند و حمایت‌های اجتماعی را نیز به شکلی دیگر از دست داده‌اند. آنان وقتی درمان می‌شوند که بتوانند زندگی سالم خود را تامین کنند وگرنه ممکن است دوباره به سمت جابه‌جایی و خریدوفروش و نگهداری مواد بروند و به تبع آن باردیگر درگیر اعتیاد به مواد مخدر شوند.

در مورد زنان و نوجوانان معتاد یقه‌سفید باید گفت که آنان از طبقه اجتماعی بالاتر هستند که ممکن است تحصیل‌کرده هم باشند اما در واقع آماری از آنان نداریم که بتوان ارائه داد.

حتی در کل کشور هم در مورد جمعیت معتادان یقه‌سفید خیلی دقیق آمار وجود ندارد؛ برای این که از اساس به سبب جایگاه اجتماعی که دارند و پوشش‌هایی که در واقع تحصیلات و موقعیت اجتماعی و شغلی و اقتصادی برای آنان ایجاد می‌کند، قابل شناسایی نیستند و اعتیادشان چندان مشخص نمی‌شود.

در میان جمعیت زنان تحصیلکرده، بیشتر مصرف سیگار دیده می‌شود که به مراتب بیشتر از مصرف مواد مخدر است؛ برخی از این زنان نیز گرایش به قلیان دارند. متاسفانه این به صورت فرهنگ جاافتاده که کشیدن سیگار، نماد زن امروز است و گونه‌ای آزادگی و این که اگر زنی سیگار بکشد، هیچ فرقی با مردان ندارد و در جایگاه اجتماعی با مردان برابر است؛ همچنین برای آنان نشانگر این است که استقلال عمل بالایی دارند و می‌توانند سیگار بکشند و این کار را دختران نوجوان هم تقلید می‌کنند.

باید روی این فرهنگ نادرست کار کرد. متاسفانه یک کمی هم در فیلم‌های ما و به خصوص سریال‌ها که در شبکه نمایش خانگی نشان داده می‌شود، سیگارکشیدن خانم‌ها معمولا در طبقات اجتماعی بالا نشان داده می‌شود که خانم متمدن امروزی و با مد لباس روز را می‌بینیم سیگار به لب دارد. همین می‌تواند یک تبلیغ برای مصرف سیگار باشد.

وظیفه پدر و مادر

پدرو مادر باید مهارت‌های تربیتی خود را افزایش دهد. الگوی مناسبی برای فرزند خود باشد و هرگز بر خلاف گفته‌ خود عمل نکنند. فضایی را در منزل ایجاد کنند که نوجوان‌شان در آن احساس آرامش کند. شرایطی را ایجاد کنند که نوجوان‌شان آنان را رازدار خود بدانند؛ به سخن نوجوان خود خوب گوش کنید، با لبخند و تکان‌دادن سر و استفاده از جملات مثبت مانند چه‌قدر جالب، من این را نمی‌دانستم، آنان را به گفتن بیشتر ترغیب کنید.

از قبل خود را برای پاسخگویی به سوالات کنجکاوانه نوجوان آماده کنید.

در ایجاد و یا حفظ ارتباط صمیمانه با نوجوان همواره اهتمام ورزید.

با تقویت اعتماد به‌نفس فرزند از دوران کودکی او را در برابر شرایط آسیب‌زای آینده مقاوم سازید. راه ایستادگی در برابر فشار دوستان و همسالان را در باره مصرف مواد مخدر به فرزندتان بیاموزید تا از نه گفتن نهراسد.

مخالفت خود را در مورد سیگار، مواد مخدر و الکل بگویید و به روشنی به زبان بیاورید. عقاید خود را به زور به نوجوان تحمیل نکنید. مسئولیتی به فرزندتان بدهید که با توان او مناسب باشد. با همکاری همسرتان، نظم و مقررات مناسب و سازنده‌ مشخصی را در خانه برقرار سازید و برای سرپیچی از آن‌ها تنبیهات منطقی و مناسبی را در نظر گرفته و قاطعانه آن را به اجرا درآورید.

سعی کنید در ساعات غذاخوردن همه اعضای خانواده را دور هم جمع کنید. فرزندتان را قبل از رسیدن به نوجوانی، نسبت به مضرات ویرانگر مواد مخدر آگاه کنید. از چگونگی دوست‌یابی نوجوان خود آگاه بوده و به اتفاق همسر خود با والدین و دوستان وی ارتباط مداوم برقرار کنید.

عوامل خانوادگی

عوامل خانوادگی مانند بی‌سرپرستی، نبود توجه مادر و پدر به چگونگی تربیت نوجوان، نبودن نظارت‌های لازم رفتاری، نبود توجه به رشد روانی و سلامت نوجوان، نبود فضای آرام و شاد خانوادگی، فقر فرهنگی خانواده، وجود ارتباطات بیمارگونه میان پدرومادر و نوجوان، اعتیاد پدرویا مادر، کمبودهای عاطفی نوجوان و بسیاری از عوامل دیگر در اعتیاد نوجوان نقش دارد.

به همین سبب است که در درمان اعتیاد فردی از افراد خانواده، تمامی افراد خانواده باید مورد بررسی‌های لازم روان پزشکی قرار گیرند.

افزون بر جلسات روان‌درمانی خواه قبل از ترک و به ویژه بعد از ترک و درمان که برای نوجوان معتاد توصیه می‌شود، گاهی ضروری به نظر می‌رسد که جلسات روان‌درمانی، برای افراد خانواده به صورت گروهی و یا انفرادی در نظر گرفته شود و اگر فردی از افراد خانواده دچار نوعی اختلال روانی باشد، وی نیز درمان گردد.

بنابراین در ترک و درمان نوجوان معتاد، همه افراد خانواده باید همیاری و همکاری لازم را با روان‌پزشک معالج به عمل آورند، وگرنه نمی‌توان انتظار داشت که نوجوان معتاد در ترک و درمان موفق شود.

بهناز عسکری- خبرنگار یزد

نسخه مناسب چاپ