شادی میراث رو به فراموشی ما!
در یک روز گرم تابستانی برای گلگشتی راهی همدان شدیم و طبق معمول سری هم به «گنجنامه» زدیم. جمعیت انبوهی آمده بودند و در زیر درختان کهنسال محوطه گنجنامه و کنار آبشار، پر آب آن، جا به جا نشسته و سفره تفریح و سرگرمی را پهن کرده بودند. ابتدا رفتم تا کنار آبشار و بعد از آن هم از کتیبه‌های باستانی گنجنامه دیدن کردم.

گنجنامه همدان ۲ کتیبه دارد که به خط میخی باستانی، عیلامی و بابلی نگاشته شده‌اند، که یکی مربوط به داریوش هخامنشی و دیگری مربوط به پسرش خشایارشاه است. متن آن‌ها در سال ۱۸۴۰ میلادی توسط «اوژن فلاندن» نقاش فرانسوی بررسی و بعد از او «سر هنری راولینسون» انگلیسی موفق به رمزگشایی از این کتیبه‌ها و خواندن آنها شد، و اما آنچه در متن هر ۲ کتیبه شایان توجه است، پس از اقرار به یگانگی خداوند بزرگ، تاکید بر عنصر «شادی» است:

«خدای بزرگ است اهورا مزدا

که بزرگترین خدایان است

که این سرزمین را آفرید

که آن آسمان را آفرید

که شادی را برای انسان آفرید…».

همان‌طور که می‌بینید در این عبارات کوتاه پس از اقرار به وحدانیت خداوند، از میان تمامی عناصر و پدیده‌هایی که در زندگی انسان تأثیرگذار است، بر «شادی» تاکید و از آن یاد شده است و ثابت می‌کند که برای نیاکان ما «شادی» موضوعی بسیار با اهمیت بوده است زیرا به تجربه دانسته بودند که تأثیر بسزایی در سلامت جسم و جان انسان دارد. مطلبی که جهان امروز به تازگی به آن پی برده و هر روزه درصدد ایجاد راهکارهایی برای «شاد زیستن» است در حالی‌که متاسفانه در کشور ما این میراث گران‌بهای فرهنگی و اجتماعی تا حدی به فراموشی سپرده شده است و به جای آن، شاهد سیلی از اندوه و غم در عرصه‌های زندگی فردی و اجتماعی خود هستیم، تا به جایی که دکتر حسین محمدی استاد یار گروه آموزش تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه خوارزمی و مولف کتاب «جشن‌های ایران باستان» در گفتگو با خبرگزاری ایسنا گفته است: «جامعه ما شادی را گم کرده است و ایرانیان جزو غمگین‌ترین مردمان جهان هستند.» و همچنین «طبق تحقیقی که در سال ۲۰۱۵ میلادی انجام شده است، ایران از میان ۱۱۵ کشوری که فاکتورهای شادی در آنها بررسی شده بود، در رتبه ۱۰۵ قرار داشت و با توجه به اینکه حدود ۷ سال از این تحقیق می‌گذرد، با توجه به افزایش فشارهای اقتصادی و روانی در سال‌های اخیر، بی‌شک ایران به جایگاه آخر این جدول نزدیک شده است.»

آری، شادی و شاد زیستن میراث گرانسنگ نیاکان ما است که در طول سالیان اخیر به علل گوناگون به فراموشی سپرده شده است و به تعبیر دکتر شفیعی کدکنی، طفل شادی چندی است در این دیار گمشده است:

«طفلی به نام شادی، دیری است گم شده است

با چشم‌هایی روشن براق

با گیسویی بلند به بالای آرزو

هر کس از او نشانی دارد، ما را کند خبر

این هم نشان ما: یک سو خلیج‌فارس

سوی دگر خزر!».

با توجه به این که «شادی» و شاد‌زیستن نقش بسزایی در سلامت جسمی و روحی افراد جامعه و در نتیجه پیشرفت در عرصه‌های گوناگون دارد، باید در راه رسیدن به جامعه‌ای شاد با مردمانی سرزنده و شاداب، هر چه سریعتر گام‌های بلندی برداشت و از پیشرفت سیل اندوه و غم در جامعه پیشگیری کرد که در این زمینه نقش نهادها و سازمان‌های فرهنگی تعیین کننده است.

محتشم مومنی (سامان) ـ اراک

نسخه مناسب چاپ