حکایت عرضه گوشت و مرغ و تخم‌مرغ خارج از یخچال!
هنگامی که در مقام اعتراض سؤال «مگر نباید مرغ‌ها را با ماشین یخچال‌دار حمل کنید؟» را راهی گوش‌های مغازه‌دار کردم، جواب داد که «فرقی نمی‌کند و ماشین‌های یخچال‌دار که تاکنون برای او جنس حمل می‌کرده‌اند هم همواره با یخچال‌های خاموش در مسیر تردد داشته‌اند!»

شاید در این میانه مردم هم بی‌تقصیر نباشند، زیرا درست است که هیچکدام از آن‌ها از ماجراهای پشت پرده خبر ندارند، اما حداقل می‌توانند از خرید مرغ و گوشت و تخم‌مرغی که در یخچال نیست و مواد غذایی فاسد شدنی که در پیش چشم آن‌ها از موتور یا پراید پیاده می‌شود خودداری کنند! تاکنون در مورد نحوه خرید اجناس و کالاهای غذایی و رعایت مسائل بهداشتی مرتبط با تأمین مایحتاج خوردنی کوچکترین آموزشی از طریق وزارت بهداشت و درمان به مردم داده نشده است و از سوی دیگر مغازه‌هایی که همه این مسائل را رعایت می‌کنند، آنچنان کم شمار و کم تعدادند که مشتریان را به توصیه «گشتیم؛ نبود! نگرد؛ نیست!»

می‌کشانند.

آیا هرگز نزد خود اندیشیده‌اید که اگر وزارت بهداشت و درمان در عوض این همه سختگیری و درگیری با مغازه‌دارانی که گوشت و مرغ و تخم‌مرغ را در یخچال نگه نمی‌دارند و یا در برابر رعایت برخی مسائل «عیان» بهداشتی موضع منفی اتخاذ می‌کنند، چند برنامه آموزشی کوتاه تهیه می‌کرد و از طریق صداوسیما به مردم متذکر می‌شد که باید در برابر این مسائل به شدت حساس باشند و علاوه بر نخریدن و توصیه به دیگران برای عدم ابتیاع، مراتب را هم به ۱۱۹ گزارش دهند، اوضاع و احوال بهداشتی اماکن و واحدهای صنفی مرتبط با غذا به مراتب بهتر از امروز بود؟

وجود سامانه شکایات مردمی انصافاً بسیار شبیه درج تاریخ تولید و انقضا و قیمت اجناس و کالاهاست؛ زیرا از طرفی همه تولیدات، برچسب‌های اینچنینی را، به اجبار دارند و از طرف دیگر هر مشتری باید کلی با کالا ور برود و آن را زیر و رو کند، تا متوجه نوشته بسیار ریزی که با رنگ سیاه نوشته شده است و روی قسمت تیره جنس یا پوشش آن خودنمایی می‌کند، شود!

محمد ماکویی

نسخه مناسب چاپ