آفریدگار حکیم در قرآن کریم، منشأ پدید آمدن و آفرینش انسان را «زمین» معرفی کرده و این رسالت هم به وی واگذار گردیده که «زمین را آبادانی و عمران بخشد».۱ البته اگر در آیات دیگر قرآن، خلقت انسان از «گِل»، «گل خشک چون سفال»، «گل سیاه همچون لجن» بیان گردیده، با «منشأ بودن زمین» منافاتی ندارد؛ زیرا همه موارد اشاره شده، یعنی «گل خشک و سفال و لجن سیاه»۲ از عناصر مادی زمین هستند.
روایت شده دو مرد به حضور پیامبر اکرم(ص) رسیدند، یکی از آنان به دیگری گفت: «بنشین به نام خدا و برکت!» حضرت فرمود: «بنشین روی زمین که منشأ و اصل توست.» مرد که گویا از نشستن روی زمین بی فرش کراهت داشت، در حالی که عصایش را بر زمین میزد، نشست. رسول خدا(ص) فرمود: «بر زمین مزن؛ زیرا زمین مادر شماست و نسبت به شما نیکی و مهربانی بسیار کرده است.»۳
بنابراین «زمین» از طرفی منشأ پیدایش ماست که باید در نظافت، آبادانی و تمدنبخشی آن بکوشیم و از طرف دیگر «مادر» ماست که ما را زاده و پرورده و لازم است برای نگهداری و نگهبانی و سلامتش تلاش فراوانی مبذول داریم تا حق فرزندی را ادا کرده باشیم. مناسبترین، مفیدترین و ماندگارترین عملی که موجب احیا و آبادانی زمین میشود، درختکاری است. در این مقال به استناد سفارشات و بیانات نورانی پیشوایان عالی مقام اسلام، مطالبی عرضه می شود که عمدتا ناظر به «درختان میوهآور» است:
۱ـ اهمیت درختکاری
درختکاری دارای چنان اهمیتی است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «إن قامت الساعهُ و فی ید أحدکم الفَسیله، فإن استطاع أن لاتقوم الساعه حتی یغرسها، فلیغرسها:۴ اگر رستاخیز فرا رسد و در دست یکی از شما نهالی باشد، چنانچه بتواند قیامت را تأخیر بیندازد، حتما چنین کند و نهال را بکارد.» همچنین فرمود: «هرکس درختی بکارد، خداوند به شمار میوههایی که از آن به وجود میآید، برایش پاداش مینویسد»۵ و فرمود: «هرکس درختی بکارد و برای به بار نشستنش صبر و حوصله به خرج دهد، به خاطر تحمل این رنج و زحمت و صدمهای که میبیند، در پیشگاه خدای متعال پاداش صدقه دادن خواهد داشت.»۶
۲ـ صدقۀ جاریه
صدقه دادن عملی است که بنده با انجام آن، روح عبودیت و اطاعت خویش را به نمایش میگذارد.۷ برخی اعمال هم که از روح پاک منشأ میگیرد و از نتایجش افراد مختلف و به طور گسترده و پایدار از آن بهرهمند میشوند، «صدقه» تعبیر شده است. جابر بن عبدالله انصاری میگوید: یک روز رسول خدا(ص) وارد باغ «امّ مَعبد خُزایی» شد و فرمود: «چه کسی این درختان خرما را کاشته است؟ مسلمان یا کافر؟» ام معبد گفت: «مسلمان کاشته است.» فرمود: «ما من مُسلم یَغرسُ غرساً، یأکل منه انسانٌ أو دابّهٌ أو طیرٌ، الا کتَب الله له صدقه الی یوم القیامه:۸ اگر مسلمانی درختی بکارد و از [محصول] آن انسان یا حیوان یا پرندهای بخورد، خداوند تا روز قیامت برای او صدقه [و پاداش] مینویسد.»
۳ـ آب دادن
آب دادن به درخت، یک وظیفه وجدانی و معقول است تا بدین وسیله جانداری به حیات خود ادامه دهد. امام صادق(ع) در جلسه اول آموزش توحیدی خویش برای «مفضّل بن عمر جعفی» ضمن بیان نعمتهایی که خدای متعال برای بندگان آفریده، جنبه حقوقی «بین انسان و درخت» را مورد عنایت قرار داد و فرمود: «و خلَق له الشّجر، فکَلّف غَرسُها و یسقیها و القیام علیها…:۹ خداوند درخت را برای انسان آفرید و او را مکلف نمود که به کاشت و آبیاری و مراقبت از آن اقدام نماید.»
وقتی امام جواد(ع) همراه همسرش ام الفضل از بغداد به مدینه برمیگشت، گروهی ایشان را بدرقه میکردند. به دار مسیب که رسیدند، برای ادای نماز مغرب وارد مسجد شدند…۱۰ ابوهاشم جعفری از یاران حضرت میگوید: در مسجد مسیب با امام(ع) نماز خواندیم و کسی به ایشان اطلاع داد که در حیاط مسجد درخت سدری است که خشکیده. امام کوزه آبی طلبید و پای درخت وضو گرفت. سدر سبز شد و میوه داد۱۱ و حاضران از میوه اش خوردند.۱۲ علاوه بر «اعجاز»، اصل عمل آن حضرت مورد توجه و مسئولیتآفرین است.
ارزش آب دادن به درخت تا آنجاست که امام صادق(ع) فرمود: «من سَقی طَلحهً أو سدرهً فکانّما سَقی مؤمناً من ظمأ…:۱۳ هر کس به درخت موز یا کُنار آب بدهد، مثل این است که مؤمن تشنهای را سیراب کرده باشد.» البته در این سخن، دو درخت موز و سدر به عنوان نمونه مورد توجه قرار گرفته اند، وگرنه با عنایت به احادیث دیگر، میتوان «تنقیح مَناط» نمود و چنان که عقل و عرف هم گواهی میدهد، برای آبیاری سایر درختان نیز پاداش فراوان در نظر گرفت. اگر به خاطر قصور یا تقصیر، درختان بیشهها خشک شود، باید برای پیشگیری و جبران آسیبها و خسارت وارده، اقدام عملی صورت داد.
راستی، آیا وقتی رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و معاون رئیس جمهوری میگوید: «طی ۴۰ سال گذشته، بر اثر فشار بر منابع طبیعی، سالیانه حدود ۵۰ تا ۶۰هزار هکتار از جنگلهای زاگرس خشک میشود»،۱۴ شما نگران نمیشوید؟ حال که از اهمیت و احیاناً لزوم کاشت درخت، آبیاری و مراقبت از آن گفتیم، مناسب است در مورد آسیبهایی که این عنصر حیاتی را تهدید میکند، نکاتی را مورد توجه قرار دهیم.
۱ـ شکستن شاخه درخت
شکستن شاخه درخت، موجب زیان به آن میشود و عملی ناپسند و درخور نکوهش است، مگر اینکه دلیل عقلانی مثل مزاحمت یا هدف ویژهای در میان باشد. زیان رساندن به درخت و کاستن از زیبایی آن، از نظر افراد مؤمن و مقید به اصول اخلاقی، ظلم در حق موجودی است که «حق حیات» دارد تا آنجا که در تاریخ میخوانیم: مرد مسلمانی در صحرا لباس شست و رفیقش پیشنهاد کرد برای خشک کردن، میخی به دیوار باغ مجاور بکوبد و لباسش را بر آن بیندازد. وی گفت: «میخ کوبیدن بر دیوار مردم جایز نیست.» رفیق گفت: «آن را روی شاخه درخت بیاویز تا خشک شود.» وی پاسخ داد: «این کار موجب شکستهشدن شاخه درخت میشود، بلکه آن را روی بوتهها میاندازیم تا خشک شود.»۱۵ عالم بزرگ و اخلاقمدار سترگ، ملامحمد مهدی نراقی (م۱۲۰۹ق) مینویسد: هر کس شاخه درختی را بدون ضرورت و هدف صحیح بشکند، نسبت به نعمت خداوند در حکمت آفریدن درخت و آفرینش دست خویش ناسپاسی کرده است!۱۶
۲ـ آتشزدن
اگر درخت متعلق به کسی باشد یا با هزینه بیتالمال کاشته شده و پرورش یافته باشد، آتش زدنش چنانچه از روی عمد، انتقامجویی و هدف مادی صورت گیرد، گناه است و قهراً مرتکب، مجازات می شود و ضمان به عهده دارد؛ و اگر این کار از روی اهمال و سهلانگاری واقع شده، باز هم متخلفْ ضامن است و چنانچه مقرراتی در این زمینه وجود داشته باشد، باید رعایت شود تا از تکرار چنین گناهانی که تعرض به محیطزیست و حقوق انسانهاست، جلوگیری شود.
امام علی(ع) فرمود: «نهَی النبی عن قطع الشجر المُثمر، او احراقه:۱۷پیامبر(ص) از بریدن یا سوزاندن درخت بارور نهی کردند.» در وضعیت کنونی، کندن و سوزاندن درختانی که با هزینه بیتالمال و به منظور تأمین نیاز زندگی اجتماعی مردم و حفظ فضای سبز پرورش مییابد، مشمول همین فرمایش است.
۳ـ کندن درخت
درباره ناپسندی کندن، بریدن و از ریشه درآوردن درخت، احادیثی وارد شده که چند نمونه می آوریم و پیرامونش توضیحاتی میدهیم.
۱ـ عمار بن موسی میگوید: از امام صادق(ع) درباره کندن درخت خرما پرسیدم، فرمود: «مکروه است.» درباره کندن درخت سؤال شد، فرمود: «ایرادی ندارد.» پرسیدند: «درباره درخت سدر (کُنار) چه میفرمایید؟» فرمود: «ایرادی ندارد، کندن سدر در بیابان روا نیست، چون در آنجا کمیاب است، اما در اینجا (شهر) ایرادی ندارد.»۱۸
۲ـ ابن مُضارب روایت کرده که امام صادق(ع) فرمود: «لا تقطعوا الثّمار، فیبعث الله علیکم العذات صبّا:۱۹درخت میوهآور را قطع مکنید، زیرا خداوند بر شما عذاب فرو میریزد.»
از این روایات میتوان نتیجه گرفت:
۱ـ چون آن زمان نوعاً سروکار عموم مردم و احیانا سؤالکنندگان با درخت خرما و سدر بود، اینها از باب مثال و نمونه آورده شده، و اگر درختهای دیگر نیز مورد نیاز زندگی افراد آن جامعه بود، همین احکام را مییافت.
۲ـ با توجه به نیاز مردم برای تأمین غذا، نیاز به سلامت و فضای محیطزیست و کاهش آلودگی هوا، علاوه بر ناپسندی «کندن درختان برومند»، درختان دیگر نیز همین حکم و همان گناه را در پی خواهد داشت؛ اما بلیهای که ما در این روزگار بدان مبتلائیم، صرف کندن درخت نیست که گاهی برای توسعه شهری و عبور جادهها، ضروری است، بلکه آتشزدن عمدی به منظور اهداف مادی و ثروتاندوزی است، در عین حال برای آتشسوزیها و سهلانگاریهایی که درختان باغها و جنگلها را به نابودی میکشاند، باید مرثیه سرود تا متولیان امر بیدار شوند!
مرثیهسرایی
امام باقر(ع) فرمود: «إنّ لله عزوجل ملائکه وَکّلَهم بنبات الارض من الشّجر و النخل، فلیس من شجره لا نخله الا و معها من الله عزوجل ملک یَحفظها و ما کان فیها…:۲۰ خدای متعال فرشتگانی دارد که آنان را نگهبان گیاهان زمین ـ از درخت و درخت خرما ـ قرار داده است. پس هر درخت و نخلی از سوی خدا فرشتهای دارد که آن را با میوهاش حفظ میکند و اگر چنین نبود، درندگان و حشرات زمین میوههایش را میخوردند.» درباره این حدیث که بزرگانی چون شیخ صدوق و مجلسی آن را آوردهاند، چند توضیح لازم است:
۱ـ شأن بیان حدیث، در مرحله نخست، درباره درخت سدر است، اگرچه درخت خرما هم در بیان آن آمده و میتوان آن را شامل سایر درختان میوهدار نیز محسوب داشت.
۲ـ فرشتگانْ درختان میوهدار را حفظ میکنند؛ ولی اگر بلدوزرهای آهنین شبانه یورش ببرند، از این حدیث استفاده نمیشود که در این صورت هم درختان بیزبان جان سالم به در خواهند برد!
۳ـ فرشتگانْ درختان بارور را حفظ میکنند، ولی اگر میوهآور نبود و به منظور آبادانی و تشکیل فضای سبز کاشته شده بودند و متولیان هم از آب و مراقبتهای لازم خودداری یا کوتاهی کرده باشند، چنین درختانی در هر جا باشند، وادی خشکشدن و نابودی را در پیش میگیرند، چنان که اگر آبدهی و مراقبت می داشتند، فضای سرسبز و زیبایی را پدید میآوردند. نمونه آن، طرح درختکاری از حرم تا حرم (ری تا قم) است که از سال ۱۳۶۳ آغاز گردید و بر اساس کارشناسی سرزمینی درختچهها و نهالهای مناسب غرس گردید؛ اما به هر دلیل به روزگاری درآمده که مشاهده میکنیم. در حالی که در همان سال ۱۳۶۳، در سرزمین عرفات در مکه مکرمه در حالی که بیش از سه درخت نداشت، درختکاری با آبیاری و مراقبت شروع شد، و این سالها آن سرزمین کویری را به صورت یک درختسان مشاهده می کنیم!
پینوشت ها:
۱ـ هو انشأکم من الارض و استعمرکم فیها… هود (۱۱)۶۱٫رر ۲ـ سلاله من طین. مؤمنون (۲۳)۱۲، من صلصال من حماء مسنون… حجر (۱۵)۲۶ و ۲۸رر ۳ـ النوادر، راوندی، ص۵۱، ح۷۰؛ بحارالانوار، ج۵۷، ص۹۴، ج۲۷ و ج۸۱، ص۱۶۲؛ سفینه البحار، ج۱، ص۵۳٫رر ۴ـ متقی هندی، کنزالعمال، ج۳، ص۸۹۲، ح۹۰۵۴؛ محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۴۶۰، ح۱۵۸۹۴٫رر ۵ـ همان، ح۹۰۵۷، و همان، ص۴۶۰، ح۱۵۸۹۳٫رر ۶ـ کنزالعمال، ج۳، ص۸۹۷، ح۹۰۸۱٫رر ۷ـ سید علیاکبر قرشی، قاموس قرآن، ج۴، ص۱۱۷؛ اقرب الموارد، ج۲، ص۶۳۹٫رر ۸ـ صحیح مسلم، ج۳، ص۳۷۴، ح۱۰؛ مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۲۶، ح۳؛ و رک: زنان دانشمند و راوی حدیث، ص۱۲۸٫رر ۹ـ توحید المفضل، ص۸۶؛ بحارالانوار، ج۳، ص۸۶٫رر ۱۰ـ الارشاد، ج۲، ص۲۸۹؛ بحارالانوار، ج۵۰، ص۸۹٫رر ۱۱ـ کافی، ج۱، ص۴۹۷، ح۱۰؛ بحارالانوار، ج۵، ص۶۲، ح۳۸٫رر ۱۲ـ همان، ص۸۹، ح۴؛ الارشاد، ج۲، ص۲۸۹٫رر ۱۳ـ بحارالانوار، ج۹، ص۲۱۲، ح۸۶٫رر ۱۴ـ روزنامه اطلاعات، ۲۸ بهمن ۱۳۸۹، شماره ۲۷۵۰۲، ص۱۴٫رر ۱۵ـ ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ج۱۱، ص۱۸۶٫رر ۱۶ـ جامع السعادات، ج ۳، ص۲۴۷٫رر ۱۷ـ مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۲۸، ح۱۲۶۱۸٫رر ۱۸ و ۱۹ـ کلینی، کافی، ج۵، ص۲۶۴، ج۸ و ۹٫رر ۲۰ـ علل الشرایع، ص۲۷۸، باب ۱۸۵، بحارالانوار، ج۳، ص۳۱۷، ج۱۱ و همان ج۱۸، ص۳۶۶ ح۷۰، سفینه البحار، ج۲، ص۸۰۷٫