«هدف» یک مسئله است و وسایل رسیدن به آن، مسئله دیگری است که اگر «مربوط» و «مناسب» نباشد، نه فقط به آن هدف نخواهیم رسید، بلکه علیرغم علاقه، تلاشها و جانفشانیها پیوسته از آن دور میشویم و گرفتاریها و مشکلات فراگیر ما، لحظه به لحظه فزونی مییابد.
تـرســم نـرســی به کعبــه ای اعـرابــی
این ره که تو میروی به ترکستان است!»
سعدی
در چنین شرایطی چون فضا برای فرصتطلبان مساعد میشود، معضلات، به صورت تصاعد هندسی، اوج میگیرد! به این ترتیب، هرکس مسئول بشود و در بدنه آن قرار بگیرد، تحت شرایط موجود، ممکن نیست بتواند کارهای اساسی را بدون تالی فاسد انجام بدهد، پس قبل از هر اقدامی ضرورت حیاتی دارد که «وسایل» یا به عبارت واضحتر «ساختارهای» خود را متناسبسازی کنیم و این مقصود امکانپذیر نیست، الا اینکه از شهرستانهای کشور شروع کنیم و «شبکهای وزین مرکب از نمایندگان فرزانه، کاردان، کارگشا و ذیصلاح اقشار گوناگون مردم و به ویژه دانشمندان و اندیشمندان مصلح محل، به اضافه مدیران و مسئولان بخش دولتی» در یکایک شهرستانها تاسیس شود، که لااقل شامل ۴۰ گروه تخصصی، تجربی و حکمی خواهد شد.
این گروهها هر کدام در زمینه موضوعهای مربوط به رشته خود به شیوههای علمی و به دور از ابراز یا تحریک احساسات و هیجانات که مانع خردورزی است، بررسیهای دقیقی انجام میدهند و رهیافتهای حاصله را در شورای مشترک شهرستان مطرح میکنند، تا نقطه نظرهای سایر گروهها را نیز دریابند و مورد استفاده
قرار دهند.
مسلماً در چنین شبکه مردمی ـ دولتی، نامتناسب بودن ساختارهای بسیار پرهزینه، ناکارآمدی و مانعتراشی آنها مشخص میشود و راهکارهای درمان آنها نیز به دست میآید که برای استحضار رئیس دولت، از طریق آقای استاندار و رئیس قوه مقننه، از طریق وکیل منطقه و رئیس قوه?قضائیه از طریق ریاست دادگستری استان، ارسال و پیگیری میشود.
پس از این مرحله، یعنی متناسبسازی ساختارها، برنامه دوره گذار به منظور حرکتهای سازنده بدون آثار سوء، از وضع موجود به مطلوب تنظیم میشود که محور اصولی آن عبارت است از: اول تامین آب برای کشور خشک و کمباران ایران و دوم، یکپارچه سازی اراضی کشاورزی و باغها به واسطه اشخاص حقیقی یا حقوقی (شرکتهای سهامی کشت و صنعت) که موجب بالا رفتن چشمگیر تولید مواد غذایی، صادرات حساب شده و نیز به حداقل رسیدن ساختارهای بیجهت توسعه یافته، پرهزینه، زیانآور، دست و پاگیر و آزاردهنده است! سوم این که درمان بنیادین بیماری مزمن و گریبانگیر نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی است که در وضعیت کنونی، به جای تعلیم و تربیت نیروی انسانی شایسته برای تمامی اعضاء و جوارح جامعه ما، خیل جوانان بیکار و گرفتار و برای کشورهای صنعتی و سرمایهداری تعداد قابل توجهی نخبه و نابغه پرورش میدهد و آنهم مفت و مجانی!
به فرموده سعدی علیهالرحمه؛ «ملک از خردمندان جمال گیرد و دین از پرهیزکاران کمال یابد. پادشاهان (دولتمردان) به صحبت خردمندان از آن محتاجترند که خردمندان به قربت پادشاهان!»، که در اینجا صحبت به معنای همنشینی است، مصاحب یعنی همنشین. واقعاً اگر بخواهیم کارهای شایستهای صورت دهیم، به شدت محتاج خردمندان هستیم، در حالی که ایشان هیچ نیازی به نزدیکی با ما ندارند!
محمدعلی اطلسباف