حق کودکان بر آموزش در حقوق ایران
حسین قزلباش، مدرس دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری (کانون گیلان) - بخش دوم و پایانی
 

اشاره: «حق کودکان بر آموزش در حقوق ایران‌» عنوان مقاله‌ای است که بخش اول آن در شمارة قبلی صفحه حقوقی اطلاعات چاپ شد. ب­خش دوم و پایانی این مقاله را می‌خوانیم.

در مقررات کنونی ایران تکلیفی برای والدین در دوران جنینی که بر رفتار و کردار کودک مؤثر باشد، پیش‌بینی نشده است و حقوق کودک قبل از تولد مورد بی‌مهری قانون‌گذار قرار گرفته است و این مهم یکی از نواقص قانون مدنی ایران می‌باشد.

در حقوق کنونی به منظور تضمین حیات کودک پیش از تولد، سقط جنین پیش و پس از دمیدن روح جرم‌انگاری شده است. براساس قانون مجازات اسلامی، ارتکاب عمدی و غیرعمدی سقط جنین مستوجب پرداخت دیه و حسب مورد، حبس تعزیری می‌باشد. اگر بر اثر ضرب یا آزار و اذیت زن باردار جنین سقط شود یا با خوراندن دارو به وی سقط صورت پذیرد، براساس مواد ۶۲۲ تا ۶۲۴ قانون تعزیرات مصوب ۱۳۷۵، مرتکب قابل تعزیر است و علاوه بر آن به پرداخت دیه مندرج در مواد ۷۱۶ تا ۷۲۰ قانون مجازات اسلامی (باب دیات) محکوم می‌شود.

از بدیهی‌ترین حقوق کودک قبل از تولد، داشتن خانواده سالم است که بتوانند کودک را در دامان پر مهر خود رشد دهند. با این‌که به حقوق کودکان در دوران قبل از تولد توجه خاصی نشده است، ولی در واقع این دوران یکی از مهم‌ترین و سرنوشت‌سازترین دورانی است که الزاماً باید به آن توجه خاصی مبذول داشت، زیرا اگر والدین در این دوران به وظایف خود درست عمل نمایند، می‌توانند تأثیر مثبتی در آینده کودک بگذارند.

یکی از مهم‌ترین مواردی که والدین قبل از اقدام به بچه‌دار شدن باید به آن توجه نمایند این است که آیا می‌توانند حقوق اولیه کودک را تأمین نمایند؟ قبل از اقدام به بارداری برای جلوگیری از خطرات احتمالی باید به پزشک متخصص مراجعه نمود و آزمایش‌های لازم را انجام داد. مادرانی که دارای بیماری هستند اساساً قبل از باردار شدن، ابتدا باید با پزشک مشورت نمایند و سپس در صورت مصلحت و اخذ راهنمایی‌های لازم در این زمینه اقدام به بارداری نمایند. در دوران بارداری مادر باید از مصرف هرگونه مشروبات الکلی و استعمال موادمخدر خودداری نماید. طبق روایات اسلامی و علم پزشکی نوع تغذیه مادر بر کودک تأثیرگذار است و تغذیه با بهره هوشی کودک نیز ارتباط مستقیم دارد. درست است که پدر نیز در قبال جنین مسئول است اما بر هیچ کس پوشیده نیست که مادر بی‌واسطه‌ترین شخصی است که با جنین زندگی می‌کند،‌ از این رو تمام رفتار و افعال مادر تأثیر مثبت یا منفی غیرقابل انکاری بر روی جنین دارد.

۷٫ حقوق کودک بعد از تولد

با توجه به این‌که حقوق کودکان در دوران جنینی مورد بی‌مهری قانون‌گذار قرار گرفته است، اما حقوق کودکان بعد از تولد تا حدودی مورد توجه قانون‌گذار قرار گرفته است ولی در برخی از مواد دارای ابهام و کلی‌گویی می‌باشد. لازم به ذکر است چون کودکان در سنین کودکی بی‌دفاع هستند نباید به قوانین حداقلی اکتفا کرد و بهتر است قوانین و مقررات در خصوص حقوق کودک اصلاح شود و دارای ضمانت اجرای قانونی لازم باشد.

کودکان پس از تولد دارای حقوق متعددی هستند از جمله: حق حیات، ثبت ولادت، حفظ هویت کودک و بهره‌مندی وی از ملیت، ‌نام نیکو و روابط خانوادگی، حق داشتن والدین، تعیین وضعیت نسب، حق توارث، حق بهداشت، حق درمان بیماری، منع اشتغال به کار، حق شادی، حق بازی، حق آموزش و ….

یکی از حقوقی که در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است حق آموزش بر کودک است. آموزش کودکان پیشینه‌ای تاریخی دارد و به‌طور کلی از منظر تاریخی، آموزش کودکان را می‌توان به دو دسته عملی و نظری تقسیم نمود.

در گذشته‌های دور، رسم بر این بود که کودکان کار، پیشه پدران خود را می‌آموختند و دنباله‌رو پدر در تأمین مخارج خانه بودند. اما آموزش نظری شامل خواندن و نوشتن و حساب و سیاق متون دینی می‌شد. آموزش لازمه رشد و تعالی کودک است که از طریق فراهم آوردن امکانات کافی جهت آموزش رسمی و نیز انتقال سایر اطلاعات ضروری با استفاده از رسانه‌های گروهی صورت می‌پذیرد.

در ادامه به نقش والدین، معلمان و دولت در آموزش کودکان می‌پردازیم.

۸٫ نقش والدین در آموزش کودکان

والدین دارای مقام بسیاری بلندی می‌باشند. شخصیت کودکان، در روزهای نخست زندگی هنوز شکل نگرفته است، برای هر یک از سعادت و شقاوت قابلیت دارند، می‌توانند انسان کاملی گردند و یا می‌توانند به انسان پست و فرومایه تنزل کنند.

سعادت و شقاوت هر فردی به کیفیت آموزش او بستگی دارد و این کار عمدتاً بر عهده پدر و مادر می‌باشد. بزرگ‌ترین لطفی که والدین می‌توانند نسبت به فرزندشان انجام دهند، آموزش فردی مهربان، خیرخواه، با رأفت، وظیفه‌شناس و باسواد است. چنین افرادی لایق مقام شامخ پدر و مادری هستند، نه کسانی که در اثر تحریک جنسی، فرزندی را به وجود می‌آورند و او را رها می‌سازند تا بزرگ شود.

پدر و مادری که درباره آموزش صحیح فرزندان خویش عنایتی به خرج ندهند و با رفتار غلط خود و آموزش اشتباه او را منحرف و بدبخت سازند، بزرگ‌ترین خیانت را مرتکب شده‌اند، مگر کودک از شما تقاضای وجود نمود که آن را به دنیا آورده و مانند حیوان رهایش نمودید؟ اکنون که باعث وجود آن شده‌اند، موظف به آموزش صحیح نیز می‌باشند.

طبق ماده ۱۱۹۹ از قانون مدنی، نفقه اولاد بر عهده پدر است، پس از فوت پدر یا عدم قدرت او به انفاق، برعهده اجداد پدری است، با رعایت الاقرب‌فالاقرب، در صورت نبود پدر یا اجداد و یا عدم قدرت آن‌ها، برعهده مادر است. در این ماده نفقه به‌صورت مطلق ذکر شده است و شامل هر چیزی که برای رشد و نمو کودک ضرورت داشته باشد، خواهد بود. علاوه بر نفقه، مهر و محبت پدر و مادر در رشد و نمو کودک بسیار تأثیرگذار است.

شیر دادن طفل مهمترین امری است که هر کودکی مدت ۲ سال از دوران کودکی به آن نیاز دارد و شیر مادر سازگارتر از هر شیر دیگری است. طبق قانون، شیر دادن از تکالیف قانونی مادر نمی‌باشد و حتی مادر می‌تواند در ازای دادن شیر تقاضای اجرت نماید. به نظر می‌رسد که شیر دادن از وظایف اخلاقی هر مادری است و گرفتن اجرت با مهر مادری منافات دارد.

مسألة بعدی که در شد و نمو کودک بسیار مؤثر است، تغذیه مناسب است. پدر وظیفه دارد با فراهم نمودن تغذیه مناسب، به رشد جسمی و عقلی و در نتیجه آموزش کودک کمک نماید. والدین وظیفه دارند که امکانات مناسب برای آموزش کودک را فراهم نمایند و حق ندارند به هر دلیلی مانع تحصیل کودکان شوند.

از دلایل گوناگونی که سبب بازماندن کودکان از تحصیل می‌شوند، می‌توان به فقر و عدم توانایی مالی برای تأمین شرایط تحصیل، کار و ازدواج کودکان، نگهداری از فرزند دیگر و عدم اعتقاد والدین به تحصیل اشاره کرد. نباید فراموش کرد که آموزش و پرورش و استفاده از امکانات آموزشی از حقوق اولیه هر کودکی می‌باشد و نادیده گرفتن این حق و محروم نمودن کودکان از تحصیل، گریبانگیر جامعه خواهد شد.

۹٫ نقش معلم در آموزش کودکان

فرهنگ لغت عمید، معلم را تعلیم‌دهنده، آموزگار و آموزاننده بیان داشته است. فرهنگ لغت دهخدا، معلم را آموزنده، مدرس و آموزگار بیان داشته است. در حقوق ایران معلم را هر آموزش دهنده‌ای که تا حدودی وظیفه مراقبت و مواظبت از دانش‌آموزی را داشته باشد،‌ تعریف می‌نماید. بنابراین معلم، مربی، مدرس به کسی اطلاق می‌گردد که کار بزرگ آموزش و تربیت را برعهده داشته باشد.

معلم کودک، باید یک انسان‌شناس و بالاخص یک کودک‌شناس باشد، رموز آموزش را بداند و در مورد کوکان احساس مسئولیت نماید و به کار خویش علاقه‌مند باشد. از ویژگی‌های بارز معلمین، می‌توان به صبر، حوصله و پشتکار اشاره نمود. معلم باید با هر کودک به زبان خودش سخن بگوید و برخورد نماید و آموزش دهد. یکی از وظایف آنان، اتفاق نظر و همکاری با والدین کودکان می‌باشد، تا به نتیجه مطلوب در امر مهم آموزش دست یابند.

۱۰٫ نقش دولت در آموزش کودکان

دولت نقش مهمی در آموزش کودکان دارد، حق آموزش رایگان از وظایف دولت در قبال کودکان است. دولت باید شرایطی را ایجاد نماید تا کودکان فارغ از هر نوع تبعیضی در محیطی سالم و دارای امکانات مناسب رشد یابند. در اصل ۳۰ قانون اساسی مقرر گردیده است که: «دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به‌طور رایگان گسترش دهد.» همچنین بند سوم از اصل سوم قانون اساسی دولت را موظف دانسته که: «امکان آموزش و پرورش و تربیت‌بدنی رایگان برای همه، در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی را فراهم نماید.» مدارس غیرانتفاعی و کم کردن بودجه مدارس دولتی اساساً به نفع کودکان نیست و وقتی به ضرر کودکان است به طریق اولی به ضرر جامعه نیز است.

در بند یک ماده ۲۹ کنوانسیون حقوق کودک در رابطه با هدف آموزش و پرورش با قید «کشورها موافقت می‌کنند» شروع شده است، این بدین معناست که در زمینه اهداف آموزش و پرورش یک اجتماع جهانی وجود دارد که منجر به از میان برداشته شدن خصمانه مذهب و فرهنگ در سرتاسر جهان است. بر طبق مقررات آموزش و پرورش، مقرر شده است که هر کودکی باید سواد بیاموزد و والدین حق ندارند اطفال و نوجوانان را از نعمت سوادآموزی و خواندن و نوشتن محروم نمایند و همچنین حق ندارند اطفال را تا سنین معینی به کار بگمارند یا از آن‌ها به‌عنوان کارگر یا کارآموز استفاده نمایند. دولت موظف است برای چنین والدینی ضمانت اجرای مناسب بگذارد.

دولت موظف است امکانات لازم برای آموزش کودکان دارای معلولیت، کم‌توان اوتیستم، دیرآموز را فراهم نمایند. نادیده گرفتن این کودکان در جامعه مصداق بارز ظلم است. در سیستم آموزشی مناسب، کودکان مذکور باید با توجه به نیازمندی‌های‌شان شناسایی شوند و امکان آموزش مناسب برای‌شان در نظر گرفته شود. این امر نه تنها باعث بهبود بخشیدن زندگی این کودکان می‌شود، بلکه به رشد و تعالی جامعه نیز کمک می‌کند.

در ماده ۲۸ پیمان‌نامه حقوق کودک آمده است که:

«۱٫ کشورهای طرف کنوانسیون حق کودک را نسبت به آموزش و پرورش به رسمیت می‌شناسند و برای دستیابی تدریجی به این حق و براساس ایجاد فرصت‌های مساوی، اقدامات ذیل را معمول خواهند داشت:

الف) اجباری و رایگان نمودن تحصیل ابتدایی برای همگان.

ب) تشویق توسعه اشکال مختلف آموزش متوسطه من‌جمله آموزش حرفه‌ای و کلی، در دسترس قرار دادن این‌گونه آموزش‌ها برای تمام کودکان و اتخاذ اقدامات لازم از قبیل ارائه آموزش و پرورش رایگان و دادن کمک‌های مالی در صورت لزوم.

ج) در دسترس قرار دادن آموزش عالی برای همگان براساس توانایی‌ها و از هر طریق مناسب.

د) در دسترس قرار دادن اطلاعات و راهنمایی‌های آموزشی و حرفه‌ای برای تمام کودکان.

هـ) اتخاذ اقداماتی جهت تشویق حضور مرتب کودکان در مدارس و کاهش غیبت‌ها.

۲٫ کشورهای طرف کنوانسیون تمام اقدامات لازم را جهت تضمین این‌که نظم و انضباط در مدارس مطابق با حفظ شئون انسانی کودکان بوده و مطابق با کنوانسیون حاضر باشد، به عمل خواهند آورد.

۳٫ کشورهای طرف کنوانسیون همکاری‌های بین‌المللی را در موضوعات مربوط به آموزش و پرورش، خصوصاً در زمینه زدودن جهل و بیسوادی در سراسر جهان و تسهیل دسترسی به اطلاعات فنی و علمی و روش‌های مدرن آموزشی،‌ تشویق و افزایش خواهند داد. در این ارتباط، به نیازهای کشورهای در حال توسعه توجه خاصی خواهد شد.»

دولت باید بستری فراهم نماید تا همه کودکان از امکانات آموزشی و فرهنگی بهره‌مند شوند و باید به دور از هرگونه تبعیض در یک سیستم آموزشی جامع و برابر به تحصیل بپردازند. کودکان باید فارغ از جنس و جنسیت، گرایش جنسی، قومیت، مذهب، رنگ پوست، زبان مادری، شرایط اقتصاد، معلولیت و … فارغ‌ از هر نوع تبعیض و نابرابری بتوانند در محیطی امن، سالم و شاد زندگی و از امکانات مطلوب آموزشی بهره‌مند گردند.

نتیجه

از آنجا که کودکان، آینده‌سازان کشور هستند و تربیت و آموزش آنان تاثیر مستقیم و به سزایی بر پیشرفت و ترقی کشور دارد، مسئولیت آموزش آن‌ها بسیار مهم است، والدین، مربیان و جامعه به تنهایی نمی‌توانند در این امر خطیر نقش داشته باشند، بلکه لازم است همکاری بیشتری بین مربیان و والدین و مسئولین جامعه برای تربیت و آموزش کودکان شکل گیرد. والدین باید زمینه آموزش کودک را از سنین پایین در منزل فراهم کرده و مربیان باتدبیر و صبوری آن‌چه را که لازم است به کودکان آموزش دهند. جامعه و دولت باید با فراهم کردن امکانات آموزشی برای کودکان (اوتیسم، معلول، دیرآموز، نابینا، ناشنوا و …) در رشد و پرورش آنان بکوشند تا همه کودکان حق بهره‌مندی از آموزش و تحصیل را داشته باشند.

نسخه مناسب چاپ