مقدمه:حفاظت از باغها و همینطور احداث باغهای جدید و توسعه آن، ضرورت حیاتی دارد؛
باغ، موجب تلطیف هوا میشود، میوه، صیفی، سبزی و … تولید میکند، بهترین اشتغال مفید را به وجود میآورد، موجب بروز احساسات پاک شاعرانه و عارفانه میشود و … و … و قسمت عمدهای از هزینههای مالی، جانی و زمانی را از دوش سازمانهای ذیربط، علیالخصوص شهرداریها و بخشداریها و … برمیدارد و به عهده مردم علاقهمند وامیگذارد.
حفاظت از باغ، عبارتست از فعال و سرپا نگاهداشتن آن. فعال و سر حال نگاهداشتن باغ، انگیزه میخواهد. با تصویب قوانین، آئیننامهها و دستورالعملهای یکسونگر و ناقص و اوامر شداد و غلاظ نمیشود باغ را زنده نگاهداشت! با چنین روش مذمومی، حداکثر اینکه فقط بتوان عرصه (زمین) باغ را از تغییر، تبدیل یا تخریب، نگهداری کرد اما اعیانی آن، یعنی اشجار (که حیات باغ در وجود آنها جاری است)، به صور مختلف، خشک و نابود میشود و این بدترین نوع تغییر کاربری باغ و فیالواقع مرگ تأسفبار آن است که به سبب ندانمکاری قوه مجریه و قوه مقننه صورت میپذیرد۱ که متأسفانه جریان دارد ولی ما، به ایجاد تأسیسات لازم برای حفاظت از باغ و سرویسدهی مداوم به آن، میگوئیم: «تغییر کاربری» و عاملان و به عبارت بهتر، عاشقان آن را به نام حفظ کاربری، تحت تعقیب قرار میدهیم، میآزاریم و … و دلسرد میکنیم و از دور فعالیت ارزشمندشان خارج میسازیم!! اللهاکبر از این بدفکری و بیفکری!!
باغ، حتماً محل اقامت و همینطور انبار و بالاخره، حصار مطمئن لازم دارد۲ و مؤسس آن باید به شکلهای گوناگون، چه از لحاظ مالی و تجهیزاتی و آموزشی و تأمین آب و خدمات و … و چه از جهت روحی و تمرکز و آرامش فکری مورد حمایت جدی و مؤثر قرار بگیرد و مرتباً تقدیر و تشویق بشود و از پرداخت هر نوع عوارض و … معاف شود. مجموعه این شرایط انگیزهای است برای فعال، سرحال و سرپانگاهداشتن باغ که هر کس این معانی را در نیابد، میتوان در فرصت و مکان مناسب، به طور منطقی و مستدل، ضرورت وجوب آن را در حضور فرزانگان، تشریح و اثبات کرد. (در حضور داوران فرزانه)
وسعت باغها را به هر اندازه که فعلاً موجود هست و به ثبت رسیده و دارای سند مالکیت رسمی است میتوان پذیرفت لیکن باید ترتیبی داده شود که از این به بعد تفکیک کمتر از یک هکتار و تجزیه به قطعات هزار و پانصدمترمربعی و کوچکتر ولو به خاطر کثرت ورثه صورت پذیر نشود بلکه مقدماتی فراهم گردد که قطعات تجزیه شده کمتر از یک هکتار فعلی، آرام، آرام، توسط علاقهمندان، خریداری و تجمیع شود و حتیالامکان، به یک هکتار برسد.
در حال حاضر، برای حفظ کاربری باغ یعنی، سرحال و برپا نگاهداشتن آن باید تحت ضوابط موجود، اجازه احداث ۱۰ بنای مسکونی به شرط آنکه از ۱۳۰ مترمربع سطح اشغال تجاوز نکند و اجازه احداث ۱۰ انبار به شرط آن که از ۱۶۰ متر تجاوز نکند داده شود و صادرکننده جواز در داخل محدوده قانونی و حریم شهرها، شهرداری و در خارج از حریم شهرها، بخشداریها باشند و نظارت بر صحّت اجرای پروانههای صادره به عهده هیاتی مرکب از کارشناسان شهرداری و بخشداری به اضافه کارشناسان جهاد کشاورزی و مسکن و شهرسازی محول گردد.برای جلوگیری از فعالیت ساخت و ساز غیرمجاز (بدون پروانه یا اضافه بر پروانه) در باغها میتوان علاوه بر اخذ تعهدات و ضمانتهای مالی و ملکی محضری از صاحب باغ، هیأت امنای محل یا دیگر مجاورین را نیز در این قضیه وارد کرد و متعهد ساخت با این ترتیب که به محض مشاهده اولین قدم برای تغییر کاربری غیرمجاز در باغ همسایه، اعم از قطع اشجار و … یا احداث بنا و … تجاوز از پروانه و تعهد خود، ملزم بشوند که مراتب را فیالفور و کتباً یا حتی تلفنی به شهرداری یا بخشداری ذیربط گزارش بدهند.
ضوابط احداث بنای مسکونی و اشجار در باغ:
الفـ ضوابط قدیمی= «آییننامه مربوط به استفاده از اراضی برای احداث بنا و تأسیسات در خارج از محدوده قانونی و حریم (محدوده استحفاظی) شهرها مصوب ۲۷ر۲ر۱۳۵۵ و ۱۲ر۱ر۱۳۶۲ شورای عالی شهرسازی» مندرجه در صفحه ۳۶۴ مجموعه کامل قوانین و مقررات شهرداری و خدمات عمومی و … و «قانون حفظ و گسترش فضای سبز، مصوب ۱۳۵۹ که بعداً با اندکی تغییر و اصلاح، در جلسه مورخ ۱۲ر۱ر۱۳۶۲ شورای عالی شهر به تصویب رسیده است در داخل محدوده قانون و حریم (حوزه استحفاظی) شهر»، همین طور «مقررات تغییر کاربری و تفکیک باغها و زمینهای کشاورزی در محدوده قانونی یا حوزه استحفاظی شهرها موضوع ماده ۱۴ قانون زمین شهری»، کاربردیتر است و به صلاح است که ملاک اقدامات شهرداری و مورد توجه دیگر مسئولان ذیربط قرار بگیرد.۳
بـ ضوابط جدید:
الفـ «قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها مصوب ۳۱ر۳ر۱۳۷۴ و اصلاحیه آن، مصوب ۱ر۸ر۱۳۸۵»، پس از انجام تغییرات بنیادین مبنی بر یکپارچهسازی اراضی زراعی و همچنین، مختصر، مفید، ساده، سهلالفهم کردن و رفع پیچ و خمهای دور از ذهن، متناقض و دست و پاگیر بودن قوانین مزبور که مجریان را کلافه و مراجعان را از زندگی، ساقط و از ادامه عمر بیزار میکند (!!)، در خارج از محدوده و حریم شهرها و روستاها به مرحله اجرا، درآید.
بـ «قانون تعاریف محدوده و حریم شهر، روستا و شهرک و نحوه تعیین آنها، مصوب ۱۳۸۴»
ماده ۱ـ محدوده شهر عبارت است از حد کالبدی موجود شهر و توسعه آتی در دوره طرح جامع و تا تهیه طرح مذکور، در طرح هادی شهر که ضوابط و مقررات شهرسازی در آن لازمالاجرا، میباشد.
ماده ۲ـ حریم شهر عبارتست از قسمتی از اراضی بلافصل پیرامون محدوده شهر که نظارت و کنترل شهرداری در آن ضرورت دارد و از مرز تقسیمات کشوری شهرستان و بخش، تجاوز ننماید. به منظور حفظ اراضی لازم و مناسب برای توسعه موزون شهر با رعایت اولویت حفظ اراضی کشاورزی، باغات و جنگلها، هرگونه استفاده برای احداث ساختمان و تأسیسات در داخل حریم، تنها در چهارچوب ضوابط مصوب طرحهای جامع و هادی امکانپذیر خواهد بود.
نظارت بر احداث هرگونه ساختمان و تأسیسات که به موجب طرحها و ضوابط مصوب، در داخل حریم شهر مجاز شناخته شده و حفاظت از حریم به استثنای شهرهای صنعتی (که در هر حال از محدوده قانونی و حریم شهرها و قانون شهرداریها مستثنی میباشند)، به عهده شهرداری مربوطه میباشد و …»
«تبصره ۱ ذیل ماده ۳ قانون فوقالذکر: تغییر کاربری اراضی زراعی و باغها برای سکونت شخصی صاحبان زمین تا پانصد مترمربع و فقط برای یک بار و احداث دامداریها، پرورش آبزیان، تولیدات گلخانهای و همچنین واحدهای صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی و صنایعدستی، مشمول پرداخت عوارض این ماده نخواهد بود.»
پـ «قانون اصلاح قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغها مصوب ۱ر۸ر۱۳۸۵»
ماده ۹ـ به منظور حمایت از تداوم کاربری اراضی و باغها واقع در داخل محدوده قانونی شهرها و شهرکها که در طرح جامع و تفصیلی دارای کاربری کشاورزی میباشند، دولت و شهرداریها موظفند تسهیلات و خدمات شهری را مطابق تعرفه فضای سبز شهرداریها در اختیار مالکین آنها قرار دهند.»
پی نویس:
۱ـ برای نمونه باغات سنتی واقع در شمال بولوار آیتالله خامنهای تا میدان مینودر که تبدیل به بیابان شده و در جایجای آن، نوجوانان و جوانان به بازی فوتبال مشغول هستند!! آیا این طرز حفاظت از باغ، بدترین نوع تغییر کاربری آن نیست؟!
۲ـ چنانچه به اطراف شهر سرکشی کنیم و با دقت بنگریم، هر باغ که این امکانات را دارد آباد و سرپا میباشد و هر کدام که ندارد، مخروبه و متروکه است.
۳ـ مندرج در صفحه ۳۶۴ مجموعه کامل قوانین و مقررات شهرداری و خدمات عمومی.
code