‌تاریخ‌نگاری اسلامی
پژوهشی در شیوه ها و منابع و سوابق کتب تاریخ در میان مسلمانان/مرضیه سلیمانی
 

دربارة تاریخ نگاری اسلامی تا کنون مطالب فراوانی در منابع غربی و اسلامی معاصر – از عربی و فارسی – گفته شده است. این که تاریخ نگاری اسلامی متأثر از تاریخ نگاری جاهلی است و برخی از ویژگی های آن را دارد. یا این که تاریخ نگاری اسلامی تحت تأثیر گونه ای انتقال شفاهی روایت یا حدیث نگاری است و هر آنچه در حدیث و حول و حوش آن مطرح است، به نوعی به تاریخ نگاری اسلامی هم منتقل شده است یا این که تاریخ نگاری اسلامی بیوگرافیک و فرد گراست و بر اساس شرح حال نویسی شکل گرفته است. اما یک نکتة مهم آن است که تاریخ نگاری اسلامی، با این پسوند خود که بسیار هم جدی است، تارخی نگاری دینی است و تحت سیطرة نگاه دینی و اسلامی شکل گرفته و تداوم یافته است. «اخلاق» حضور زیادی در آن دارد. «عقیده» به طور جدی شاهد و ناظر تحولات است و بر آن ها سایه انداخته است. اصلاً منهای دین، تاریخ نگاری اسلامی یک امر مبهم است. اگر آن را بردارند، فقط یک سری وقایع بی ارتباط با هم می ماند. دین، نخ تسبیح آن وقایع است و دلیلش هم این است که این تاریخ نویسی، نقطة آغازش سیره نبوی بوده، پس از آن اهل سنت، خلافت را مرتبط با شریعت الاهی می دیدند و شیعیان امام را الاهی می دانستد. بقیه، قدری دورتر، در حاشیه و در اطراف این ها بودند. نبردهایی هم که صورت گرفت، برای دین یا به نام دین رخ می داد. به طور کلی از یک تاریخ نگار مسلمان انتظار می رود که راجع به اشخاص در قالب دینی و مذهبی قضاوت کند و به عبارت بهتر، در تاریخ نگاری اسلامی، بینش و تاریخ نگاری با یکدیگر پیوند خورده است.‌(۱)
اجمالاً باید گفت که تکوین و تکامل مفاهیم و مصادیق حکومت، دیوان سالاری و دولت، حرکت امواج تمدنی و برخورد آراء، گرایش های قومی، دینی و مذهبی و برآیند این همه، به عنوان عناصر اصلی درک تطورات تاریخ نگاری در دورة اسلامی به شمار می آیند. نگاهی به آثار مورخانی چون یعقوبی، ابن جوزی و مقریزی که هر یک بر حسب عقاید قومی و مذهبی خود به نگارش دست زدند و آثار دیگر مورخان که هر یک حاکی از محیط فکری و انعکاس دهندة آن فضای فرهنگی و سیاسی و اجتماعی است که مورخ در آن می زیسته، مؤید این دعوی است.‌(۲)
اشکال اصلی تاریخ نگاری در اسلام
کهن ترین صورت تاریخ نگاری در اسلام، توصیف جامع تک رویدادی است که به طور معمول بیش از چند صفحه نمی شود و استمرار مستقیم قصص ایام است. چنین توصیفی خبر نام دارد. در متن کتاب های تاریخی بزرگ تر، اغلب واژة خبر به منزلة یک عنوان در کنار ذکر (گزارش) و گه گاه امر (کار) یا حدیث (حکایت) به کار می رود و از همة آن ها به یک صورت استفاده می گردد. از قرن دهم به بعد، روایت تاریخ خبر با عبارت «و کان السبب» (و دلیلش آن بود که . . . ) پس از اشاره به خلاصه رویدادی ویژه آغاز می شود. سلسله راویانی که پیش از وقوع خبری زندگانی می کردند و تنها به منظور نیل به اختصار یا زدودن صورت خشک علمی، نام آن ها ذکر نمی گردید، بر ویژگی خبر به عنوان واحدی مستقل تأکید می ورزیدند.
دومین شکل تاریخ نگاری اسلامی، وقایع نگاری است که ادامة صورت خاصی از تاریخ نگاری سال شماری است، توالی سال های منفرد بر آن حکمفرماست و رویدادهای گوناگون یک سال خاص، زیر عنوان هایی مثل «در فلان سال» یا «آن گاه که فلان سال فرا رسید» یکایک شمرده می شود. گزینش میزان جزئیات توصیفی بر عهدة مؤلف است و رابطة میان رویدادهای یک سال با ذکر و مقدم داشتن عبارت «و در آن، همان سال، و فیها» برقرار می گردد. این شکل تاریخ نگاری در زمان طبری – مورخ بزرگ – کاملاً تکامل یافت.‌(۳)
منشأ تاریخ نگاری اسلامی
دربارة اشکال فرعی تقسیم بندی ادوار تاریخی سخن بسیار است اما آن چه که دربارة منشأ تاریخ نگاری اسلامی گفته اند حاکی از آن است که اگر چه تاریخ نگاری اسلامی با اسلام آغاز شد، اما از میراث های گوناگونی تأثیر و بهره گرفته بود. فرهنگ عرب پیش از اسلاام در دو مقولة ایام و انساب بر تاریخ نگاری اسلامی اثر گذاشت. این تأثیر به ویژه در مکتب تاریخ نگاری عراق – خاصه در روایات فتوح – بسیار چشمگیر است.
از سوی دیگر دانش های یونانی، اگر چه نه به طور مستقیم، به واسطة ترجمه به جهان اسلام راه یافت. یهودیان و اسرائیلیات در کنار عهد عتیق و آن دسته از آیات قرآنی که به انبیاء الاهی اشاره دارد، بی تردید یکی دیگر از حوزه های نفوذ در تاریخ نگاری اسلامی هستند. همچنین آثار مسیحی، سریانی و بیزانسی و میراث ایرانی بیشترین تأثیر را بر این حوزه داشته اند. اما آن چه بیش از همه در آن اثر کرد، همین شیوة تاریخ نویسی ایرانی بود.
ان چه مسلمین در تاریخ به وجود آورده اند، از حیث وسعت و تنوع حتی از میراث یونان و روم هم غنی تر بود. بعضی از خلفا حتی از تاریخ و روایات گذشته برای کارهای جاری سرمشق و نمونه جست و جو می کردند می گویند وقتی منصور دوانیقی در باب کشتن ابومسلم تردید داشت، از یک ندیم خویش حکایت شاپور ساسانی را خواست که چگونه وزیر خود را بدان سبب که در خراسان مردم را به طاعت خویش جلب کرده بود کشت و گویی این داستان را سرمشقی و مایة تشویقی می دانست در قتل ابومسلم.
بسیاری از فرمانروایان اسلامی چنان به تاریخ علاقه نشان می دادند که در مجالس پادشاهان خواندن شاهنامه یک سنت بود و در گلستان سعدی به این نکته اشارتی هست. حتی کسانی از وزرا که میل نداشتند پادشاهانشان از آن ها بی نیاز شوند، کتاب های تاریخ را از دسترس آن ها دور نگاه می داشتند.‌(۴)
از کهن ترین ترجمه های عربی آثار ایرانی، کتاب هایی است که برای هشام بن عبدالملک اموی ترجمه کردند. این آثار نه فقط بر تاریخ نگاری اسلامی، بلکه بر تاریخ نگاری شام هم مؤثر افتاد. اما مشهور ترین اثر ایرانی که به عربی ترجمه شد و تقریبا مآخذ تمام تاریخ نگارانی گردید که به تاریخ ایران توجه داشتند، خدای نامه یا خدای نامه هاست که با عنوان «سیر الملوک» چند بار به عربی ترجمه شد.
روش های تاریخ نگاری اسلامی
شاید بتوان گفت تمام تاریخ نگاران مسلمان در نگارش تاریخ از سه شیوة متفاوت بهره گرفته اند:
الف) روش روایی؛ که طی آن روایت های مختلف، با درج سلسلة اسناد یا بدون آن مطرح می شود. جامع التواریخ اثر خواجه رشید الدین فضل الله همدانی، تاریخ الرسل و الملوک اثر معروف طبری، اخبار الطوال دینوری و فتوح البلدان بلاذری نمونه ای از این شیوة نگارش تاریخی اند.
ب) روش تحلیلی؛ که مورخ ضمن گزارش یک روایت، به تحلیل و تبیین آن نیز می پردازد. ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی در تاریخ بیهقی، مطهربن طاهر مقدسی در البدء و التاریخ، ابوعلی مسکویه رازی در تجارب الامم و تعاقب الهمم و بیرونی در آثار الباقیه از جمله مورخینی هستند که در آثار خود، کم و بیش یا در پاره ای موارد، این شیوه را به کار گرفته اند.
ج) روش ترکیبی؛ که مورخ ابتدا گزارش های مختلفی از یک واقعه مطرح کرده و سپس به واسطة مقایسه و گزینش عناصر مشترک، به صورت اصلی آن رویداد نزدیک می شود. برخی نوشته های تاریخی ابن خلدون و قطعاتی از مقدسی اینگونه است.
می گویند وجه ممیزة روایت تاریخی از دیگر سطوح روایت – به ویژه در شکل های صرفاً ادبی آن، نظیر رمان نو – را در دعوی صدق و ارجاع به واقعیت – در معنای متداول آن – و در زمانمند بودن تجربة بشری مورد بحث آن و در بیرونی بودن (عینیت داشتن) حقیقت مورد ادعایش می باید جست چرا که ما ، به عنوان بشر؛ همیشه در زمان و متعلق به زمانیم. چنان که حتی تعلقمان به مکان نیز در حیطة این ادراک زمانمند قرار دارد.‌(۵)
انگیزه ها و اهداف
نخستین انگیزه برای تاریخ نگاری اسلامی قرآن و حدیث بود و اشارات متعدد آن ها به اقوام و امم پیشین. همچنین ثبت و ضبط شیوة زندگی پیامبر دلیل دیگری بود که تاریخ نگاری اوایل دوران اسلامی به صورت مدون تألیف شود. عصر فتوحات و ظهور و سقوط خلفا، دولت ها و تمدن ها مسائل دیگری را در پی داشت که از جملة آن ها وضع مالیات، خالصه‌ها و اقطاعات، انساب و خاندان‌ها و … بود.
کشمکش های سیاسی و تغییرات اجتماعی، در کنار شکل گیری و ظهور فرقه های گوناگون مذهبی، تاریخ نگاری اسلامی را گسترش بخشیدند. خاصه آن که مورخان مسلمانی همچون طبری، تاریخ را در خدمت تبیین ارادة خدا می‌دانستند و کسانی مثل مسعودی تاریخ را بستر ظهور و رشد همة دانش ها قلمداد می کردند. علاوه بر آن ابن قتیبه تاریخ را مهم ترین تعلیم دهندة امور سیاسی و رموز دیوان سالاری و کشور داری می شمرد و ابوعلی مسکویه می خواست با عرضة تجارب تاریخی امم، موجبات اصلاح سیاسی و اخلاقی جامعه را فراهم کند.
مهم ترین فایدة تاریخ اما، پند و عبرت از سرگذشت گذشتگان است؛ چرا که به گفتة ابن اثــیر، عبرت تاریخی توانایی آدمی در مقابله با حوادث و دشواری ها را افزایش می دهد.‌(۶)
منبع شناسی غربی
تاریخ نگاری اسلامی موضوعی بوده که همواره علاقه و توجه پژوهشگران غربی را جذب کرده است. البته از میان انبوه آثاری که در این زمینه به نگارش در آمده، تنها تعداد اندکی از آن ها ترجمه شده و یا مورد توجه محققان و مورخان قرار گرفته است. اما همین مقدار هم موجب تأثیر زیادی در روش و تدوین و نظریة تاریخ نگاری در میان مسلمانان بوده است. فهرست زیر که به طور اتفاقی تهیه شده، تنها حوزة زبان انگلیسی را در بر می گیرد و به جز چند نمونه، غالباً آثار جدید‌تر را مطمح نظر قرار داده است:
* مفهوم تاریخ از نظر قرآن، مظهر الدین صدیق، ۱۹۸۴
* ‌تاریخ تاریخ نگاری مملوکین، دونالد. پ. لیتل‌(۷)، ۱۹۸۶
* ‌انقلاب اسلامی و حافظة تاریخی در هنر عباسی، ژاکوب لاسنر(۸)، ۱۹۸۷
* ‌تاریخ عرب و دولت – ملت، مطالعه ای در تاریخ نگاری مدرن عرب‌(۹)، یوسف چوئیری، ۱۹۸۹
* ‌اندیشه تاریخی عرب در دوران کلاسیک‌(۱۰)، تعریف خالدی، ۱۹۹۶
* ‌آغاز نوشته جات تاریخی اسلامی، فرد مگ گرودانر‌(۱۱)، ۱۹۹۸
* ‌تاریخ نگاری اسلامی و هویت بلغارها در میان تاتارها و با شکیرهای روسیه، آلن جی، فرانک (۱۲)، ۱۹۹۸
* ‌بیوگرافی کلاسیک عرب: وارثان انبیاء در عهد مأمون، مایکل کوپرسون‌(۱۳)، ۲۰۰۰
* ‌تاریخ نگاری اسلامی، چیس رابینسون، ۲۰۰۲
* ‌باز تفسیر تاریخ نگاری اسلامی‌(۱۴): هارون الرشید و حکایت خلیفة عباسی، طیب الحبری، ۲۰۰۷
* ‌فراتر از ظاهر: تاریخ زنان در جوامع اسلامی‌(۱۵)، امیره الازهری سنبل، ۲۰۰۵
* ‌تاریخ نگاری اسلامی: تواریخ مسعودی، تعریف خالدی، ۱۹۷۵
* ‌مسلمانان و دیگران در تاریخ اولیة اسلامی: خلفای راشدین‌(۱۶)، طیب الحبری، ۲۰۱۰
* ‌تاریخ نگاری مملوک های سوریه در روزهای نخستین (یونینی)، لی گو، ۱۹۹۸
* ‌ابن عساکر و نخستین تواریخ اسلامی، جیمز ای. لیندزی‌(۱۷)، ۲۰۰۲
* ‌تاریخ نگاری مصر اسلامی، هیوکندی‌(۱۸)، ۲۰۰۱
* ‌وقایع نگاری و منابع تحلیلی عصر مملوکین، سامی جی. مسعود، ۲۰۰۷
* ‌سیاست، جنسیت و گذشتة اسلامی، دی. ای. اسپیلبرگ‌(۱۹)، ۱۹۹۶
* ‌تاریخ فاطمیان و منابع آن، پل ارنست واکر‌(۲۰)، ۲۰۰۲
*‌*‌*
مسائل جهانی در تاریخ نگاری اسلامی عنوان فرعی کتابی است که ایام تاریخ نام گرفته و عزیز العزمه آن را نگاشته است. او در سال ۱۹۴۷ در دمشق به دنیا آمد. در دانشکدة سن آنتونی دانشگاه آکسفورد در رشتة مطالعات شرقی تحصیل کرد و سپس به دانشکده های توبینگن و پنسیلوانیا رفت تا در «مطالعات تاریخی اسلامی و عربی در دوران مدرن و قرون وسطا» متخصص شود. دانشگاه اروپای مرکزی، دانشگاه آمریکایی بیروت و دانشگاه ییل، در کنار دانشگاه های کلمبیا، اکستر، کورنل، آکسفورد، کالیفرنیا (برکلی)، جورج تاون و مؤسسة مطالعة تمدن های اسلامی در دانشگاه آقاخان از جمله مراکزی هستند که العزمه در آن ها به تدریس و پژوهش پرداخته. همچنین سردبیری چندین نشریة آکادمیک از جمله مجلة مطالعات اسلامی و عربی‌(۲۱)، و شرکت در سمینارها و سخنرانی های گوناگون در کشورهایی مثل آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، هلند، اسپانیا، سوئد، دانمارک، ایتالیا، اتریش، سوریه، لبنان، اردن، کویت، امارات متحدة عربی، هند، پاکستان، ژاپن، سنگاپور، مراکش، مصر و تونس در کارنامة علمی و پژوهشی عزمه وجود دارد.
عزمه از سال ۱۹۹۳ تا سال ۲۰۰۵، یازده جایزة معتبر علمی را دریافت کرده و از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۹ ، ۲۱ منصب مهم دانشگاهی را از آن خود نموده است. از میان آثار پر شمار او عناوین زیر حایز اهمیتند:
* ابن خلدون در دانش پژوهی جدید‌(۲۲)، ۳۳۳ صفحه، لندن: ۱۹۸۱
* باز تفسیر ابن خلدون‌(۲۳)، ۱۷۶ صفحه، لندن: ۱۹۸۲
* نوشتة تاریخی و دانش تاریخی: در آمدی بر حرفة تاریخ نگاری در فرهنگ عربی – اسلامی‌(۲۴)، ۱۵۱ صفحه، بیروت: ۱۹۸۳
* اندیشه عربی و جوامع اسلامی‌(۲۵)، ۲۹۵ صفحه، لندن: ۱۹۸۶
* عرب ها و بربرها: قوم شناسی و قوم نگاری اعراب قرون میانه‌(۲۶) (به عربی)، ۲۴۶ صفحه، لندن: ۱۹۹۱
* سکولاریزم در اندیشه و حیات اعراب مدرن‌(۲۷) (به عربی)، ۳۷۸ صفحه، بیروت: ۱۹۹۲
* سلطنت اسلامی: قدرت و مقدس در سیاست های پاگانی، مسیحی و اسلامی‌(۲۸)، ۲۹۶ صفحه، لندن، ۱۹۹۷٫
* سکولاریزم: یک گفت و گو‌(۲۹)، ۳۳۴ صفحه، دمشق: ۲۰۰۳
* پسامدرنیزم و اسلام‌(۳۰) (به فرانسه)، ۵۵ صفحه، پاریس: ۲۰۰۴
ویرایش دوازده کتاب و نگارش مقالات متعدد از دیگر فعالیت های عزمه است که عمدتاً در حوزة تاریخ اسلام، مدرنیته، شهر نشینی اسلامی، سیاست، میراث اسلامی و . . . نوشته شده است.
ایام تاریخ (۳۱) اما ۳۲۸ صفحه است و همان گونه که از عنوان فرعی آن پیداست، ورود مسائل جدید در تاریخ نگاری اسلامی را مورد واکاوی قرار می دهد. مفهوم زمان و زمانمندی تاریخ، دوره بندی تاریخی، مقولات تاریخی و شکل گیری موضوعات تاریخی در تمدن های اسلامی از عمده ترین مباحث این کتاب است.
کتاب از یک مقدمه، یک پیش گفتار، چهار فصل، و یک نمایة مفصل تشکیل شده. مقدمه فراتر از شرق شناسی نام دارد و جستاری است از هایدن وایت. فصل اول به «مقوله بندی تاریخی» اختصاص دارد و حاوی دو بخش است:
۱-‌ مجازها و زمانمندی های رومانتیسیزم تاریخ نگارانه (مدرن و اسلامی)
۲-‌ اسلام و تاریخ تمدن ها
فصل دوم با عنوان «گونه شناسی زمان، الگوسازی و تخصیص گذشته» سه بخش را در خود جای داده:
۳-‌ گفتمان رویداد نگارانه: مطالعه ای در مفهوم دوری زمان و مکان در یک سنت اسلامی
۴-‌ نوشته جات اسلامی از روزگار قدیم تا عصر مدرنیسم
۵-‌ تاریخ و روایت در تاریخ نگاری عرب.
فصل سوم «تاریخ آینده» نام دارد و طی دو بخش، دو مبحث جذاب را مورد بررسی قرار داده:
۶-‌ تاریخ نگاری خدا و زمان محو شونده
۷-‌ سخنوری برای احساس: ملاحظه ای در باب روایات اسلامی بهشت.
«چشم اندازهایی از تاریخ مورخان» عنوان فصل چهارم است که دو بخش را در بر می گیرد:
۸-‌ اندیشة سیاسی اسلامی: تاریخ نگاری معاصر و چارچوب تاریخ
۹-‌ سلطنت توحیدی
مجلة مطالعات اسلامی دانشگاه آکسفورد در شمارة ۲۱ و طی صفحات ۱۳۸ – ۱۳۴ به نقد و بررسی این اثر پرداخته و ضمن ستایش آن، دغدغة اصلی عزمه را «کسب دانش صحیح در خصوص تاریخ جوامع اسلامی و انتقال آن در چارچوب های معنادار جهانی» قلمداد کرده است.
مفهوم رمانتیک زمان و تاریخ، که در مواقع مختلف الهام بخش مورخان بوده، تعریف نظام مند تاریخ سیاسی در اسلام و مقایسة آن با اروپا و غرب از دیگر مباحثی است که نویسنده جستارها و در مقاطع گوناگون مورد نظر قرار داده است. از سوط دیگر عزمه تاریخ نگاری اسلامی را تا دوران پسامدرن امتداد داده و به ویژه محافل محافظه کار دانشگاهی را به دقت بررسی کرده و گه گاه گوشة چشمی هم به شرق شناسی اثر دوران ساز و مشهور ادوارد سعید داشته است.
در بخش زمانمندی و مقولات تاریخی، نویسنده مفاهیمی همچون زمان سنجی، سالشماری و تقویم را می شکافد. زمان شماری تاریخی و طبقه بندی زمان به سه طبقة کوتاه، طولانی و دوران های زمانی از دیگر مباحث جالب کتاب است. در آن جا می خوانیم: زمان های کوتاه با ساعت اندازه گیری می شوند. تقویم ها و گاه شمارها معرف زمان های طولانی اند و دوران های زمانی از تعدادی سال تشکیل شده اند.
همچنین بررسی جایگاه تاریخ در علوم اسلامی به مبحث مفهوم تاریخ در اسلام پیوند خورده. در اینجا تفاوت مفهوم تاریخ میان اروپاییان عصر جدید و مسلمانان قرون وسطا را بازگفته و با تکیه بر آثار مسعودی، کافیجی و البدأ و التاریخ مقدسی و با بهره گیری از آراء روزنتال معنای اسلامی تاریخ را در یک جمله به معرض نمایش می گذارد: تاریخ نگاری در اسلام، آثاری را در بر می گیرد که مسلمانان در زمانی معین از تاریخ ادبی خود، کتاب های تاریخی می انگاشتند و حاوی مقدار معقولی از موادی است که می تواند، بر اساس تعریف خود تاریخ، به عنوان آثار تاریخی رده بندی شود.‌(۳۳)
*‌*‌*
در خصوص دیدگاه مورخ مسلمان و سیاسی کردن یا سیاسی دیدن تاریخ، برخی چنان اغراق کرده اند که می‌گویند مورخین مسلمان تمام اتفاقات جامعه را سیاسی و نظامی قلمداد می کردند بنابراین آثار خود را نیز حول همین مسائل می نگاشتند. عدة دیگری معتقدند که اصلاً ورود مسلمانان به سرزمین های دیگر، عامل تغییر نگرش آنان به تاریخ بود. مثلاً خلیفة عرب وقتی می خواهد به کشوری حمله کند، باید آن سرزمین، فرهنگ و تاریخ آن ها را بشناسد. اکنون انتشارات را تلج کتابی را در همین حوزه به چاپ رسانده: تاریخ نگاری اسلامی در قرون میانه و مشروعیت سیاسی نوشتة ای. سی. اس. پیکاک. (۳۳) این کتاب در زمرة مجموعة مطالعاتی در تاریخ ایران و ترکیه قرار دارد، ۲۲۸ صفحه است و به طور کلی ژانر «تاریخ نامه» در ادبیات ایرانی را مورد بررسی قرار می دهد.
دکتر اندرو پیکاک، دانش آموختة دانشگاه های آکسفورد و کمبریج و پژوهشگر دستیار در دانشگاه کمبریج است. او در حوزة تاریخ آناتولی، قزاقستان و آسیای میانه به تحقیق می پردازد و دارای مقالات و کتب متعددی است. در این کتاب، نویسنده در طی شش فصل، ادوار گوناگون تاریخ نگاری اسلامی را بر رسیده و با برگرفتن نمونه هایی چند از متون و تواریخ دورة اسلامی، رابطة دین، سیاست و تاریخ را
وا‌می کاود. او معتقد است در جوامع نخستین اسلامی، تاریخ نگاران حرفه ای کم بودند.
اما در دوران عباسیان، منصب تاریخ نگاری درباری، منصبی تثبیت شده بود و بیشتر تاریخ نگاران بنا به اوامر و اشارات رسمی بدان کار اهتمام می ورزیدند. در عین حال، تاریخ نگاران – چه مستقل و چه درباری – غالباً در چند رشته تخصص داشتند: ادیب بودند، متکلم بودند، فقه‌اللّغه می دانستند، مانند ابن خلدون قاضی و سیاستمداری می کردند و حتی گاه به طبابت مشغول بودند (احمد بن ابراهیم الجزّار و تاریخ دودمان فاطمی).
فصل اول «سیاست، دین و فرهنگ در اواخر دوران سامانی» نام دارد و با بررسی چند اثر تاریخی، مقطع مورد نظر یعنی اواخر حکمرانی سامانیان را به طور خاص مورد توجه قرار داده است. نویسنده تأکید می کند که فرهنگ ایرانی – اسلامی اگرچه در عهد سامانی به دوران درخشش و شکوه خود رسید، در اواخر این عهد رو به افول نهاد. از سوی دیگر در آن زمان دین و سیاست به گونه ای عمیق در هم تنیده شد و همین امر بر تاریخ نگاری آن عصر تأثیر
نهاده است.
در فصل دوم «انتقال متن تاریخ نامه ها» مورد بررسی قرار گرفته تا با یک چرخش کوتاه در فصل سوم مبحث جالب «تاریخ بلعمی و باز آفرینی تاریخ طبری» مطرح شود. در آن جا می خوانیم که تاریخ بلعمی در واقع، خلاصه ای است از تاریخ طبری که در سال ۳۵۲ قمری به دستور منصوربن نوح سامانی تألیف شد. تاریخ بلعمی به زبان فارسی است و کلاً بر محور دو موضوع استوار است:
۱-‌ از آفرینش عالم و خلقت آدم تا داستان پادشاهی‌های ایران و روم، حیات انبیاء الاهی، آغاز مسیحیت و پادشاهی یزدگرد شهریار
۲-‌ ذکر انساب پیامبر اسلام (ص)، شرح دوران بعثت، غزوات رسول اکرم، زندگی خلفای راشدین، دورة بنی امیه و بنی عباس.
در بخش بعدی نویسنده بر اهمیت تاریخی این کتاب تأکید کرده و بخش دوم آن را از منابع درجة اول تاریخ اسلام به شمار می آورد. از سوی دیگر و به پیروی از استاد محمد تقی بهار در سبک شناسی (۱ر۱۶۸)، عنوان می کند که ترجمة تاریخ طبری (تاریخ بلعمی) از جمله مهم ترین آثاری است که در زمینة تحول و پیشرفت نثر فارسی در دولت سامانیان نوشته شده است. سپس به تفاوت های تاریخ طبری و ترجمة بلعمی پرداخته و شیوة نگارش بلعمی را مورد توجه قرار می دهد.
«مضامین و اهداف دستکاری های بلعمی در تاریخ طبری» عنوان فصل چهار کتاب است و همان گونه که انتظار می رود به تغییرات بنیادینی می پردازد که بلعمی هنگام ترجمة اثر طبری در آن وارد کرده است. نخستین بار محمد تقی بهار در هنگام بررسی و تصحیح نسخه های تاریخ بلعمی به درستی دریافت که این ترجمه صرفاً یک ترجمة لفظ به لفظ نیست، بلکه اثری است که نظرات و دیدگاه های خاص مترجم را نیز در خود نهفته دارد. پس آن را تاریخ بلعمی نامید و نه «ترجمة تاریخ طبری».
در جای دیگر می‌خوانیم که نام اصلی اثر تاریخ نامة طبری بوده و گاه آن را منسوب به بلعمی دانسته اند. از جمله دستکاری های بلعمی، یکی ساده و روان کردن متن فارسی – در مقایسه با اصل عربی آن – بود. در این جا نه از واژه های نامأنوس فارسی خبری هست و نه از اسلوب پیچیدة عربی. دومین ویژگی اثر تلخیص و فشرده سازی اثر اصلی است که در کنار موارد دیگری مثل حذف تواریخ، موارد و عناصر غیر ضروری مثل اسامی راویان، نام اشخاص غیر مهم، اشعار و مراثی و خطبه‌های خلفا به روانی متن یاری رسانده و از ملالت آن کاسته است. از سوی دیگر، بلعمی در ترجمة خویش ابتکار عمل هم به خرج داده به گونه ای که مواد اولیه را از طبری گرفته اما ترجمة آزاد خود را ارایه کرده است. مثلاً ترتیب سال شمار طبری را به ترتیب موضوعی تغییر داده و عنوان ها را عوض کرده است. یا گاه مباحث ناقص طبری را تکمیل کرده و تحلیلی بر آن نوشته است.
فصل پنجم «تاریخ نامه پس از بلعمی» نام دارد و سیر تاریخی سرگذشت تاریخ نامة بلعمی، نسخ خطی آن، تصحیح‌های گوناگون و مقاله ها و کتابهایی که در آن باره نوشته شده را مورد بررسی قرار می دهد. فصل شش به یک «نتیجه گیری کلی» اختصاص دارد و پس از آن سه ضمیمه در اختیار خواننده قرار می گیرد:
۱-‌ مقایسة ویرایش ها و تصحیح های مهم تاریخ‌نامه
۲-‌ مقایسة ترجمة عربی تاریخ نامه با متن فارسی آن
۳-‌ پیوست و غلط نامه ای بر یکی از نسخ خطی بلعمی.
کتاب شناسی مفصل کتاب و پس از آن نمایة عام پایان بخش اثرند. از میان دیگر آثار پیکاک عناوین زیر از بقیه معروف ترند: تاریخ سلجوقیان در روزگار نخستین، (۳۴) راتلج، ۲۰۱۰ ؛ سرحدّات جهان عثمانی (۳۵)، بریتیش آکادمی، ۲۰۱۰، فردوسی ، مغول ها و تاریخ ایرانی: هنر، ادبیات و فرهنگ از اوایل دوران اسلامی تا روزگار قاجار (۳۶)، ۲۰۱۱٫
و بالاخره طبری از نگاهی دیگر: شاعرانه های تاریخ نگاری اسلامی که با عنوان فرعی ساختار شکنی تاریخ طبری‌(۳۷) از سوی انتشارات بریل به چاپ رسیده، بوآز شوشان نویسندة آن است و ۲۷۲ صفحه دارد. در حقیقت، شوشان بیشتر بر وجه ادبی تاریخ طبری تأکید داشته و عنوان شاعری او را که بر بستر دیدگاه های تاریخی شکل گرفته مورد توجه قرار داده است. بر طبق آنچه که مجلة انجمن شرق شناسی آمریکا (شمارة ۸۱) در نقد و بررسی این کتاب نوشته، طبری در تاریخ نگاری صاحب مکتب بوده و بیشتر از آثار مکتوب نیمة اول قرن نخست تا نیمة اول قرن سوم
(۵۰-۲۵ هجری قمری) سودجسته تا آثار معاصرین خویش. بررسی نکته های بلاغی و زبان بکار رفته در نگارش تاریخ نامه از دیگر نکات مطرح شده در این کتاب است. نویسنده عنوان می کند که برجسته ترین نمایندة روش تاریخ نگاری روایی، طبری است. او اساساً بینشی حدیثی داشت و ارزش روایات را به اسانید آن وابسته می دانست. در عین حال، تحقق مشیت الاهی را هدف و معنی واقعی تاریخ می داند.
همچنین بخش دیگری از اثر به وجه داستانی و داستان پردازی طبری اختصاص یافته و اسطوره های قسمت اول این کتاب را به دقت موشکافی کرده است. درواقع طبری، تاریخ مردم سرزمین ایران را در دوران پیش از تاریخ بر مبنای اساطیری انتظام داده که منابع اصلی ان ها متن های پهلوی بوده است(۳۸). او در دانش های رایج زمانة خود تبحّری فراوان داشت و از سر آمدان به شمار می آمد. عبدالعزیز طبری دربارة او گوید: او همانند قاری قرآنی بود که چیزی جز قرآن نداند و چون محدثی بود که جز حدیث چیزی نشنیده باشد و مثل فقیهی که به جز فقه چیزی نداند و شبیه یک نحوی که معرفت به چیزی جز نحو نداشته باشد و همانند محاسبی که جز حساب چیزی درک نکند. وی به انواع عبارات واقف و عامل و در اصناف علوم کامل بود . . . شمار دانشمندانی که مذهب جریریه را برگزیدند اندک نیست و ابن ندیم در کتاب خود باب ویژه ای به آنان اختصاص داد‌(۳۹).
پی نوشت‌ها:
۱-‌ گفتار رسول جعفریان در «بینش و روش در تاریخ نگاری اسلامی» ، در کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شمارة ۱۱۵ – ۱۱۴ آبان و آذر ۱۳۸۶ ، صفحه ۲۲
۲-‌ دایره االمعارف بزرگ اسلامی، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، جلد چهارم، تهران: ۱۳۸۵، صفحه ۳۰۳
۳-‌ نگاه کنید به فرانتس روزنتال، تاریخ تاریخ نگاری در اسلام، ترجمة دکتر اسدالله آزاد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، تهران: ۱۳۶۵، جلد اول، و به ویژه صفحات ۱۰۴ – ۸۱
۴-‌ عبدالحسین زرین کوب، تاریخ در ترازو، مؤسسة انتشارات امیر کبیر، تهران: ۱۳۷۰، صفحه ۶۶
۵-‌ محمد کریمی زنجانی اصل، امامیه و سیاست در نخستین سده های غیبت، نشر نی، تهران: چاپ اول ۱۳۸۰، صفحه ۲۱
۶-‌ صادق سجادی، «انگیزه ها و اهداف تاریخ نگاری» در دایره المعارف بزرگ اسلامی، همان، صفحه ۳۰۴
۷-‌ History and Historiography of the Mamluks, Donald P. Little
8-‌ Islammic Revolution and Historical Memory in Art of Abbasid, Jacob Lassner
9-‌ Arab History and Nation State: A study in Modern Arabic Historiography
10-‌‌ Arabic Historical Thought in the Classical Period
11-‌ The Beginning of Islamic Historical Writings, Fred McGraw Donner
12-‌ Islamic Historiography and Bulghar Identity Among The Tatars and Bashkirs of Russia, allen J. Frank
13-‌ Classical Arabic Biography: The Heirs of The Prophets in the Age of Ma’mun, Michael cooperson
14-‌ Reinterpreting Islamic Historiography
15-‌ Beyond The Exotic: Women’s Histories in Islamic societies
16-‌ Muslims and other in early Islamic History: The Rashidun caliphs
17-‌ Ibn Asakir and early Islamic Histories, James E. Lindsay
18-‌ The Historiography of Islamic Egypt, Hugh Kennedy
19-‌ Politics, Gender, and Islamic Past, D. A. Spellberg
20-‌ Fatimid History and its Sources, Paul Ernest Walker
21-‌ Journal of Arabic and Islamic Studies
22-‌ Ibn Khaldun in Modern Scholarship
23-‌ Ibn Khaldun: An Essay in Reinterpretation
24-‌ Historical Writing and Historical knowledge: Introduction to the Craft of Historical writing in Arab – Islamic Culture
25-‌ Arabic Thought and Islamic societies
26-‌ Arabs and Barbarians: Medieval Arabic Ethnology and Ethnography
27-‌ Secularism in modern Arab life and thought
28-‌ Muslim Kingship: Power and the sacred in Muslim, Christian, and pagan polities
29-‌ Secularism: A Dialogue
30-‌ Post modern et la musulmane
31-‌ The Times of History: Universal Topics in Islamic Historiography
32-‌ تاریخ تاریخ نگاری در اسلام، همو، صفحه ۲۹
۳۳-‌ Mediaval Islamic Historiography and Political Legitimacy, A. C. S. Peacock
34-‌ Early Seljuq History
35-‌ The Frontires Of the ottoman World
36-‌ Ferdowsi, the mongols and Iranian History: Art, Litetature and culture from early Islam to Qajar Persia
37-‌ Poetics of Islamic Historiography: Deconstructing Tabari’s History, Boaz Shoshan
38-‌ دکتر علی بلوکباشی، «دورة اساطیری ایران در تاریخ طبری» در یادنامة طبری، به مناسبت بزرگداشت یک هزار و یکصدمین سالگرد درگذشت شیخ المورخین ابوجعفر محمدبن جریر طبری، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران: چاپ اول ۱۳۶۹، صفحه ۳۷۱
۳۹-‌ نگاه کنید به تاریخ نامة طبری، گردانیدة منسوب به بلعمی، به تصحیح و تحشیة محمد روشن، مجله اول، انتشارات سروش، تهران: ۱۳۷۶،
صفحه ۲۲

code

نسخه مناسب چاپ