سختکوشی معلم خوزستانی برای خدمت به دانش آموزان محروم «مقطوع»
سرویس خبر: طارق عچرش، معلم خوزستانی ۵ سال است که هر روز با قایق وارد رودخانه می شود تا خود را به مدرسه‌ روستای کم برخوردار «مقطوع» از توابع شهر کارون برساند.

این روز‌ها قصه‌ فداکاری این معلم سختکوش، نقل محافل است. عچرش خدمت در آموزش‌وپرورش را با تدریس به دانش‌آموزان دبستانی از روستای محروم مقطوع در استان خوزستان آغاز کرد؛ روستایی دورافتاده از توابع شهر کارون که تا چشم کار می‌کند در اطراف آن چیزی جز آب دیده نمی‌شود. روستایی که اینترنت و راه زمینی و خانه بهداشت و امکانات زندگی ندارد و ۲۳خانوار ساکن در اوج محرومیت در آن ساکن هستند.

طارق عچرش می گوید :وقتی به عنوان معلم وارد نظام تعلیم و تربیت شدم من را برای تدریس به روستای عطیش فرستادند. روستای عطیش به ‌رغم این که با محرومیت‌های زیادی دست به گریبان است، اما راه دسترسی دارد.

در مجاورت روستای عطیش که در ساحل غربی تالاب شادگان قرار گرفته است روستای دیگری به نام مقطوع وجود دارد که فاقد راه ارتباطی است. دانش‌آموزان روستای مقطوع معلم نداشتند و مجبور بودند تا برای حضور در کلاس درس با قایق از عرض آب رودخانه عبور کنند تا به روستای عطیش برسند.

وی با اشاره به شرایط خطرناک عبور کودکان با قایق از رودخانه گفت: یک روز که دانش‌آموزان سوار بر قایق عازم کلاس درس بودند، رودخانه مواج و قایق حامل دانش‌آموزان در آب واژگون شد، لذا دیگر خانواده‌ها اجازه ندادند که فرزندانشان در کلاس درس حاضر شوند و من تصمیم گرفتم برای تدریس به روستای مقطوع بروم تا بتوانم به ۱۸دانش‌آموز ساکن در این روستا درس بدهم و از بازماندگی تحصیلی دانش‌آموزان این روستا جلوگیری کنم.

عچرش گفت: یک اتاق مخروبه در روستای مقطوع وجود داشت که با کمک خانواده‌های روستایی و دانش آموزان آن را تبدیل به کلاس درس کردیم.حدود ۳ سال این اتاق، مدرسه ما بود تا اینکه یکی از خیرین خوزستانی به نام حاج رحیم کردونی که تا کنون ۱۳مدرسه برای دانش آموزان محروم شهر کارون ساخته است، از این جریان مطلع شد و برای بچه‌ها یک مدرسه ۳ کلاسه ساخت و امروز به همراه بچه‌ها در این مدرسه درس می‌خوانیم.

طارق عچرش ۵سال است که هر روز دل به آب می‌زند و با عشق وافری که به دانش‌آموزان دارد سوار قایق می‌شود تا خود را به مدرسه‌ روستای کم برخوردار مقطوع برساند. او که می‌داند هیچ راهی جز استفاده از قایق برای رسیدن به کلاس درس نیست، خطرات راه را به جان می‌خرد و امواج خروشان رودخانه اراده‌ او را برای معلمی سست نمی‌کند.

نسخه مناسب چاپ