برایم نوشتی ، برایت نوشتم
خلیج فارس را جاودان می‌خواهیم
۲ روز دیگر، یعنی شنبه ۱۰ اردیبهشت، «روز ملی خلیج‌فارس» است؛ سالروز اخراج پرتغالی‌ها از تنگه هرمز و خلیج‌فارس با رشادت ایل قشقایی به رهبری امام قلی‌خان، والی فارس در زمان صفوی.
وای که شنیدن یک ترانه حماسی درباره «خلیج همیشه فارس» چه احساس غروری در رگ‌های آدم جاری می‌کند.
به‌به از دیدن «پرچم ملی ایران» بر فراز یک کشتی شناور روی امواج دریای عمان و عشقی که نسبت به وطن عزیزمان در قلبمان شعله‌ور می‌کند و حتی چشمانمان از حرارت آن، سرخ و خیس و داغ می‌شود.
احساس می‌کنم هر انسان آزاده‌ای، نسبت به وطنش همین احساس را دارد؛ وجب به وجب آن را آباد و آرام و در صلح می‌خواهد و آرزومند عزت و پیشرفت آن است.
ما مردمان ایران نیز از تولد تا مرگ، قصه‌هایی عاشقانه درباره سرزمینمان و تاریخ باشکوه و پیشینه پر آوازه‌اش می‌شنویم و تلاش می‌کنیم این عشق را به آیندگان منتقل کنیم.
اما:
* می‌شود عاشق ایران و خلیج فارس بود، ولی فقط برای این که اسم آن همیشه «فارس» بماند تلاش کرد و از نابودی دریا و طبیعت و ساحل آن غصه نخورد و حتی آگاهانه یا ناآگاهانه در این نابودی نقش داشت؟
* می‌شود عاشق خلیج فارس بود ولی وقتی کسی از ما پرسید چه اطلاعاتی درباره آن داری که این قدر با غرور از آن حرف می‌زنی؟ جوابی نداشته باشیم و ندانیم این دریای پهناور حدود ۲۳۲۸۵۰ کیلومتر مربع وسعت دارد، سومین خلیج بزرگ جهان است، کشورهای عمان، عراق، عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی، قطر و بحرین، همسایه خلیج فارس هستند و استان‌های خوزستان، بوشهر و هرمزگان هم همسایه این دریا قرار گرفته‌اند یا حدود سی جزیره مسکونی و غیر مسکونی در خلیج فارس وجود دارد!
* می‌شود عاشق ایران و جزیره‌های خلیج فارس بود و به هرمز سفر کرد و بعد شیشه، شیشه از خاک رنگی آن خرید یا برداشت و با خود به خانه آورد و آن طبیعت زیبا را ذره ذره نابود کرد؟ خاک آن رنگی است.
* می‌شود ادعا کرد عاشق خلیج فارس هستیم اما جزیره لاوان که یکی از پناهگاه‌های اصلی لاک‌پشت پوزه عقابی است، محیط‌بان نداشته باشد و ما هم با موبایل و خنده و سرو صدا برویم سروقت لاک‌پشت‌ها در زمان تخم‌ریزی و با خوشحالی از آنها فیلم بگیریم و در فضای مجازی منتشر کنیم و نگران زندگی آنها نباشیم؟
* می‌شود عاشق خلیج فارس باشیم، اما وقتی به جزیره قشم که شبیه یک دلفین زیباست می‌رویم، فقط به فکر خرید کردن باشیم اما از جنگل‌های دریایی حرا که با جزر و مد آب، قایم‌باشک بازی می‌کنند و با جزر از آب بیرون می‌آیند و با مد به داخل آب می‌روند، دیدن نکنیم یا موقع بازدید از آنجا نگران زباله‌های پلاستیکی و ظروف یک‌بار مصرفی که از خودمان بر جا می‌گذاریم نباشیم؟
* می‌شود عاشق خلیج فارس باشیم اما ندانیم این آبی پهناور و زیبا، یکی از بزرگ‌ترین پناهگاه‌های موجودات دریایی از جمله مرجان‌ها، ماهی‌های تزئینی کوچک، ماهی‌های خوراکی و غیر خوراکی، صدف‌ها، حلزون‌ها، نرم‌تنان، خرچنگ‌ها، شقایق‌ها، اسفنج‌ها، عروس‌های دریایی، لاک‌پشت‌ها، دلفین‌ها ،کوسه‌ماهی‌ها و بسیاری از موجودات دریایی است اما با قایق‌های موتوری چنان روی آب ویراژ بدهیم که به بدن دلفین‌ها و نهنگ‌ها بخوریم یا با انواع زباله‌هایی که در دریا و ساحل رها می‌کنیم یا با مواد نفتی و شیمیایی زندگی این موجودات دریایی را به خطر بیندازیم؟ حتی دنبال خوردن کوسه ماهی باشیم و اهمیتی ندهیم که صید کوسه، چه آسیبی به بقای این ماهی و حفظ اکوسیستم دریایی زده است؟
* می‌شود عاشق ایران باشیم اما برای حفظ طبیعت ایران، حفظ میراث فرهنگی و طبیعی ایران و نگهداری همه گیاهان و جانورانی که با ما و حتی پیش از ما در این جغرافیا زندگی کرده‌اند و هموطن ما هستند، تلاش نکنیم و از نابودی آنها غصه نخوریم؟
* عشق به ایران و خلیج فارس، فقط در شعار و شعر و ترانه حماسی و حرص خوردن برای ثبت عبارت «خلیج فارس» در گوگل و کتاب‌ها و اسناد خلاصه نمی‌شود. باید به کسانی که جانشان را برای حفظ این سرزمین از دست داده‌اند یا زندگی‌شان را در این راه به خطر انداخته‌اند، تمام قد احترام گذاشت و راه آنان را ادامه داد. باید هم مراقب ایران بود، هم حافظان ایران را شناخت و هم قدردان کارهایی بود که در گمنامی به ویژه برای بقای طبیعت کرده‌اند، حتی اگر اندازه حفظ یک برگ، درمان یک بال شکسته، بقای یک فرد از یک گونه یا حفظ یک وجب از یک زیستگاه باشد.
* ایران فقط یک نام نیست؛ یک جغرافیا و تاریخ ریشه‌دار و پر بار است که بدون حفظ حیات هر کدام از زیستمندانش نه زنده است، نه پابرجا.
وجیهه تیموری

code

نسخه مناسب چاپ