به گزارش ایسنا، شاید شما هم جزو متولدین دهه ۶۰و ۷۰باشید؛ بچههایی که همه رؤیا و آرزوشان این بود که وقتی بزرگ شدند، آنها را دکتر یا مهندس خطاب کنند. البته این آرزوی خیلی از پدر و مادرها هم بود که باعث میشد بدون توجه به علاقهمندی و استعداد فرزندانشان، آنها را به تحصیل در رشتههای علوم تجربی و ریاضی فیزیک مجبور کنند و خدا به داد دانشآموزانی میرسید که دوست داشتند در رشتههای علوم انسانی یا هنر درس بخوانند.
این تب خانم مهندس و آقای مهندس شدن، خیلیها را مریض و گرفتار خود کرده بود! البته تا چند سال قبل و زمانی که تعداد متقاضیان ورود به دانشگاهها بسیار زیاد بود، موفقیت در ماراتن کنکور کار هرکسی نبود و نمیشد به راحتی طعم شیرین مهندس شدن را زیر زبان حس کرد؛ اما قبولی در هر رشته مهندسی هم مورد پذیرش نبود. رشتههای مهندسی برق، مکانیک، عمران، کامپیوتر و نفت در کانون توجه بیشتری قرار داشتند و برخی برای اینکه در رشته برق تحصیل کنند، کیلومترها از محل زندگی خود دور میشدند. زندگی در یک شهر دیگر و دوری از خانواده در دوران دانشجویی بسیار رایج است، اما برخی از دل یک منطقه کویری پا به منطقهای سرد و کوهستانی میگذاشتند تا بتوانند در رشته خاصی از مهندسی تحصیل کنند.
تحصیل بهویژه در رشتههای پزشکی و مهندسی، یکی از پارامترهای تعیین شأن اجتماعی بوده و هست و برخی خانوادهها تلاش میکردند تا فرزندشان به هر نحو ممکن و حتی با صرف هزینههای گزاف در داخل یا خارج کشور در یکی از این رشتههای باکلاس و پرستیژدار تحصیل کند!
اگر نگاهی به آمار تعداد فارغالتحصیلان رشتههای مختلف مهندسی بیندازیم، متوجه اصل قضیه خواهیم شد. آمارها نشان میدهند، ایران با فارغالتحصیلی سالیانه بیش از ۲۳۰هزار مهندس، بعد از کشورهای روسیه و آمریکا، رتبه سوم بیشترین تعداد مهندسان را از آن خود کرده است. (بخوانید: ایران بعد از روسیه و آمریکا بیشترین تعداد مهندسان را دارد)
حالا این تعداد خانم و آقای مهندس قرار است کجا استخدام شوند؟ آیا میتوانند شغلی مرتبط با رشته تحصیلی خود پیدا کنند، داستان دیگری است!
اما چند سالی است که با توسعه سریع فناوریهای مختلف از جمله انرژیهای تجدیدپذیر و بروز مشکلاتی از جمله تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین، شاهد ظهور رشتههای جدید مهندسی هستیم که شاید اسم آنها را کمتر شنیده باشید و به نوعی، رشتههای مهندسی، خیلی مهندسیتر و تخصصیتر شدهاند. رشتههای مهندسی انرژیهای تجدیدپذیر، مهندسی طبیعت (دانشکده علوم و فنون نوین دانشگاه تهران)، رشته علوم و مهندسی اعصاب (دانشگاه صنعتی شریف)، مهندسی مکاترونیک – تلفیق سه رشته مهندسی مکانیک، مهندسی الکترونیک و مهندسی کامپیوتر – (دانشگاه علم و صنعت، دانشگاه نیشابور) و البته رشته مهندسی بیومکاترونیک، نمونههایی از این رشتههای نسبتاً جدید مهندسی هستند.
دکتر علی قاضیزاده احسائی، استادیار دانشگاه صنعتی شریف درباره رشتههای جدید دانشگاهی میگوید: برخی رشتههای جدید مانند علوم و مهندسی اعصاب با صرف تصویب یک برنامه درسی به وجود نمیآیند، بلکه نیازمند جذب و همافزایی تعداد حداقلی از محققان خبره رشته و تجهیز آزمایشگاههای بهروز برای اجرای صحیح برنامه هستند.
رشته علوم و مهندسی اعصاب دانشگاه شریف ترکیبی از علوم تجربی و مهندسی است که بخش علوم اعصاب آن ذیل علوم پایه تعریف میشود و با کاربرد فاصله دارد اما پایه و اساس ابزارهایی است که در مهندسی اعصاب ساخته میشوند.
وی داشتن یک ذهن نظاممند را از ضرورتهای ورود به این دوره آموزشی میداند. به گفته دکتر قاضیزاده، فارغ التحصیل ایدهآل این رشته کسی است که بتوانند طبیعت را به همان نحوی که هست و بهدور از پیشساختههای ذهنی، ببیند و نیز قدرت تجزیه و تحلیل داشته باشد تا بتواند بهترین پرسشها را در مواجهه با هر معمای علمی تشخیص داده، آن را پیگیری کند و نتایج حاصله را به صورت علمی و شفاف روی کاغذ بیاورد و با دیگران به اشتراک بگذارد.
به عبارت دیگر محقق کارآزموده در این رشته کسی است که بتواند پدیدههای طبیعی مربوط به مغز و رفتار را به درستی تحلیل کرده و پس از اجرای صحیح روش علمی، آن را به زبان علمی با حداقل ابهام، منسجم و به سادگی هر چه تمامتر تبیین کند.
این استاد دانشگاه شریف توضیح داد: دانشآموزان کشورهای پیشرو با اصول و شیوههای نگارش برای انتقال مفاهیم در مقاطع تحصیلی مقدماتی آشنا میشوند. اگرچه نگارش یکی از مهارتهای پایه است اما در سیستم آموزش ایران هیچگاه جایگاه درستی نداشته است.
این استاد دانشگاه درباره تفاوت جایگاه رشتههای نوین در ایران و جهان گفت: اگر بخواهیم به قله برسیم ولو اینکه در دامنه باشیم چارهای نیست جز اینکه گامهای نخست را برداریم. فاصله جایگاه علم در ایران با دنیا زیاد است که ریشه در برخی مسائل از جمله سوابق و پیشینه فرهنگی، محدودیتهای مالی و محدودیتهای نیروی انسانی متخصص دارد. بعضا دانشجویانی که در رشتههای نوین تحصیل کردهاند علاقمند به مهاجرت هستند. نکته مهمی که وجود دارد، پس از تربیت این افراد باید جایگاهی برای آنها در نظر بگیریم تا آنها را به ماندن یا بازگشت به ایران ترغیب کنیم.
وی ادامه داد: بسیاری از کسانی که مهاجرت میکنند و وارد دانشگاههای طراز اول جهان میشوند نه فقط در یک برنامه درسی خوب، بلکه در یک محیط علمی پویا و در کنار کسانی قرار میگیرند که عمیق و صادقانه سالها بهدنبال یافتن پاسخ یک یا چند سؤال علمی تلاش کردهاند. شبیهسازی چنین محیطی در ایران باید در اولویت قرار گیرد.
به گفته دکتر قاضیزاده، وقتی درباره یک علم به طور مثال علوم اعصاب، نانو یا کوانتوم بسیار صحبت میشود، بعضا این تصور ایجاد میشود که به واسطه تکرار یک کلمه، تصمیمگیرندگان و مردم که شنونده هستند به آن موضوع و ملزومات آن تسلط دارند. چه بسا که از یک لفظ مشترک، مفهومی متفاوت در ذهن افراد شکل میگیرد.
بنابراین باید اجازه داد قبل از هر گونه برنامهریزی، متخصصان حرفهای هر حوزه، میدان کار حوزه خود و نرمهای پذیرفته شده بینالمللی آن را برای مسئولان تبیین کنند.
به قول دکتر حسین قناعتی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران، علوم ریاضیات بر همه چیز تقدم داشته و به نوعی مادر همه علوم است. در واقع صفر و یک و رمزهای آن هیچگاه کهنه نمیشوند و همواره مسألههای زیادی برای حل در این رشته وجود دارند. حتی پزشک خوب هم باید ریاضی، منطق و روششناسی (متدولوژی) بداند و از آنها استفاده کند. (بخوانید: زمینه فعالیت دانشجویان در مهندسی فراهم شود)
تلاش کنیم با یک مهندسی صحیح، جاده زندگی به سمت موفقیتها را هموار کرده و چراغ روشنگری را در این مسیر شعلهور نگه داریم.