راجع به کاریکاتور
کامبیز درم بخش -۲۶
 

به پایان آمد این دفتر!
*اگر در یک جمله بخواهید بگویید قرار است این ایده ها چه مفهومی را به مخاطب منتقل کند، چه می گویید؟
قرار نیست مفهوم خاصی را منتقل کند. هر ایده، خودش نوعی کشف است. باید به آن برسی. خیلی ها دست خوبی دارند، اما ایده ندارند. درست نیست خودم این را بگویم، ولی خیلی ها می گویند تو، هم دستت خوب است، هم ایده داری؛ اینها با هم خوب چفت شده است.
*در ارتباط با شروع کارتان درعرصه کاریکاتور بگویید؟
دراینجا جا دارد از آقای تجارتچی یاد کنم که در مجله‌ای که پدرم منتشر می‌کرد، کار می‌کرد. این آدم اولین کسی بود که فیلم انیمیشن در ایران ساخت که عنوان موسیو قلمی را داشت. و غالباً درسینماهای تهران، قبل از شروع فیلم، این انیمیشن‌ها به نمایش در می‌آمد. جالب است بدانید که آقای تجارتچی، فیلم‌های سی‌وپنج میلیمتری را درمنزل با دارو از حالت نگاتیو به پوزتیو تبدیل می‌کرد. در واقع، رنگ سیاه فیلم را از بین می‌برد و روی فیلم بی‌رنگ، فریم به فریم نقاشی می‌کرد.
آپاراتش را هم خودش ساخته بود و من برای دیدن این فیلم ها به خانه او در کوچه آبشار خیابان ری می رفتم. در آن موقع فکر می‌کردم کاریکاتور یعنی تجارتچی، و هیچکس دیگری را نمی‌شناختم. مثل امروز نبود که از طریق اینترنت بتوانی هزاران طرح را رؤیت کنید. من حتی برای یک کتاب کاریکاتور، همه جا را زیر و رو می‌کردم. و در نهایت جایی را پیدا کردم که مجلات خارجی که غالباً از سفارتخانه‌ها برمی‌گشت و کهنه‌فروشی آن را عرضه می‌کرد.
من این مجله‌ها را می‌خریدم و جمع می‌کردم. آشنایی من از این طریق با کاریکاتور دنیا شروع شد. مجله «نبل اشپالتر»را هم لابلای همین کهنه‌روزنامه‌ها و مجلات پیدا کردم. آن موقع حتی مجله مد (که زیاد دوستش ندارم) برایم یک موهبت بود. ولی در واقع چون در مطبوعات کار می‌کردیم، بیشتر دنبال نشریه «آق‌بابا» بودیم که از ترکیه وارد می‌شد. که آن را هم شخصی وارد می‌کرد و با قیمت یک هفته پول توجیبی به من می‌فروخت. یعنی تمام پول توجیبی من هزینه می‌شد برای خرید این مجله. فکر می‌کنم هر مجله حدوداً دو تومان بود.
*اولین کاریکاتوری که کار کردید، چی بود؟
دراولین کاریکاتورم، دوگروهبان ارتشی را کشیده بودم که یکی درجه هایش سه تا هفت بود و دیگری سه تا هشت، و داشتند با هم دعوا می‌کردند. آن کسی که سه تا هشت داشت، می‌گفت من از تو بالاترم، درحالی که هر دو گروهبان بودند.
*تعریف‌تان از کاریکاتور چیست؟
کاریکاتوربه نظر من یک کشف است. و مرتّب کاریکاتوریست باید به دنبال کشف اتفاقات باشد. جواد مجابی برای یکی از نمایشگاه‌های من در مجله‌ای نوشته بود: «کامبیز درم‌بخش، صیاد سوژه‌های نایاب».درحال حاضر، راههای جدیدی را برای طراحی کاریکاتورهایم کشف کرده‌ام. در حقیقت سوژه‌هایی را که تا به حال نبوده‌اند و به غیر ازکاریکاتور با هیچ زبان و هیچ هنر دیگری نمی‌توان بیان کرد، به کار گرفته‌ام.

code

نسخه مناسب چاپ