برداشت
احیای قانون سوخته «سقف قرارداد»
داور مختاریانی- چند سال پیش برای کنترل افسار گسیخته رقم قرارداد بازیکنان فوتبال، قانونی اعمال شد به نام «سقف قرارداد».

در ظاهر قانون خوبی بود و باعث می‌شد که باشگاه‌ها و بازیکنان فوتبال نتوانند ارقام غیر منطقی را در متن قرارداد بگنجانند. ولی در عمل مانند بیشتر قوانین کارشناسی نشده، این قانون هم نتوانست جلو ثبت قراردادهایی با ارقام غیر عادی را بگیرد، زیرا باشگاه با بازیکن توافق می‌کرد که رقم قرارداد همان سقف اعلام شده توسط فدراسیون فوتبال باشد و مبلغ بیشتر از سقف قرارداد، در پوشش اتومبیل و زمین به بازیکن پرداخت شود.

از آنجا که معمولاً در فوتبال دست‌های پشت پرده قوی و موثر عمل می‌کنند (به ویژه در مسائل مالی)، هیچکس پیگیر این تخلف مدیران عامل باشگاه‌ها و بازیکنان طرف قرارداد نشد و حتی کار به جایی رسید که مدیران عامل با افتخار در رسانه‌ها اعلام می‌کردند که علاوه بر قرارداد معمول با اهدای زمین و اتومبیل و … توانستیم با فلان بازیکن قرارداد ببندیم.

با اینکه قانون سقف قراردادها در صورت اجرای درست می‌توانست از زد و بندهای رایج جلوگیری کند، ولی عجیب بود که هیچ اراده‌ای برای رفع نواقص این قانون و اجرای درست آن وجود نداشت تا آنجا که در نهایت این قانون ملغی شد و ثبت قراردادها به روال سابق بازگشت.

در فوتبال برای پیدا کردن فساد نیاز به دقت و کنکاش زیادی نیست و تقریباً واضح است که چه اتفاقی می‌افتد و چرا قراردادها با مبالغ هنگفت بسته می شود.

اگر توجه کرده باشید در چند روز گذشته در بین باشگاه‌های لیگ برتر فوتبال فقط مدیران عامل چند باشگاه که توان مالی ضعیفی داشتند و نتوانستند مبلغی بابت خرید بازیکنان چندین میلیاردی هزینه کنند نسبت به ثبت قراردادهای نجومی معترض شدند و بقیه باشگاه‌ها علیرغم اینکه مجبور به پرداخت مبالغ کلان و غیر منطقی بابت خرید بازیکن شدند، اعتراضی نسبت به این امر نداشتند. آیا این سکوت به معنای رضایت از شرایط کنونی نیست؟

شاید باورش سخت باشد که بدانیم در این چرخه داد و ستد پرحاشیه فوتبالی ، دیوار بازیکن از همه کوتاهتر است و بدنامی برای او می‌ماند، زیرا در خبرها اینطور منعکس می‌شود که فلان بازیکن قرارداد چند میلیارد تومانی بسته و هوادار گمان می‌کند که این مبلغ تمام و کمال به حساب بازیکن واریز شده است، در حالی که شاید فقط ۳۰ درصد از کل قرارداد به بازیکن برسد و بقیه آن به ناکجا آباد می‌رود. چرا در این بازار مکاره، بازیکنی که حتی یک بازی ملی نداشته و تا چند هفته قبل بسیاری از هواداران فوتبال حتی اسم او را نشنیده بودند، ناگهان در فاصله یک هفته و به لطف جنگ زرگری دست‌های پشت پرده، تبدیل به بمب نقل و انتقالات می‌شود و چندین میلیارد قرارداد می‌بندد؟

جالب اینجاست، سازمان لیگ بعد از اینکه اکثر قراردادهای مساله دار بسته شده، به باشگاه‌های فوتبال پیشنهاد داده است که مجدداً قانون سقف قراردادها احیا شود. همان قانونی که به دلیل نواقص زیاد و نداشتن ضوابط اجرایی به بیراهه رفت و در نهایت محو شد.

در شرایط کنونی حتی اگر این قانون واقعاً اجرا شود را حکم نوشدارو بعد از مرگ سهراب را خواهد داشت، زیرا تقریباً تمام قراردادهای مورد دار بسته شده است.

نسخه مناسب چاپ