اگر امروز از یک شهروند سالمند بپرسید از مهمترین چالشهای پیادهروی روزانه وی در شهر چیست، به احتمال زیاد به پیادهروهای پردستانداز، کندهکاری در پیادهروها، یک سطحنبودن پیادهروهای شهر و اشتباهگرفتن پیادهرو با جای پارک خودرو نام خواهد برد. کمبود پارکینگ همگانی و نبود پارک برای خودروها، سبب شده که پیادهروها با پارک عرضی و طولی خودورها، برای سالمندان بند بیاید. سالمندان از آنجایی که اکروباتیک نمیدانند، پریدن از روی جوی آب و سنگدالها و گذر از جدولها برایشان ناممکن است و احساس سرخوردگی خواهند داشت، یا باید با ادامهدادن مسیر به خود آسیب بزنند یا برگردند و دوباره وارد چاردیواری اتاق شوند. شاید تاکنون به این درد سالمندان حتی فکر هم نکرده باشیم.
رخدادی در یک روز کاری
چندی پیش برای کاری اداری به مرکز شهر رفته بودم، در حال پیگیری بودم که از خیابان مشاجره و فریاد بلند شد و اوج گرفت. کسی خودرویش را در عرض پیادهرو پارک کرده بود و راه رهگذران را بند آورده بود. مردم باید از باغچه به جدول میآمدند و از روی گودی جوی به سنگدال میپریدند تا پا به خیابانی بگذارند که خطر برخورد با موتوری وجود داشت، تا بتوانند رد شوند.
با رسیدن صاحب خودرو، درگیری آغاز شد؛ چون گزارش سالمندان را در دست داشتم، کار بانکی رها کردم و به محل مشاجره نزدیک شدم؛ جوانی که دسته ویلچر مادر سالمندش را در دست داشت به صاحب خودرو گفت:«آقا این چه جای پارککردن است؟» صاحب خودرو حتی پوزش هم نخواست. جوان گفت با شما هستم آقا؛ و بلندتر گفت: ما در این گرمای طاقتفرسا با تاکسی آمدیم که به فیزیوتراپی برسیم، اما هم وقتمان گذشت و هم باید کلی برگردیم تا به خطکشی خیابان برسیم که برویم آنسوی خیابان.
سخن جوان بنزینی شد بر خشم رهگذران دیگر تا دادشان را بلند کنند. مادر پیر، پره پیرهن پسرش را گرفت و گفت بیا برگردیم خانه. راننده چون هوا را پس دیده بود، از این درنگ استفاده کرد و با پوزشی خواسته و نخواسته، سوار خودرویش شد و رفت.
با خود گفتم پس این که میگویند سالمندان دماسنج جامعهاند جمله خردمندانهایست؛ اگر مادر سالمند پادرمیانی نمیکرد و خشم پسر را فرو نمینشاند، دست به یخه میشدند و بگومگوی ساده به زدوخورد میکشید.
چرا خودروها باز نمیایستند؟
اما سوال این است که ما سوار بر خودروی راحت و نشسته زیر سقف سایبان خودرو و برابر نسیم خنک بهاری کولر و گوشسپرده به ملودی آرامبخش، تا چه اندازه سعی میکنیم عرصه را بر سالمندان، از آنچه هست تنگتر نکنیم و یک ذره به حقوق این شهروندان دستاول شهر احترام بگذاریم؟
بیگمان مسئولیت شهروندان به سالمندان باید بیش از مسئولیت مسئولان به سالمندان باشد؛ چون مسئولان هیچگاه از دفتر راحت خود پا به خیابان نمیگذارند و ناشناس با سالمندان دمخور نمیشوند تا دردشان را احساس کنند؛ اما شهروندان جامعه شبوروز، گواه چالش سالمندان در کوچه وخیابان و شهر و روستا هستند.
چندی پیش یک ویدیویی در یوتیوب پخش شد که پیرمردی به جرم رانندگی از مسیر خلاف بازداشت شد؛ در دادگاه، دادرس پرسید چرا مسیر خلاف زانندگی کردهای؟ پیرمرد گفت پسرم را میبرم بیمارستان. دادرس پرسید اینجا نوشته یکروز در میان خلاف کردهای. پیرمرد گفت آخه پسرم به چنگار دچار شده و همسرش ترکاش کرده و من یکروز در میان باید ببرمش شیمیدرمانی. دادرس گفت اما رانندگی در سن شما قدغن است، شما چند سال دارید؟ پیرمرد گفت ۸۰ سال. دادرس پرسید پسر شما چندسال دارد؟ پیرمرد گفت ۶۰ سال. دادرس گفت بگیرید این گواهینامه شما و من نه این که شما را به زندان نمیفرستم بلکه هر چندبار اجازه دارید پسرتان را به شیمیدرمانی ببرید تا بهبودی کامل خود را بهدستآورد.
تنهایی بیانتهای سالمندان
همه میدانند که تعداد کمی از سالمندان توانایی رانندگی با وسیله شخصی خود را دارند، در کف خیابان نیز سالمندان بدون همراهی دیگران نمیتوانند از ناوگان شهری استفاده کنند، از مترو که دیگر نپرس. از اینرو سالمندان تمایل بیشتری به پیادهروی روزانه و پیمایش راههای درازدامن برای خرید و انجام کارهای روزانه خود هستند. با توجه به این که امروز بسیاری از سالمندان بهتنهایی زندگی میکنند؛ بنابراین آنها نیاز دارند برای خرید، پیادهروی در پارک و ملاقات با دوستانشان از خانه خارج شوند و با گردش از فضای سبز محله خود لذت ببرند.
بالابردن شادابی سالمند
«لزلی گرینبرگ»، روانشناس کانادایی و استاد ممتاز دانشگاه یورک معتقد است:«در دوره سالمندی تمایل به خرید، دیدار دوستان، ملاقات پزشک و انجام دیگر کارهای روزانه از میان نمیرود، بلکه تنها روش و فراوانی انجام این فعالیتها تغییر مییابد.»
بر همین اساس به گفته کارشناسان:«در شهرهای معاصر که خودروها حقیقت زندگی مدرن و پدیده جداییناپذیر آن و دشمن رهگذراناند، محیطهای شهری و محلههای بیروح و کسلکنندهای را به وجود آوردهاند که پیامد آن، زندگی ساکن و بیتحرک، کیفیت نامطلوب هوا و مشکلات جسمی و روحی شهرنشینان بهویژه سالمندان
است.»
در محیطهای شهری و محلههای پیادهمدار باید سرزندگی، شادابی و ایمنی و اعتمادبهنفس را در سالمندان بالا برد. متخصصان شهری یکی از مهمترین ویژگیهای محیط شهری پیادهمدار را فراهمسازی امکان ارتباط افراد با محیط پیرامون خود و افزایش تعاملات اجتماعی میان شهروندان بهویژه سالمندان میدانند.
در این باره «جین جیکوبز»روزنامهنگار و نویسنده کانادایی که برای تاثیرش بر مطالعات شهری، دارای شهرت فراوان است، میگوید:«محیطهای شهری پیادهمدار قادرند مردمانی را که یکدیگر را نمیشناسند در صفحهای از اجتماع گرد هم آورد. این پدیده بسیار بیاهمیت به نظر میرسد اما مجموعهای از این برخوردهای اتفاقی و عمومی در یک زمان و مکان شهری که تعهد مشخصی برای افراد در پی ندارد، احساسی از اطمینان و هویت و حیات اجتماعی برای ساکنان شهر به همراه میآورد و خودبنیادی را در آنان تقویت میکند.»
(زمینهسازی برای پیادهروی آسوده) همان رسیدگاه یا تلاقی در افق سخنان همه کارشناسان شهریست:««فرصتهای مناسب راهرفتن، پیشنیاز زندگی در شهرهای زنده، ایمن، پایدار و سالم بهشمار میرود و بسیاری از فرصتهای اجتماعی و فراغتی ارزشمند هنگامی پدیدار خواهد شد که زندگی پیاده تقویت شده باشد.»
آنچه از دیدگاه کارشناسان و روانشناسان شهری از اهمیت بهسزایی برخوردار است در یک جمعبندی اینگونه است:«بدون تردید پیمودن فضاهای یکنواخت که نتوان با محیط اطراف ارتباط برقرار کرد، سالمندان را زود خسته میکند. توجه به پیوستگی مسیر، جنس، دوام، رنگ و زیبایی کفسازی مسیر پیاده، جزئیات و مبلمان شهری مناسب در مسیرهای پیاده، طراحی پوشش گیاهی، عوامل محیطی طبیعی و مصنوعی و نورپردازیهای مطلوب در تشویق به پیادهروی سالمندان نقش مهمی دارد. کم و زیاد بودن نور در محیطهای شهری منجر به ایجاد سایههای نامناسب و تداخل و ترکیب آنها شده و تصاویر نادرستی از فرورفتگیها و برجستگیهای محیطی در ذهن سالمندان که مشکلات بینایی دارند و نیز در توانیابان به وجود میآورد. به کاربردن نورپردازی غیرخیرهکننده و البته به سمت پایین، مناسبتر از نورپردازی به سمت بالا و بیرون است. مسیرهای پیاده باریک، ترس از برخورد با دیگران و زمینخوردن را برای سالمندانی که برایشان حفظ تعادل مشکل است، به همراه خواهد داشت؛ از اینرو درنظرگرفتن پهنای کافی برای تردد دو سالمند در کنار هم که شاید یکی از آنان یا هر دو سوار بر ویلچر باشند یا از وسایل کمکی دیگر مانند واکر و عصا استفاده کنند، میتواند مشوق افراد به پیادهروی باشد.»
همچنین علائم راهنمایی میتواند به سالمندان در یافتن مسیر در محیطهای شهری کمک کند. بهترین تابلوها برای افراد سالمند آنهاییست که ساده و شفاف بوده و با حروف درشت تیره روی زمینه روشن قرار گرفته و از فاصله دور قابل دیدن باشد.
امروز فراهمساختن محیطی جذاب، ایمن، پاکیزه و در دسترس برای همه و از جمله سالمندان امریست ضروری؛ زیرا فرصتهایی برای راهرفتن، توقف و دیدار فراهم آورده و مستقیم بر میزان استقلال فردی و تمایل یا نبود تمایل آنان به خروج از خانههاشان و استفاده از تسهیلات محلی و تعامل اجتماعی تاثیر میگذارد؛ پیشنیاز بیرونآمدن از خانه، وجود نشانههای انگیزهساز در بیرون از خانه است. اگر درختی در جایی وجود نداشته باشد، کسی به دیدار درخت ناوجود نخواهد رفت.
به گفته متخصصان، ارتباطات اجتماعی یکی از مهمترین معیارهای سلامتی و استقلال در زندگی، بهویژه در سنهای بالاست و برقراری تعاملات اجتماعی، ورزش، قدمزدن در فضای باز و بهرهگیری از هوای تازه به شکل ایمن و مستقل، ذهن و جسم سالمندان را کنشور نگه داشته و موجب افزایش کیفیت زندگی آنان میشود.
البته این واقعیت را باید پذیرفت که افراد نهتنها از نظر میزان توانایی فیزیکی و احساسیشان متفاوتاند بلکه از نظر شخصیتی نیز سوای یکدیگرند. بسیاری از سالمندان ارزش زیادی برای کنشوری اجتماعی قائلاند و اگر محیط شهری بهگونهای طراحی شود که امکان ملاقات و گفتوگو با سایر افراد بهویژه دیگر سالمندان برایشان فراهم شود، خوشنودی بیشتری خواهند داشت. عکس این مورد نیز وجود دارد و افراد سالمندی هستند که نیازمند آرامش و خلوت و تنهاییاند.
بنابراین طراحی محیط شهری در راستای همسازی با نیاز همه شهروندان باید دارای انعطافپذیری گسترده باشد؛ محیطی قابل دسترس و بدون مانع، خوانا، ایمن و پیادهمدار که منجر به تقویت حس اعتمادبهنفس، استقلال و سرزندگی در سالمندان شود و کیفیت زندگی آنان را ارتقا بخشد.
آرزوی دیدار با همتایان
دکتر الهام ضابطیان از متخصصان شهرسازی و معماری- با بررسی مشکلات سالمندان در استفاده از فضاهای شهری و لزوم توجه ویژه به سالمندان معتقد است:«بر اساس بررسیهای روانشناسان، سالمندان بیشتر احتمال دارد در فاصله پیادهروی از خانه و بر عکس از تسهیلات محلی مثل مغازهها یا سرزدن به خدمات درمانی استفاده کنند اما سالمندان نمیتوانند با سرعت به جاهای دور برسند آنگونه که بزرگسالان پیادهروی میکنند.
تعداد زیادی از سالمندان برای حرکت یا حفظ تعادل خود در هنگام راهرفتن کمتوانند؛ آنان مایلاند به اماکنی بروند و دیداری از نزدیک با همتایان خود داشته باشند اما بنا به دلایلی از قبیل ترافیک سنگین، شلوغی خیابانها و نبود امکانات عمومی مانند سرویس بهداشتی یا نبود نیمکت برای نشستن ناچارند از دیدن آنان چشم بپوشند. همچنین به دلیل ترس از ناشناسبودن راههای اطراف و ترس از گمشدن یا نیافتن امکانات عمومی، کمتر احتمال دارد از جاهای ناآشنا بازدید
کنند.»
وی در ادامه سخنان خود میگوید:«خیابان معمولی با تعداد زیادی از موانع مثل پیادهروهای ناهموار و شیبدار، نورپردازی ضعیف، ایستگاههای اتوبوس غیرقابل دسترس، کمبود سرویسهای بهداشتی با امکانات ناکافی میتواند مکانهای ناخوشایندی برای سالمندان باشد. این خیابانهای نامناسب، سالمندان را مجبور به خانهماندن یا محدودکردن آمدوشد در محل- جدای از کیفیت و کمیت- میکند. سالمندی فرایندیست که احتمال دارد سالمند با افزایش مشکلات بینایی، شنوایی، حرکتی، اضطراب، ترس و حافظه ضعیف مواجه شود. سالمند از آنجا که کمتر قادر به رانندگی است یا به تنهایی از وسایل نقلیه عمومی استفاده نمیکند، مجبور است سفرهای مستقل خود را به مکانها با فاصله پیادهروی نزدیک به خانه محدود کند.»
بنابراین آنچه بر ضرورت طراحی شهر پیادهمدار و توجه به پیادهراهها میافزاید، پذیرش وجود چالشهای سالمندان و راهکار برای این چالشهاست. تحقیقات نشان داده سالمندانی که دچار مشکلات حافظه کوتاهمدت هستند، برای تشخیص و به یادآوردن محلهشان، باید دائم با پیادهروی در همان خیابانها و دیدن معماری و عناصر محیطی همان محل با روندی منظم، حافظه خود را تقویت کنند.
دکتر ضابطیان به سخنانش میافزاید: «اغلب سالمندان هنگامی که جوانتر بودند، رانندگی میکردند اما سرانجام مجبور شدهاند رانندگی را برای ایمنی در مرحلهای از زندگی که هم پیادهروی و هم استفاده از وسایل نقلیه عمومی برایشان دشوار و توانفرساست، کنار بگذارند.»
«اغلب افراد سالمند نسبت به استفاده از ناوگان شهری بدون این که کسی آنان را همراهی کند، بیمیلاند. این بدان معناست که آنان با انتخابهای محدودی از مقاصد مواجه هستند.»
امروز در جهان به پیادهروهای آشنا در محل زندگی و نیز پیادهروهای استاندارد و مناسب در جای جای شهری برای سالمندان از مهمترین گزینههاییست که در شهر پیادهمدار به آن توجه ویژه میشود. علاوه بر این، تحقیقات نشان میدهد که حدود یکسوم افراد بالای ۶۵ سال و حدود نیمی از آنهایی که بالای ۸۵ سن دارند، حداقل یکبار در سال تجربه ناخوشایند زمینخوردن دارند. برخی از سالمندان بعد از این که یکبار میافتند، از روی ترس به اندازهای گذشته بیرون نمیروند یا به تنهایی نمیروند.
به طور کلی در مورد محلهای دارای خط عابر پیاده، باریکههای سیاهوسفید در وسط معبر با توجه به قدمت وجودی برای افراد سالمند آشناترند. اگرچه به گفته دکتر الهام ضابطیان از متخصصان شهرسازی و معماری، نتایج مطالعات روی سالمندان نشان داده است که بیشتر سالمندان به رانندگان اعتماد ندارند چرا که برایشان توقف نمیکنند یا به اندازه کافی برای آنان منتظر نمیمانند که بهطور ایمن به سمت دیگر خیابان و پیادهرو برسند.
در این باره یک سالمند توضیح میدهد که چگونه احساس میکرد که در محلهای عبور عابر پیاده لازم است دست همراهش را بگیرد و از عصایش برای نگهداشتن ماشینهای در حرکت استفاده کند، اما ماشینها همیشه توقف نمیکنند.
آنچه در این دو نوشتار تاکید شده، مجموعه چالشها و مسائل شهری بود که سالمندان علاوه بر مشکلات جسمی به سبب سالخوردگی با آن روبرویند؛ جا دارد مدیران شهری با کاربست راهکارهایی برای حل آنها، محیطهای ایمن و قابل دسترسی را برای سالمندان فراهم کنند و در کنار آن سایر شهروندان نیز با رعایت حال افراد سالمند، به گونهای رفتار کنند که این گنجینهها(سالمندان) با کمترین دشواری، ادامه زندگی خود را زیباتر بپیمایند، چرا که حضور سالمندان، گرمابخش یک جامعه سالم است و فراموشی آنان، تاثیر ناگواری بر روح کودکان و نوجوانان و جوانان جامعه میگذارد که با استفاده از تجربههای بیمانند آنان راه را بهتر پیمایش خواهند کرد.
برخورداری از حقوق اجتماعی در سالمندی
غلامعلی نیکپی- کارشناس امور شهری و بیمه میگوید: ماده ۲۵ بیانیه جهانی حقوق بشر، بیانگر آن است که هر انسانی، خود و خانوادهاش حق داشتن زندگی با استاندارد کافی و سالم و با رفاه نسبی را دارد و بدینگونه از حق ایمنی در برابر بیکاری، بیماری، ناتوانی، بیوهگی و سالمندی باید برخوردار باشد.
افزون بر این، ماده ۹ یعنی پیوند جهانی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز بیانگر حق هر فرد در برخورداری از ایمنی اجتماعی از جمله بیمه اجتماعی یا خدمات بیمه اجتماعی است. سامانه بیمه سالمندی اجباری نیز در کنار دیگر خدمات بازنشستگی در ماده ۹ وجود دارد.
این کارشناس میگوید: در طرح جهانی برنامه سازمان ملل در بخش امنیت مالی و استخدامی نیز آمده که میان کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه و به ویژه میان اقتصادهای صنعتی، شهری، کشاورزی و روستایی، درباره دستیابی به هدفهای سیاستگذاری در ارتباط با تامین درآمد و کسبوکار، ناهمسانیهای بزرگی وجود دارد. بسیاری از کشورهای توسعهیافته با برنامههای همگانی تامین اجتماعی به پوششی فراگیر در این زمینه دست یازیدهاند. اما در کشورهای در حال توسعه که بسیاری از افراد به اندازه زندهماندن بهسر میبرند، تامین درآمد چالشی است که همه گروههای سنی نگران آنند. در چند کشور، برنامههای تامین اجتماعی تدارک دیده شده، پوششی محدود ارائه میکنند و در نواحی روستایی که همیشه بیشترین جمعیت در آنجا زندگی میکند- پوشش ناچیز یا پوششی وجود ندارد. باید در برنامههای اجتماعی و تامین اجتماعی، توجه ویژهای به شرایط زنان سالمند -که درآمدشان از درآمد مردان پایینتر است و کار و شغل آنان اغلب به لحاظ مسئولیت مادی و خانوادگی قطع شده- نشان داده شود.
در درازمدت باید سیاستها به سوی فراهمسازی بیمه اجتماعی برای زنان جهت داده شود. افراد در جامعههای در حال توسعه بیشتر در یک صندوق بیمه تامین اجتماعی به صورت اجباری عضویت دارند. در مقابله با این مشکل، موضوع تنوعبخشی به منابع درآمدی سالمندان مطرح است. دولتها وظیفه دارند با راهنمایی و هدایت افراد، زمینه برخورداری از چند منبع درآمدی در دوره بازنشستگی را فراهم سازند.
دولت آلمان با تواناکردن صنعت بیمه خود و سرمایهگذاری ویژه در بخش بیمههای عمر، کارگران و کارمندان دولتها را به سمت عضوشدن در دو یا چند ذخیرگاه بیمه عمر، تشویق و گاه اجبار کرده تا این که در دوران بازنشستگی، افراد یادشده صرفا وابسته به یک منبع درآمدی نباشند.
مریم مرتضوینسب