کارگردان فیلم سینمایی «دختری با کفشهای کتانی»، گفت: در هیچ کدام از دولتهای قبل سینمای کودک و نوجوان جدی گرفته نشد و تنها عشق، شور و علاقههای فردی برخی فیلمسازان و مدیران دولتی بود که جشنواره فیلم کودک و نوجوان را زنده نگه داشت.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، نشست دورهمی فعالان حوزه کودک و نوجوان با موضوع کنشگری فعالان این حوزه و تدوین نظامنامه تولید و مصرف رسانهای جمعی (فیلم و انیمیشن) در سالن سینماتوگراف موزه سینمای ایران برگزار شد.
رسول صدرعاملی در این مراسم با اشاره به این نکته که چیزی که تلاش داریم به آن برسیم دریافت ما از این چهار دهه فعالیت سینمای ایران و سینمای کودک و نوجوان است، گفت: در دهه ۶۰ما هیچ تعریفی از سینمای جمهوری اسلامی ایران نداشتیم و بعد از انقلاب آرام آرام هویت خود را از مسیر کودک و نوجوان پیدا کرد.
وی ادامه داد: ما به سرعت متوجه شدیم حرفها و اندیشه هایی درباره سینمای کودک و نوجوان داریم که در هیچ جای جهان وجود ندارد یا نسبت به آن بیتوجه شدهاند به همین دلیل در نیمه اول دهه هفتاد سینمای ایران به سرعت با تیتر سینمای کودک و نوجوان در جهان شروع به خودنمایی و درخشش کرد. یعنی راه سینمای ایران به سوی سینمای جهان از طریق سینمای کودک اتفاق افتاد. مجموعه فیلمسازانی که در این راه آغازگر بودند و در اوایل دهه هفتاد بسیار بالنده و شکوفنده کار میکردند، هم فعالان سینمای کودک بودند و هم در سینمای نوجوان کار میکردند و ما تلاش میکردیم این دو را از هم تفکیک کنیم زیرا چیزی که مربوط به سینمای نوجوان میشود که دغدغههای ذهنی و دریافتهای اجتماعی از زندگی است مربوط به سینمای کودک نمیشود. سینمای کودک سینمای خیال پرداز و رویاپرداز است رویاهایی که به طور واقعی در آن زندگی میکند. متاسفانه تا به امروز این اتفاق نیفتاد اما به تبع سینمای ایران، شاهد بودیم جشنوارههایی در دنیا برای سینمای نوجوانان راه افتاد که سینمای کودک را جدا میکردند.
صدرعاملی با بیان اینکه در دو دهه گذشته سینمای کودک و نوجوان به قهقرا رفت، بیان داشت: سینمای کودک از نظر اقتصادی در ارتباطگیری با مخاطب در گیشه بسیار موفق بود اما به یکباره سینمای اجتماعی آمد و گاهی درست و گاهی نادرست خود را نشان داد.
وی ادامه داد: در هیچکدام از دولتهای قبل سینمای کودک و نوجوان جدی گرفته نشد و تنها عشق، شورو علاقههای فردی برخی فیلمسازان و مدیران دولتی بود که جشنواره فیلم کودک و نوجوان را زنده نگه داشت اما آنقدر سلیقهها حاکم شد که هیچ فردی نپرسید که اگر قرار است جشنواره در اصفهان باشد چرا در دورهای به همدان رفت به عنوان مثال مگر میشود جشنواره کن را در پاریس برگزار کرد.
صدرعاملی تاکید کرد: امروز نیاز به نویسندگانی داریم که به جهان ذهنی و تخیل کودک که از دل خانواده بیرون میآید، نزدیک باشند. کودک در خانواده مناسباتی و وقایعی میبیند که بر اساس آن رویابافی میکند. سینمای کودک؛ سینمای خیال پرداز و رویاپرداز از دل جامعه بیرون میآید. باید به شکل تخصصی برای کودک کار کنیم و سینمایی که رویاپردازی میکند باید از دل خانواده درآید.
وی ادامه داد: سینمای کودک سینمایی است که باید کودکان را به شوق آورد تا وقتی به داخل سینما میروند دلشان نخواهد سینما را ترک کنند.اگر قرار است سهم اقتصاد و بازاریایی خود را از سینمای جهان به درستی دریافت کنیم تردید نکنید از طریق سینمای کودک و نوجوان است.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، نشست دورهمی فعالان حوزه کودک و نوجوان با موضوع کنشگری فعالان این حوزه و تدوین نظامنامه تولید و مصرف رسانهای جمعی (فیلم و انیمیشن) در سالن سینماتوگراف موزه سینمای ایران برگزار شد.
رسول صدرعاملی در این مراسم با اشاره به این نکته که چیزی که تلاش داریم به آن برسیم دریافت ما از این چهار دهه فعالیت سینمای ایران و سینمای کودک و نوجوان است، گفت: در دهه ۶۰ما هیچ تعریفی از سینمای جمهوری اسلامی ایران نداشتیم و بعد از انقلاب آرام آرام هویت خود را از مسیر کودک و نوجوان پیدا کرد.
وی ادامه داد: ما به سرعت متوجه شدیم حرفها و اندیشه هایی درباره سینمای کودک و نوجوان داریم که در هیچ جای جهان وجود ندارد یا نسبت به آن بیتوجه شدهاند به همین دلیل در نیمه اول دهه هفتاد سینمای ایران به سرعت با تیتر سینمای کودک و نوجوان در جهان شروع به خودنمایی و درخشش کرد. یعنی راه سینمای ایران به سوی سینمای جهان از طریق سینمای کودک اتفاق افتاد. مجموعه فیلمسازانی که در این راه آغازگر بودند و در اوایل دهه هفتاد بسیار بالنده و شکوفنده کار میکردند، هم فعالان سینمای کودک بودند و هم در سینمای نوجوان کار میکردند و ما تلاش میکردیم این دو را از هم تفکیک کنیم زیرا چیزی که مربوط به سینمای نوجوان میشود که دغدغههای ذهنی و دریافتهای اجتماعی از زندگی است مربوط به سینمای کودک نمیشود. سینمای کودک سینمای خیال پرداز و رویاپرداز است رویاهایی که به طور واقعی در آن زندگی میکند. متاسفانه تا به امروز این اتفاق نیفتاد اما به تبع سینمای ایران، شاهد بودیم جشنوارههایی در دنیا برای سینمای نوجوانان راه افتاد که سینمای کودک را جدا میکردند.
صدرعاملی با بیان اینکه در دو دهه گذشته سینمای کودک و نوجوان به قهقرا رفت، بیان داشت: سینمای کودک از نظر اقتصادی در ارتباطگیری با مخاطب در گیشه بسیار موفق بود اما به یکباره سینمای اجتماعی آمد و گاهی درست و گاهی نادرست خود را نشان داد.
وی ادامه داد: در هیچکدام از دولتهای قبل سینمای کودک و نوجوان جدی گرفته نشد و تنها عشق، شورو علاقههای فردی برخی فیلمسازان و مدیران دولتی بود که جشنواره فیلم کودک و نوجوان را زنده نگه داشت اما آنقدر سلیقهها حاکم شد که هیچ فردی نپرسید که اگر قرار است جشنواره در اصفهان باشد چرا در دورهای به همدان رفت به عنوان مثال مگر میشود جشنواره کن را در پاریس برگزار کرد.
صدرعاملی تاکید کرد: امروز نیاز به نویسندگانی داریم که به جهان ذهنی و تخیل کودک که از دل خانواده بیرون میآید، نزدیک باشند. کودک در خانواده مناسباتی و وقایعی میبیند که بر اساس آن رویابافی میکند. سینمای کودک؛ سینمای خیال پرداز و رویاپرداز از دل جامعه بیرون میآید. باید به شکل تخصصی برای کودک کار کنیم و سینمایی که رویاپردازی میکند باید از دل خانواده درآید.
وی ادامه داد: سینمای کودک سینمایی است که باید کودکان را به شوق آورد تا وقتی به داخل سینما میروند دلشان نخواهد سینما را ترک کنند.اگر قرار است سهم اقتصاد و بازاریایی خود را از سینمای جهان به درستی دریافت کنیم تردید نکنید از طریق سینمای کودک و نوجوان است.