داود مختاریانی- لیگ برتر فوتبال تا چند هفته دیگر آغاز خواهد شد و تب داغ فوتبال دوباره هواداران را به ورزشگاهها خواهد کشاند.
گردش مالی و ظرفیت تبلیغات فوتبال را با هیچ ورزش دیگری در جهان نمیتوان مقایسه کرد و به همین دلیل همیشه در کنار فوتبال حواشی زیادی وجود دارد.
نحوه هزینه و کسب درآمد در کشورهای مختلف بسته به سطح فنی فوتبال و جایگاه اقتصادی و صنعتی آن کشور در جهان تعریف میشود. مثلاً روش مدیریت باشگاه فوتبال در اروپا با مدیریت باشگاه در آسیا و آمریکا تفاوت فاحشی دارد و نمیتوان برای همه کشورهای دنیا روش یکسانی برای مدیریت باشگاه تعریف کرد.
فوتبال ما هم از این قاعده مستثنی نیست و با توجه به ظرفیت مالی مالکین باشگاههای فوتبال، روش مدیریت در هر کدام با هم متفاوت است.
تکلیف دو باشگاه پر طرفدار آبی و قرمز مشخص است و وزارت ورزش به عنوان مالک این دو باشگاه اداره هر دو را بر عهده دارد.
تعداد دیگری از باشگاهها مانند سپاهان، ذوب آهن، پیکان و چند باشگاه دیگر متعلق به بنگاههای صنعتی و اقتصادی بزرگ هستند که با توجه به بودجه مصوب مدیریت می شوند.
گروه آخر که همیشه حواشی و ابهامات مالی لیگ برتر فوتبال مربوط به آنهاست، تیمهایی هستند که هزینه آنها توسط شخص یا اشخاص به اصطلاح بخش خصوصی پرداخت میشود. این افراد که معمولاً صاحبان تجارت یا صنعت از بخش خصوصی هستند به گفته خود برای کمک به ورزش و رونق فوتبال و شادی دل هواداران تیم وارد این حوزه شدهاند و عملاً فوتبال برای آنها فقط هزینه است.
این ظاهر ماجراست و برای تعداد اندکی از سرمایهگذاران بخش خصوصی صدق میکند، ولی در بیشتر مواقع این فوتبال است که با اعتبار خود در خدمت بخش خصوصی قرار میگیرد و سرمایه گذاران با اعتبار و شهرتی که از کنار فوتبال به دست میآورند صنعت و تجارت خود را رونق میبخشند و فقط گوشهای از منافع خود را در فوتبال هزینه میکنند و به جای اینکه قدردان فوتبال باشند، منت بر سر آن میگذارند که حضور در فوتبال برایشان هزینه داشته است.
همه مواردی که تا اینجا به آنها اشاره کردیم مشکل اصلی حضور بخش خصوصی در فوتبال نیست. مشکل اصلی این است که سرمایهگذار بعد از اینکه به شهرت و اعتبار میرسد، به تدریج انگیزه هزینه کردن در فوتبال را از دست میدهد و با اولین چالش، اعلام کنارهگیری با احساسات هواداران و سرنوشت بازیکنان و کادر فنی تیم بازی میکند و این در حالی است که برای حضور در فوتبال فدراسیون هیچ ضمانتی از این قبیل افراد نمیگیرد و اعتبار فوتبال به حراج میرود.
هرچند با توجه به حواشی جام جهانی بعید است تا شروع لیگ در فدراسیون کسی به فکر رفع این مشکل باشد ولی امیدواریم در لیگ پیش رو دیگر شاهد بلاتکلیفی هواداران و بازیکنان تیمهای بخش خصوصی آن هم از این نوع نباشیم.
گردش مالی و ظرفیت تبلیغات فوتبال را با هیچ ورزش دیگری در جهان نمیتوان مقایسه کرد و به همین دلیل همیشه در کنار فوتبال حواشی زیادی وجود دارد.
نحوه هزینه و کسب درآمد در کشورهای مختلف بسته به سطح فنی فوتبال و جایگاه اقتصادی و صنعتی آن کشور در جهان تعریف میشود. مثلاً روش مدیریت باشگاه فوتبال در اروپا با مدیریت باشگاه در آسیا و آمریکا تفاوت فاحشی دارد و نمیتوان برای همه کشورهای دنیا روش یکسانی برای مدیریت باشگاه تعریف کرد.
فوتبال ما هم از این قاعده مستثنی نیست و با توجه به ظرفیت مالی مالکین باشگاههای فوتبال، روش مدیریت در هر کدام با هم متفاوت است.
تکلیف دو باشگاه پر طرفدار آبی و قرمز مشخص است و وزارت ورزش به عنوان مالک این دو باشگاه اداره هر دو را بر عهده دارد.
تعداد دیگری از باشگاهها مانند سپاهان، ذوب آهن، پیکان و چند باشگاه دیگر متعلق به بنگاههای صنعتی و اقتصادی بزرگ هستند که با توجه به بودجه مصوب مدیریت می شوند.
گروه آخر که همیشه حواشی و ابهامات مالی لیگ برتر فوتبال مربوط به آنهاست، تیمهایی هستند که هزینه آنها توسط شخص یا اشخاص به اصطلاح بخش خصوصی پرداخت میشود. این افراد که معمولاً صاحبان تجارت یا صنعت از بخش خصوصی هستند به گفته خود برای کمک به ورزش و رونق فوتبال و شادی دل هواداران تیم وارد این حوزه شدهاند و عملاً فوتبال برای آنها فقط هزینه است.
این ظاهر ماجراست و برای تعداد اندکی از سرمایهگذاران بخش خصوصی صدق میکند، ولی در بیشتر مواقع این فوتبال است که با اعتبار خود در خدمت بخش خصوصی قرار میگیرد و سرمایه گذاران با اعتبار و شهرتی که از کنار فوتبال به دست میآورند صنعت و تجارت خود را رونق میبخشند و فقط گوشهای از منافع خود را در فوتبال هزینه میکنند و به جای اینکه قدردان فوتبال باشند، منت بر سر آن میگذارند که حضور در فوتبال برایشان هزینه داشته است.
همه مواردی که تا اینجا به آنها اشاره کردیم مشکل اصلی حضور بخش خصوصی در فوتبال نیست. مشکل اصلی این است که سرمایهگذار بعد از اینکه به شهرت و اعتبار میرسد، به تدریج انگیزه هزینه کردن در فوتبال را از دست میدهد و با اولین چالش، اعلام کنارهگیری با احساسات هواداران و سرنوشت بازیکنان و کادر فنی تیم بازی میکند و این در حالی است که برای حضور در فوتبال فدراسیون هیچ ضمانتی از این قبیل افراد نمیگیرد و اعتبار فوتبال به حراج میرود.
هرچند با توجه به حواشی جام جهانی بعید است تا شروع لیگ در فدراسیون کسی به فکر رفع این مشکل باشد ولی امیدواریم در لیگ پیش رو دیگر شاهد بلاتکلیفی هواداران و بازیکنان تیمهای بخش خصوصی آن هم از این نوع نباشیم.