مجله معتبر تایم پس از ترور شینزو آبه در توکیو ، عکس این رهبر ژاپنی را در صفحه اول خود چاپ کرد و مقاله ای هم درباره او نوشت. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که شینزو آبه رهبری قدرتمند در بدنه سیاسی ژاپن محسوب می شد که تمامی انرژی خود و حزب متبوعش را بر پیشرفت همه جانبه کشورش معطوف کرده بود.
آبه جوانترین رهبر سیاسی ژاپن در دوران پس از جنگ جهانی دوم بود که بسیاری از سیاستمداران کهنه کار ژاپنی در ابتدا نسبت به توانایی ها و تجربه او شک داشتند اما با گذر مدت کمی مشخص شد شینزو آبه، قدرتمند،صاحب اندیشه و دلسوز کشورش است.این نوشتار حاصل ترجمه دو مقاله مفید و خواندنی درباره این رهبر ژاپنی است .مطلب اول را مجله تایم نوشته است و دومی را نیویورک تایمز. در ادامه این دو مقاله را می خوانیم:
«شینزو آبه جایگاه ژاپن در جهان را بازنویسی کرد و تا انتها یک کارگزار قدرت باقی ماند. با سابقه ترین نخست وزیر ژاپن در حالی در سال ۲۰۲۰ از قدرت کناره گیری کرد که به تمامی آنچه می خواست و آرزویش را برای ژاپن داشت، دست نیافت. او به دلیل بیماری ، عدم موفقیت دولت متبوعش در موضوع مدیریت مبارزه با کرونا، اعمال دیر هنگام قرنطینهها و روند نه چندان سریع واکسیناسیون، چالش های اقتصادی و همچنین شکست در تلاش طولانی مدت خود برای بازنگری در قانون اساسی صلحطلبانه کشورش، از قدرت کناره گرفت.کارشناسان می گویند:آبه حتی پس از استعفا یکی از تأثیرگذارترین و برجسته ترین سیاستمداران در ژاپنی باقی ماند، چون مستمرا تلاش می کرد، میراث خود را بازنویسی و بازتعریف کند،اما همه تلاش های آبه در ۸ ژوئیه با ترور او به پایان رسید.
آبه که دو دوره پست نخست وزیری را از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۷ و پس از آن از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۰ عهده دار بود، هنگام سخنرانی در شهر «نارا» در غرب ژاپن، محلی که حزب حاکم لیبرال دموکرات در حال مبارزات انتخاباتی بود،دو بار مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در سن ۶۷ سالگی و در آستانه انتخابات پارلمانی جان باخت.این حمله وحشیانه موجبات بهت جهانی را فراهم آورد و سراسر ژاپن را در شوک فروبرد.«جف کینگستون»، مدیر مطالعات آسیایی دانشگاه «تمپل» ژاپن از آبه با عنوان غول سیاسی یاد می کند و می گوید:حضور او،حضوری قدرتمند و مداوم بود و سخنان او همیشه شنونده داشت.
آبه همواره برای سیاست ژاپن برنامه داشت
زمانی که آبه از نخست وزیری کنار کشید در جمع خبرنگاران گفت:از اینکه بسیاری از اهدافم ناتمام ماندند، خیلی غم انگیزم.آبه که پدربزرگش در سالهای ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۰ عهده دارنخستوزیری ژاپن بود و پدرش از ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۶ به عنوان وزیر خارجه کار می کرد، همچنان در پشت صحنه به فعالیت های خود ادامه میداد.
«توبیاس هریس»، کارشناس مسائل ژاپن که ساکن واشنگتن دی سی است و بیوگرافی آبه را نوشت، در بخش هایی از نوشتار خود به این نکته اشاره می کند که بی شک آبه حتی پس از خداحافظی از پست نخست وزیری، همچنان جزوتأثیرگذارترین چهره ها در سیاست ژاپن باقی خواهد ماند. او مسئول بزرگترین جریان سیاسی و رئیس بزرگترین بلوک ایدئولوژیک حزب خود بود و او تلاش میکرد تا برنامه های سیاسی را به نوعی تعریف کند که حتی کیشیدا،نخست وزیر کنونی هم برای انجام آن تلاش کرده است.اگر محدودیت ها نبودند،آبه حتی می توانست بسیار بیشتر هم تاثیرگذارباشد.
«جف کینگستون»، مدیر مطالعات آسیایی دانشگاه «تمپل» درباره آبه میگوید: او صدای قدرتمند حزب لیبرال دموکرات بود و به قدرت چشم نداشت.من بر این باورم که او مهار شدنی نبود و از مواضع سرسختانه خود در مورد امنیت و بازنگری در مُر قانون اساسی کشورش دفاع میکرد.پس از کناره گیری، آبه از نبودن در نوک هرم قدرت در ژاپن لذت می برد، چون او آزاد شده بود. کینگستون در ادامه بیان کرد:آبه دیگر می توانست هر چه می خواهد بگوید و این موضوع جای مانور کیشیدا را محدود میکرد.
آبه جایگاه ژاپن در عرصه بین المللی را بازنویسی کرد
تلاش های آبه برای بازسازی ساختاری ژاپن در یادها می ماند. کینگستون بر این باور است: پس از ترکیدن حباب ارزش دارایی ها در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی و ورود ژاپن به دوره رکود اقتصادی که از آن با عنوان «دهه های گمشده» یاد می شود، آبه توانست به «اعتماد» در ژاپن جان تازه ای ببخشد و کشورش را در جهان با اعتماد به نفس بیشتر از قبل و البته خوشبین تر نسبت به آینده نشان دهد.
کینگستون ادامه می دهد:وقتی آبه نخست وزیر بود، میزان ورود گردشگران به ژاپن رشد عجیبی پیدا کرد و حال این کشور خوب شد.از طرفی، آبه نقش پررنگی در اعتلای حزب محافظه کار داشت. آبه این حزب را چندین بار به پیروزی رساند و مسیررا برای بازگشت این جریان سیاسی به قدرت در سال۲۰۱۲ هموار کرد. حزب محافظه کار از بدو تاسیس یعنی از سال ۱۹۵۵ تقریباً به صورت پیاپی قدرت را در دست داشت، اما این حزب میانه رو دموکرات ژاپن بود که از سال ۲۰۰۹ به مدت سه سال قدرت را در دست گرفت. کینگستون بر این باور است که از آبه بهعنوان فردی که به سیاست ژاپن مهر محافظهکارانه زد یاد خواهد شد.
آبه در موضوع بازنگری در متن پیش نویس قانون اساسی ژاپنِ پس از جنگ جهانی دوم ،موفقیت چندانی کسب نکرد . آبه نگران اقدامات خصمانه کره شمالی و قدرت فزاینده چین بود و برای مقابله با این چالش ها به دنبال راه هایی می گشت، اما موانع سیاسی و برخی ابهامات قانونی اجازه اصلاح قانون اساسی را به او ندادند. اما آبه در سال ۲۰۱۵ برای تصویب قانونی تلاش کرد که بر اساس آن سربازان ژاپنی اجازه می یافتند برای نخستین بار در ۷۰ سال گذشته، در خارج از کشورشان بجنگند.این قانون توانست وجهه دفاعی ژاپن را ارتقا داد.نخست وزیر سابق ،توانست روابط ژاپن با آمریکا را تقویت کند، اما معلوم نشد که نزدیکی او با ترامپ در عمل چه فایده ای برای ژاپن داشت.
آبه همچنین اتحاد های تازه ای را با هند و استرالیا ایجاد کرد.کینگستون اظهار داشت: آبه در صحنه جهانی نقش پررنگی داشت و او در نشستهای بزرگ حضور می یافت. آبه بیشتر از مجموع ۱۰ تن از رهبران سَلَف خود با رهبران جهان دیدار داشت پس می توان نتیجه گرفت که او از منظر دیپلماتیک بسیار فعال و پویا بود.اما به واقع تمامی دیپلماسیهایی که آبه آنها را دنبال می کرد به موفقیت ختم نشدند و حس ملی گرایی او موجب شد در خارج از ژاپن دشمنانی پیدا کند. طی دوران صدارت آبه،روابط ژاپن با کره جنوبی به عنوان یکی از شرکای مهم توکیو ، صرفا به دلیل وجود برخی چالش های تاریخی به پایین ترین حد خود تنزل یافت.با اینکه آبه در سیاست مدرن ژاپن بسیار نقش آفرین بود، اما میان بخشی از مردم کشورش محبوبیت نداشت. برخی از طرح های احیای اقتصادی ژاپن که توسط او تدوین و امضا شده بودند به حاشیه رفتند وکرونا هم بسیاری از این برنامه ها را از بین برد.
متاسفانه وجود برخی ، چهره سیاسی آبه را خدشه دار کرد. کینگستون ادامه میدهد: آبه میراثی ترکیبی از خود بر جا گذاشت.اما مرگ آبه مانند زندگی او سایهای طولانی بر سیاست های ژاپن خواهد انداخت.
آبه ژاپن پساجنگ را ساخت
روزنامه نیویورک تایمز در مقاله ای به قلم «توبیاس هریس»،به اقدامات برجسته شینزو آبه در اعتلای ژاپن پرداخت و نوشت:ژانویه ۲۰۰۷ بود و فقط چند ماه پس از انتخاب شینزو آبه به عنوان نخست وزیر جدید ژاپن می گذشت. آبه با ۵۲ سال سن به عنوان جوانترین نخست وزیر ژاپن از زمان جنگ جهانی دوم برگزیده شد.او در پارلمان کشورش، سخنرانی و اولویت های سیاست خود را تشریح کرد.بخش اعظم سخنرانیها آبه را موضوعات کم اهمیت تشکیل می دادند، اما این شاه بیت سخنان او بود که آبه را به عنوان سیاستمداری برجسته به همگان معرفی کرد.
آبه گفت: مأموریت من ایجاد چشم اندازی جدید از ملتی خواهد بود که بتواند در ۵۰ تا ۱۰۰ سال آینده مقابل امواج خروشان مقاومت کند. توبیاس هریس نوشت:من دائما به این اندیشه مهم آبه در زمانی که نخستوزیر بود و وقتی که ترور شد، فکر می کنم. چون این اندیشه سیاسی آبه بود که او را یک سیاستمدار پویا معرفی میکرد. آبه درگیر کوچک اندیشی نبود. اجداد آبه اهل استان «یاماگوچی» در غرب ژاپن بودند.
این منطقه محل تولد و سکنی بسیاری از معماران اصلی «اصلاحات مِیجی» محسوب می شود.بازگشت امپراتور به عنوان یک چهره مهم در سال ۱۸۶۷ و به دنبال آن تاسیس یک دولت مدرن در ژاپن توسط عناصر اصلاح طلب آن زمان همگی حاصل اصلاحات مِیجی بودند.
آبه همیشه رهبران این جنبش اصلاح گرا را تحسین می کرد.معماران احیای میجی فقط به خاطر خود به فکر ساختن کشوری مدرن نبودند. رهبران این جنبش می خواستند دولتی بسازند که بتواند تلاش های امپراتوری های اروپایی و آمریکایی که در پی اعمال نفوذ در قاره آسیا بودند را ابتر بگذارد. تاکید برساختن کشوری که در برابر امواج خروشان مقاومت کند،حساسیت اساسی مشترک آبه و رهبران میجی ژاپن بود. آبه را در حقیقیت می توان یک ملی گرای کامل قلمداد کرد. او همواره ژاپن را درگیر رقابت های شدیدی که بین ملت ها رخ میدهد، میدید و می خواست به عنوان یک سیاستمدار، امنیت و رفاه مردمش را تضمین کند.
آبه در کنار ملی گرا بودن یک دولتگرای واقعی نیز بود چون باور داشت که تضمین رفاه ملت ژاپن بر عهده دولت و رهبران این کشور است.طی دوران تصدی پست نخست وزیری، آبه دست به تصمیم سازی هایی زد که دولت ژاپن را در تلاش برای محافظت از ژاپنیها در دنیای خطرناک کنونی قدرتمندتر کند. ممکن است برخی تصمیمات او ایدئولوژیک به نظر برسد برای مثال،تصمیمات آبه و دیگر همکاران محافظه کار او برای معرفی نسخه ژاپنی آموزشهای« میهن پرستانه» در کتب درسی در اصل با هدف تقویت ژاپن اتخاذ شدند. برخی منتقدان بر این باور بودند که این تغییرات، موجودیت صلح آمیز ژاپن را در میان لایه های ملت این کشورتضعیف می کند. اما آبه می دانست که ژاپنِ قدرتمند نیاز به پرورش شهروندانی دارد که به کشور خود ببالند و حاضر باشند برای دفاع از آن فداکاری کنند و حتی اگر لازم شد سلاح به دست بگیرند. تعهد آبه به دولت گرایی در جاهایی بیشتر به چشم می خورد.
نخستین نطق آبه بر شعار «فرار از رژیم پس از جنگ» متکی بود و این شعار در دومین دوره نخستوزیری او نیز ادامه داشت.
او در دوران تصدی گری خود تلاش کرد نهادهایی را که در طول یا پس از اشغال ژاپن توسط آمریکا ایجاد شده بودند،ریشه کن کند. آبه بر این اور بود که این نهادها و باورها توانایی ژاپن را برای دفاع از خود محدود می کند. او به شدت در پی اصلاح ماده ۹ قانون اساسی و بند انصراف از جنگ بود. آبه در دوره دوم نخست وزیری خود به دولت دستور داد که ماده ۹ را مجدداً مورد بازبینی قرار و به ژاپن اجازه دهد از حق خود برای دفاع استفاده کند و نیروهای ژاپنی بتوانند در شرایطی به کمک متحدان توکیو بشتابند.آبه سپس تعهد داد که اصلاحات مورد حمایتش را در قانون اساسی تا سال ۲۰۲۰ تصویب کند اما تلاش های او به شکست انجامید.
آبه در کشورش که از گذشته خود پشیمان است، تلاش کرد دولتی قویتر بسازد و ژاپن مثل آمریکا و دیگر کشورهای هم قد و قواره خود، دارای یک نهاد امنیت ملی قوی باشد.این تلاش های آبه همزمان با توسعه زرادخانه هسته ای کره شمالی و قدرتیابی چین و ارتش این کشور وارد فاز تازه ای شد. این یک حقیقت است که آبه مخالف برقراری روابط پایدار سیاسی و اقتصادی با پکن بود،اما او هیچگاه بر خطراتی که چین برای امنیت ملی ژاپن ایجاد میکرد چشم نبست.
استقبال آبه از «آبنومیکس» که سیاست های سه جانبه محرک های پولی، محرک های سرمایه ای و اتخاذ سیاست های صنعتی برای توسعه فناوری های پیشرفته و نیروی کار پایدار را شامل می شد، نشان داد که او یک دولتگرای کامل بود.کارشناسان بر این باورند که آبه دیر متوجه این موضوع شد که ژاپن برای رقابت با دیگر کشورها باید به رکود اقتصادی خود برهرنحو پایان دهد.سیاست های او که مبتنی بر ایجاد یک ژاپن قویتر میشد، در سطح جهانی چندان هوادار نداشت.
عزم او برای ایجاد تغییراتی در راستای تقویت دولت، به ویژه امنیت ملی آن، اعتراضات بزرگی را به دنبال داشت. ژاپنیهای پیرتر،حکومت زمان جنگ را به خاطر دارند و از بازسازی قدرت نظامی ژاپن میهراسند، اما گاهی هم نسل جوان ژاپن به جمع مخالفان او پیوستند.با این حال، پس از مرگ او، به نظر می رسد که مردم ژاپن در نهایت به رویای آبه جامه عمل بپوشانند. جنگ روسیه علیه اوکراین، باعث شد که اکثریت جامعه و سیاستمداران ژاپن از افزایش هزینههای نظامی این کشورحمایت کنند.حتی کیشیدا،نخست وزیر کنونی هم به نوعی حمایت خود را از هزینههای نظامی بیشتر برای تقویت قابلیتهای نیروهای دفاعی ژاپن نشان داده است.
قضاوت آبه همیشه درست نبود و برخی از اقداماتش رنگ و بوی اقتدارگرایانه داشت، اما من براین باورم که آبه ژاپن را با دولتی ترک کرد که اکنون به لطف سیاست های او توانایی بیشتری برای بیان و اجرای سیاست های لازم به منظور «مقاومت در برابر امواج خروشان» قرن ۲۱ دارد.آبه پس از آغازیک مبارزه و درست در زمانی که ژاپنی ها به دیدگاه او در مورد یک کشور قدرتمند احترام می گذاشتند، درگذشت.