حضانت در لغت یعنی نگهداری از کودک. ریشه این واژه حِضْن است که به در آغوش گرفتن مادر (فرزندش را) و چسباندن او به سینهاش اطلاق مى شود. حضانت از حقوق و تکالیف والدین به حساب میآید و از مباحث مهم حقوق خانواده است.
حضانت کودک باید به صورتی باشد که صحت جسمانی و روحی او توسط والدین تأمین گردد، مسئله حضانت و اولویت هر یک از پدر و مادر برای نگهداری، سرپرستی و ملاقات آنان با کودک زمانی مطرح میشود که پدر و مادر از هم جدا زندگی کنند. حضانت در درجه اول حق و تکلیف طبیعی و قانونی پدر و مادر آن طفلی است، که طفل را به دنیا آوردهاند این تکلیف تا زمانی که طفل به سن بلوغ نرسیده باشد باقی است. حضانت را باید به کسی واگذار کرد که شایستگی و توانایی از لحاظ: عقلی، اخلاقی، روحی، جسمی، روانی، بلوغ و… داشته باشد، لذا با این تفاسیر نمیتوانیم حضانت یک کودک را به هر فردی بسپاریم. در قوانین موجود در کشور ما حضانت همان نگهداری و تربیت طفل میباشد و مواد ۱۱۶۸ تا ۱۱۷۹ قانون مدنی و مواد ۴۰ تا ۴۷ قانون حمایت خانواده به مبحث حضانت کودکان پرداخته است.
بررسی حضانت فرزند توسط مادر و پدر طفل:
درباره مسئله حضانت یک طفل مطابق با ماده ۱۱۶۹ قانون مدنی قانونگذار به صراحت تمام بیان میکند: برای حضانت و نگهداری طفلی که ابوین او جدا از یکدیگر زندگی میکنند، مادر تا سن هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن با پدر است. در تبصره این ماده قانونگذار بیان میکند: بعد از هفت سالگی در صورت حدوث اختلاف، حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه میباشد. نکته مهم در این خصوص این است که فرقی نمیکند طفل دختر باشد یا پسر باشد، در هر صورت حضانت کودک تا ۷ سالگی با مادر است و پس از آن هم دادگاه تشخیص میدهد که ادامه حضانت تا زمان بلوغ با پدر باشد یا با مادر باشد.
ماده ۴۰ قانون حمایت خانواده به صراحت میگوید: هرکس از اجرای حکم دادگاه در مورد حضانت طفل استنکاف کند یا مانع اجرای آن شود یا از استرداد طفل امتناع ورزد، حسب تقاضای ذی نفع و به دستور دادگاه صادرکننده رأی نخستین تا زمان اجرای حکم بازداشت میشود. و قانونگذار ما در صورت فوت پدر در خصوص حضانت فرزندان در ماده ۴۳ قانون حمایت خانواده بیان میکند: حضانت فرزندانی که پدرشان فوت شده با مادر آنها است مگر آنکه دادگاه به تقاضای ولی قهری یا دادسـتان، اعطای حضـانت به مادر را خلاف مصلحت فرزند تشخیص دهد.
نفقه فرزندان در زمان جدایی با پدر است یا با مادر
هزینه خوراک، پوشاک، بهداشت، مسکن، تحصیل و… کودک جزو نفقه او به شمار میرود و احکام نفقه بر آن بار است، و در زمانی که مادر حضانت طفل خود را به عهده دارد اکثر فقها، حقوقدانها و محققان علم حقوق معتقدند هزینه خوراک، پوشاک و یا به عبارتی نفقه کودک، بر عهده پدر است هر چند مادر فرزند ثروتمند باشد، فقط در صورتی که پدر طفل فوت کند نفقه فرزند خرد سال با مادر او است که این نکته مهم را میتوان از ماده ۱۱۷۲ قانون مدنی هم استنباط کرد.
مواردی که میتواند پدر یا مادر را از حق حضانت خود محروم کند:
الف) جنون: حق حضانت برای هر یک از مادر و پدر در صورتی است که قدرت اعمال آن را داشته باشد، بنابراین هرگاه در مدتی که مادر حق حضانت طفل را دارد دیوانه شود، چون قادر به نگهداری و تربیت طفل نیست و چه بسا او را در وضع خطرناکی قرار بدهد، حق حضانت مادر ساقط میشود و پدر این حق را خواهد داشت، باید این را هم گفت که جنون پدر نیز در حکم جنون مادر است و در صورت دیوانه شدن پدر حضانت از پدر سلب میشود و حضانت طفل بر عهده مادر است.
ب) ازدواج مجدد مادر: مسئله بسیار مهم در خصوص حضانت طفل ازدواج مجدد مادر است که مطابق ماده ۱۱۷۰ قانون مدنی حـق حضانت مادر در صورت ازدواج مجدد ساقط میشود، و حضانت در این مورد با پدر کودک خواهد بود. به زبان سادهتر شوهر کردن مادر حق تقدم او را نسبت به پدر از بین میبرد، اما در صورت فوت پدر حضانت در هر حال با مادر طفل میباشد حتی اگر مادر طفل شوهر دیگری کند، و سقوط حق حضانت مادر در صورت حیات پدر میباشد.
به عنوان پژوهشگر علم حقوق پس از تحقیق و پژوهش در این مورد میتوانم به صراحت بگویم که ماده ۱۱۷۰ قانون مدنی باید اصلاح شود، چرا که مصلحت کودک مهمترین عامل تصمیم گیری برای طفل است و ازدواج مجدد پدر سبب سقوط حق حضانت پدر از طفل نمیشود و این ماده خاص ازدواج مادر است، در حالی که رفتار نامادری با طفل ممکن است برای سلامت روحی و جسمی طفل خطرناکتر باشد تا ناپدری، پس در این خصوص ما نیازمند اصلاح قانون هستیم و قانونگذار نباید نگاه تبعیضآمیز نسبت به این مسئله مهم داشته باشد و باید مصلحت کودک را حتما در نظر
داشته باشد.
در چه مواردی حضانت از پدر و مادر گرفته میشود؟
در ماده ۱۱۷۳ قانون مدنی قانونگذار به صراحت میگوید: هر گاه بر اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست، صحت جسمانی و یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد، محکمه میتواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضاییه تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند، اتخاذ کند.
موارد ذیل از مصادیق عدم مواظبت و یا انحطاط اخلاقی هر یک از والدین است:
۱ـ اعتیاد زیانآور به الکل، مواد مخدر و قمار. ۲ـ اشتهار به فساد اخلاق و فحشا. ۳ـ ابتلا به بیماریهای روانی با تشخیص پزشکی قانونی. ۴ـ سوءاستفاده از طفل یا اجبار او به ورود در مشاغل ضداخلاقی مانند فساد و فحشا، تکدیگری و قاچاق. ۵ـ تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف.
حق ملاقات طفل در زمان جدایی از پدر یا مادر
این نکته مهم را هم باید گفت که هیچ یک از پدر یا مادر که حضانت طفل را دارد حق ندارد مانع ملاقات طفل با والد دیگر شود در این باره قانونگذار در ماده ۱۱۷۴ قانون مدنی به صراحت میگوید: در صورتی که به علت طلاق یا به هر جهت دیگر ابوین طفل در یک منزل سکونت نداشته باشند هر یک از ابوین که طفل تحت حضانت او نمیباشد حق ملاقات طفل خود را دارد تعیین زمان و مکان ملاقات و سایر جزئیات مربوطه به آنها در صورت اختلاف بین ابوین با محکمه است.
در ماده ۱۱۷۲ قانون مدنی هم گفته شده هیچ یک از ابوین حق ندارند در مدتی که حضانت طفل به عهده آنهاست از نگاهداری او امتناع کنند، در صورت امتناع یکی از ابوین، حاکم باید به تقاضای دیگری یا تقاضای قیم یا یکی از اقربا و یا به تقاضای مدعیالعموم، نگاهداری طفل را به هر یک از ابوین که حضانت به عهده اوست الزام کند و در صورتی که الزام ممکن یا مؤثر نباشد حضانت را به خرج پدر و هر گاه پدر فوت شده باشد به خرج مادر تأمین کند. در آخر نکته مهمی که باید درباره مسئله حضانت کودکان بگویم این است که اکنون نیازمند اصلاح قوانین حقوق خانواده هستیم و مجلس شورای اسلامی باید هر چه زودتر مواد مربوط به حضانت اطفال را مورد بازنگری قرار بدهد، چرا که هر طفلی نیاز به پدر و مادر دارد و شرایط باید بصورتی باشد که در موارد خاص که طفل از پدر یا مادرش جدا است آسیب روحی و روانی نبیند والدین محترم باید بدانند و آگاه باشند تا حد ممکن مشکلات بین خودشان را جهت تلافی کردن به طرف کودکان سوق ندهند و از کودک به عنوان اهرم فشار استفاده نکنند چرا که این مسئله به شدت به کودک آسیب وارد میکند و گاهی این آسیبها قابل جبران نیست.