محک
در دفاع از مدافعان مُلک و ملت
ابوالقاسم قاسم زاده
«هیلاری کلینتون» دوبار در ایام مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا در مقابل رقیب‌ حزب جمهوریخواه «دونالد ترامپ» گفت: «ما داعش را ساختیم و بوجود آوردیم تا در برابر جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد.» این جمله او بمب ساعتی بود که نه تنها در داخل آمریکا که در سطح بین‌المللی موجب واکنش‌های گوناگون شد.
بسیاری از سیاستمداران و تحلیلگران برجسته سیاسی در مجامع علمی و رسانه‌های بین‌المللی اذعان وزیر خارجه سابق آمریکا به ساختن «داعش» را انفجار خبری خواندند که استراتژی تقابل و نابودی جمهوری اسلامی ایران از سوی ایالات متحده را نشان می‌داد.
گفته وزیر خارجه سابق آمریکا (خانم کلینتون) هنگامی شوک‌آفرین شد که «نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی محاصره مرزهای ایران و کلید زدن عملیات مخاصمه‌آمیز در درون و سراسر حاشیه مرزی جمهوری اسلامی را، استراتژی تقابل با تهران خواند! از مسیر اجرای چنین استراتژی، سراسر عراق با هجوم همه‌جانبه گروه داعش مواجه شد و این هجوم یکباره و فراگیر تا اشغال بخشی از سوریه و عراق تداوم یافت. در همین زمان شعار «خوزستان آزاد» شعار تبلیغاتی ـ سیاسی داعش شد. همزمان سوریه در جنگ فراگیر داخلی چنان درگیر شد که آینده‌ای نامعلوم از این کشور را نشان می‌داد.
جالب اینکه برخی از سران نظامی ـ سیاسی رژیم صهیونیستی در «تل‌آویو» مدام در مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های خود این جمله را تکرار می‌کردند که «ما، (ارتش اسرائیل) با قدرت و چتر نظامی برتر، به سوی مرزهای ایران می‌رویم، قبل از آن‌که ایران به مرزهای اسرائیل برسد!»
قصد این نوشته شرح تاریخچه ظهور و بروز گروه داعش و دیگر گروه‌های تروریستی ـ تکفیری نیست که در برخی از نوشته‌های تحلیلگران وقایع تاریخی ـ سیاسی آمده است. مسلماً محاسبه سیاسی ـ نظامی دولت آمریکا و اسرائیل بر درگیرسازی طولانی مدت نظامی جمهوری اسلامی در مرز‌های گسترده آن از جنوب تا غرب و تبیین طرح‌های براندازی جمهوری اسلامی تجزیه ایران بود.
در این میان اجرای میدانی طرح از «حرم تا حرم» و گسترش و تثبیت میدانی مقاومت مدافعان حرم، نه تنها موجب به بن‌بست بردن تصورات رژیم صهیونیستی برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران شد که حامیان اصلی این رژیم در غرب (آمریکا و اروپا) نیز دریافتند که اگر در خاورمیانه و به‌خصوص در حوزه خلیج‌فارس که قلب و مخزن انرژی نفت و گاز دنیا نامیده می‌شود، صلح و امنیت پایدار می‌خواهند. ایران اصلی‌ترین و مهم‌ترین کشور و دولت در این منطقه است.
اگر بخواهیم عمق استراتژی نظامی ـ امنیتی و سیاسی مدافعان حرم را دریابیم، باید نگاهی تحلیلی و ارزیابی میدانی از طوفان‌های تخریبی، ویرانگر گروه‌های تروریست تکفیری و طرح‌های صهیونیست‌ها برای به هم ریختن پایه‌های امنیت منطقه‌ای در حوزه خلیج فارس و… بخصوص در دهه نود شمسی داشته باشیم. به گفته یکی از شخصیت‌های فرهنگی ـ سیاسی ما در نگاه به عمق طراحی مدافعان حرم:‌«مدافعان حرم دژ پاسداری از ایران شدند، تروریست‌های تکفیری در شامات و سپس در عراق زمین‌گیر گردیدند و راهی برای آتش افروزی در ایران نیافتند. در دهه نود شمسی، خاورمیانه مشتعل و ایران امن حاصل این استراتژی بود.
سرداران و مدافعان پرافتخار این دوره تاریخی در حافظه ملی فراموش نخواهد شد.»
نکته پایانی اینکه ما چه در صداوسیما یا مطبوعات و دیگر رسانه‌ها و یا تریبون‌هایی که مخاطب عمومی و مردمی دارند، هنوز موفق به تبیین واقع‌گرایانه حراست از امنیت سرزمینی و منطقه‌ای خود نشده‌ایم. در حالی که سیطره تبلیغاتی، سیاسی صهیونیست‌ها با بهره‌گیری از طیف‌های ضدانقلاب علیه جمهوری اسلامی در غرب و در برخی از کشورهای منطقه، مدام از هزینه‌پردازی بی‌فایده جمهوری اسلامی آن هم برای ادامه «سلطه‌اش» در مورد «مدافعان حرم» خبرسازی منفی می‌کنند تا اذهان مخاطبان را با برنامه‌های گوناگون آشفته و مسموم سازند.
بدون تردید مدافعان حرم که در فرسنگ‌ها دورتر از مرزهای رسمی کشور خود به شهادت رسیده و می‌رسند، حساس‌ترین و مهم‌ترین طرح‌ استراتژیکی امنیت پایدار را برای میهن خویش تحقق می‌بخشند.

نسخه مناسب چاپ