مصائب موزهگردی کودکان در ایران
موزهگردی کودکان باید چه ویژگیهایی داشته باشد تا کودک از این گردش تاریخی و فرهنگی خسته نشود و با علاقه آن را دنبال کند؟ کودک و نوجوان، مخاطب اصلی موزهها است اما امروزه هیچ تمایلی برای موزهگردی ندارد. خانوادهها و آموزش و پرورش در ایجاد این علاقه کوتاهی میکنند و موزهها برای حضور کودکان که قرار است حافظان میراث تاریخی و فرهنگی کشور باشند، امکانات و زیرساختهای لازم را در نظر نمیگیرند. اندک موزههای تخصصی حوزه کودک و نوجوان، بیشتر به مباحث فرهنگی میپردازند و تاریخ در آنها نقش کمرنگی دارد، البته همین موزهها توانستهاند پای کودکان و نوجوانان را به موزهها باز کنند و باید از آنها حمایت شود. حضور راهنمای تخصصی کودک در موزهها نیز میتواند محیط موزه را از خشکی و سنگینی به یک محیط سرگرمکننده و آموزنده برای کودکان تبدیل کند. روایت ایسنا از پاسخ سید احمد محیط طباطبایی، رئیس ایکوم ایران (کمیته ملی موزهها) به این پرسش و همراهی و راهنمایی او با جمعی از کودکان در موزه ملی ایران خواندنی است: او قبل از بازید کودکان حدودا ۹تا ۱۰ساله از موزه ملی ایران، دو جلسه آمادگی موزهگردی در نظر گرفت. در جلسه نخست درباره اهمیت شناخت گذشته با این کودکان صحبت کرد. در این جلسه کودکان خود را معرفی کردند و معنای اسم و فامیلیشان را گفتند و با توجه به عکسهای خانوادگی که با خود آورده بودند، از شباهتهایشان با پدربزرگ و مادربزرگشان گفتند . در بخش دیگری از این کارگاه آموزشی، به بچهها دو عدد گلدان یکسان داده شد که یکی از گلدانها ریشه داشت و دیگری بدون ریشه بود و از آنها خواست که گیاهان دو گلدان را از خاک بیرون بکشند. گیاه بدون ریشه به راحتی از خاک بیرون آمد و در واقع این ریشه استعارهای از گذشته داشتن بود. محیط طباطبایی با چنین ایدهای سعی کرد تا کودکان را با گذر زمان و اهمیت گذشته آشنا کند. در دومین جلسه کودکان را به تپه چشمهعلی در شهرری برد تا به آنها نشان دهد چگونه تمدنها شکل میگیرند و آب چگونه باعث ایجاد تمدن و آبادی میشود. در این گردش تاریخی، درباره شکلگیری چشمهعلی، زندگی مردم گذشته در این محوطه تاریخی و سفالهای تاریخی معروف آن به کودکان توضیح داد. بعد از دو جلسه که کودکان آمادگی ذهنی لازم برای موزهگردی پیدا کردند، آنها را به موزه ایران باستان برد. محیط طباطبایی قبل از ورود به موزه، کودکان را روی پلههای ورودی موزه جمع کرد و با داستانی کوتاه از شکلگیری اولین موزه، آن را به معبد تشبیه کرد و از بچهها خواست همانطور که در مسجد و معابد باید سکوت را رعایت کنند، در موزه هم ساکت باشند و به محیط موزه احترام بگذارند. هنگام ورود، مسؤولان موزه از بچهها خواستند که بطریهای آبی که همراه داشتند، تحویل دهند. این در حالی بود که هیچ آبخوری در محیط موزه ملی ایران نیست. محیط طباطبایی توضیح داد: «برخی کودکان و بزرگسالان زمانیکه اجازه داشتند بطری آب به موزهها ببرند آن را روی ویترین آثارگذاشتند و همین موضوع باعث شد چندباری آب به داخل ویترین نفوذ کند و باعث آسیب به آثار موزه شود. بنابراین بهترین راهکار برای جلوگیری از چنین اتفاقی، قرار دادن آبخوری در موزههاست .» محیط طباطبایی، کودکان را به طبقه دوم موزه ملی ایران برد و آنها را جلوی نقشهای از ایران جمع کرد و تا درباره نقشه، هر چه میدانند بگویند و پاسخی که میخواست را از زبان یکی شنید: «ایران قومیتهای زیادی دارد.» سپس با هم درباره سرزمین ایران و تفاوتهای نژادی، لهجه و گویش ایرانیان صحبت کردند. در این بازدید، قد بچهها برای دیدن برخی آثار که در طبقههای بالای ویترین قرار داشتند، کوتاه بود و این دومین مشکلی بود که از بدو ورود، بچهها با آن روبرو شدند. محیط طباطبایی از آنها را که کوتاهتر بودند بغل میکرد تا بتوانند آثار بالادست را ببیند. همچنین دیدن نقاشی روی سطح یا داخل برخی سفالها هم برای بزرگسالان سخت بود هم برای کودکان؛ اما فقط بالای یکی از چندین اثر که چنین وضعی داشتند، آیینهای قرار داشت که به راحتی میشد از آیینه، نقش داخل کاسههای سفالی را دید . در محیط موزه ملی به ویژه در بخش موزه ایران باستان، هیچ نشیمنگاهی برای استراحت وجود ندارد و کودکان در این بازدید دو ساعته گاهی از خستگی روی زمین مینشستند تا به توضیحات راهنمایشان گوش دهند. در طول بازدید نداشتن امکانات و تمهیدات برای کودکان کاملا مشهود بود و همین بیتوجهیها موجب میشد تا بچهها در بازدیدشان از موزه خسته شوند و بهانهگیری کنند.
موزهگردی کودکان باید چه ویژگیهایی داشته باشد تا کودک از این گردش تاریخی و فرهنگی خسته نشود و با علاقه آن را دنبال کند؟ کودک و نوجوان، مخاطب اصلی موزهها است اما امروزه هیچ تمایلی برای موزهگردی ندارد. خانوادهها و آموزش و پرورش در ایجاد این علاقه کوتاهی میکنند و موزهها برای حضور کودکان که قرار است حافظان میراث تاریخی و فرهنگی کشور باشند، امکانات و زیرساختهای لازم را در نظر نمیگیرند. اندک موزههای تخصصی حوزه کودک و نوجوان، بیشتر به مباحث فرهنگی میپردازند و تاریخ در آنها نقش کمرنگی دارد، البته همین موزهها توانستهاند پای کودکان و نوجوانان را به موزهها باز کنند و باید از آنها حمایت شود. حضور راهنمای تخصصی کودک در موزهها نیز میتواند محیط موزه را از خشکی و سنگینی به یک محیط سرگرمکننده و آموزنده برای کودکان تبدیل کند. روایت ایسنا از پاسخ سید احمد محیط طباطبایی، رئیس ایکوم ایران (کمیته ملی موزهها) به این پرسش و همراهی و راهنمایی او با جمعی از کودکان در موزه ملی ایران خواندنی است: او قبل از بازید کودکان حدودا ۹تا ۱۰ساله از موزه ملی ایران، دو جلسه آمادگی موزهگردی در نظر گرفت. در جلسه نخست درباره اهمیت شناخت گذشته با این کودکان صحبت کرد. در این جلسه کودکان خود را معرفی کردند و معنای اسم و فامیلیشان را گفتند و با توجه به عکسهای خانوادگی که با خود آورده بودند، از شباهتهایشان با پدربزرگ و مادربزرگشان گفتند . در بخش دیگری از این کارگاه آموزشی، به بچهها دو عدد گلدان یکسان داده شد که یکی از گلدانها ریشه داشت و دیگری بدون ریشه بود و از آنها خواست که گیاهان دو گلدان را از خاک بیرون بکشند. گیاه بدون ریشه به راحتی از خاک بیرون آمد و در واقع این ریشه استعارهای از گذشته داشتن بود. محیط طباطبایی با چنین ایدهای سعی کرد تا کودکان را با گذر زمان و اهمیت گذشته آشنا کند. در دومین جلسه کودکان را به تپه چشمهعلی در شهرری برد تا به آنها نشان دهد چگونه تمدنها شکل میگیرند و آب چگونه باعث ایجاد تمدن و آبادی میشود. در این گردش تاریخی، درباره شکلگیری چشمهعلی، زندگی مردم گذشته در این محوطه تاریخی و سفالهای تاریخی معروف آن به کودکان توضیح داد. بعد از دو جلسه که کودکان آمادگی ذهنی لازم برای موزهگردی پیدا کردند، آنها را به موزه ایران باستان برد. محیط طباطبایی قبل از ورود به موزه، کودکان را روی پلههای ورودی موزه جمع کرد و با داستانی کوتاه از شکلگیری اولین موزه، آن را به معبد تشبیه کرد و از بچهها خواست همانطور که در مسجد و معابد باید سکوت را رعایت کنند، در موزه هم ساکت باشند و به محیط موزه احترام بگذارند. هنگام ورود، مسؤولان موزه از بچهها خواستند که بطریهای آبی که همراه داشتند، تحویل دهند. این در حالی بود که هیچ آبخوری در محیط موزه ملی ایران نیست. محیط طباطبایی توضیح داد: «برخی کودکان و بزرگسالان زمانیکه اجازه داشتند بطری آب به موزهها ببرند آن را روی ویترین آثارگذاشتند و همین موضوع باعث شد چندباری آب به داخل ویترین نفوذ کند و باعث آسیب به آثار موزه شود. بنابراین بهترین راهکار برای جلوگیری از چنین اتفاقی، قرار دادن آبخوری در موزههاست .» محیط طباطبایی، کودکان را به طبقه دوم موزه ملی ایران برد و آنها را جلوی نقشهای از ایران جمع کرد و تا درباره نقشه، هر چه میدانند بگویند و پاسخی که میخواست را از زبان یکی شنید: «ایران قومیتهای زیادی دارد.» سپس با هم درباره سرزمین ایران و تفاوتهای نژادی، لهجه و گویش ایرانیان صحبت کردند. در این بازدید، قد بچهها برای دیدن برخی آثار که در طبقههای بالای ویترین قرار داشتند، کوتاه بود و این دومین مشکلی بود که از بدو ورود، بچهها با آن روبرو شدند. محیط طباطبایی از آنها را که کوتاهتر بودند بغل میکرد تا بتوانند آثار بالادست را ببیند. همچنین دیدن نقاشی روی سطح یا داخل برخی سفالها هم برای بزرگسالان سخت بود هم برای کودکان؛ اما فقط بالای یکی از چندین اثر که چنین وضعی داشتند، آیینهای قرار داشت که به راحتی میشد از آیینه، نقش داخل کاسههای سفالی را دید . در محیط موزه ملی به ویژه در بخش موزه ایران باستان، هیچ نشیمنگاهی برای استراحت وجود ندارد و کودکان در این بازدید دو ساعته گاهی از خستگی روی زمین مینشستند تا به توضیحات راهنمایشان گوش دهند. در طول بازدید نداشتن امکانات و تمهیدات برای کودکان کاملا مشهود بود و همین بیتوجهیها موجب میشد تا بچهها در بازدیدشان از موزه خسته شوند و بهانهگیری کنند.
code