افغانستان یک سال پس از توفان
 

سال گذشته در همین روزها بود که همزمان با خروج نیروهای آمریکا از افغانستان، نیروهای طالبان قدرت را به دست گرفتند و افغانستان را وارد دوره‌ای از ابهام کردند. عده‌ای خوش‌باورانه صحبت از تغییر رویکرد طالبان می‌کردند و امید به افزایش صلح و ثبات در افغانستان داشتند و عده‌ای هم که شناخت بهتری از طالبان داشتند، با فکر کردن به آینده افغانستان تحت سلطه طالبان، با تاسف و نگرانی سر تکان می‌دادند.
در نهایت پس از گذشت یک سال از حضور طالبان در افغانستان، همه چیز در مورد آنان روشن شد. طالبان فرقی با ۲۰سال پیش خود نکرده است؛ همان قدر بی‌توجه به مسائل حقوق بشری و همان قدر بی‌تفاوت نسبت به مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی.به گزارش ایسنا،هرچند در ابتدای ورود طالبان به افغانستان برخی مقامات آنان از تغییر رویکرد و اعتدال‌گرایی سخن گفتند و وعده‌هایی مبنی بر رعایت حقوق زنان و بشر و عفو عمومی دادند، اما بررسی عملکرد طالبان در یک‌ سال گذشته نشان می‌دهد که طالبان نه تنها نتوانستند به وعده‌های خود پایبند بمانند، بلکه برخی از اقدامات آن‌ها نشان داد که طالبان همان طالبان افراطی ۲۰سال گذشته است.
حذف تدریجی زنان افغانستان از عرصه‌های سیاسی و اجتماعی
با ورود طالبان به افغانستان، نگرانی زنان و فعالان حقوق زن بابت از دست دادن دستاوردهای ۲۰سال گذشته خود به اوج رسید. گذشت زمان و وضع ممنوعیت‌های جدید برای زنان نشان داد که این نگرانی‌ها بی مورد نبودند. منع تحصیل دختران، ممنوعیت سفر زنان بدون محرم شرعی و وضع محدودیت‌های شدید برای حضور زنان در جامعه از جمله قوانینی است که طالبان بعد از به دست گرفتن حکومت وضع کرده‌اند.همچنین طالبان اعلام کردند که زنان در عرصه‌های عمومی باید از پوششی استفاده کنند که تمام بدن آنها به استثنای چشمانشان پوشیده باشد.
در همین رابطه سازمان عفو بین‌الملل در بیانیه‌ای طالبان را متهم به ایجاد فضای خفقان برای زنان کرد و خواستار رفع ممنوعیت‌های ضد حقوق بشری برای زنان افغانستان شد.شکردخت جعفری که یک فیزیکدان افغانستانی است و در حوزه زنان و تحصیل دختران نیز فعالیت می‌کند، در مصاحبه با ایسنا اظهار داشت: زنان امروز افغانستان دیگر زنان ۲۰سال گذشته نیستند و از حق و حقوق خود آگاهی دارند.
به همین دلیل این زنان نمی‌توانند شرایط تحمیلی طالبان را بپذیرند. امروزه نیز دنیای ارتباطات است و امیدواریم زنان بتوانند از طریق پلتفرم‌های مختلف صدای خود را به گوش سازمان‌ها و دیگر مسئولین در دنیا برسانند و با استقامت ، طالبان را مجبور کنند سر تعظیم در مقابل خواسته‌های آنان فرود آوردند.
وی در رابطه با منع تحصیل دختران در افغانستان و علت و ریشه‌ مخالفت طالبان با تحصیل دختران بیان می‌کند: صحبت در خصوص اینکه علت مخالفت طالبان با این مساله چیست سخت است؛ چراکه خود طالبان در این رابطه هیچ پاسخ مشخصی ارائه نکرده‌اند. همیشه صحبت‌ها و عملکرد طالبان با یکدیگر مغایرت داشته است.
اخیرا برخی از سران طالبان گفته‌اند که آنها مخالف تحصیل دختران نیستند، بلکه این سران قبایل اند که با این موضوع مخالفت دارند.
ولی از طرف دیگر ما اخیرا شاهد این بودیم که در نشستی ، سران قبایل به صورت جدی خواهان بازگشایی مدارس بر روی دختران شدند.
جعفری افزود: طالبان در مدارس دینی پرورش یافته‌اند و افراطی‌ترین برداشت دینی را دارند و برای آنها یک زن جزو ملکیت همسر، پدر یا برادر است و نباید در عرصه اجتماع حضور داشته باشند. لذا نگرانند مبادا زنان در مدارس حضور یابند و در رابطه با حقوق آنان، برایشان روشنگری شود.
این استاد سابق دانشگاه کابل در رابطه با تبعات منع تحصیل دختران بر آینده افغانستان گفت: در سازمان‌های بین‌المللی شاخص رشد و توسعه یک جامعه میزان سواد و تحصیلات افراد آن جامعه است.
اگر ۵۰درصد افراد یک جامعه را از تحصیل محروم کنیم، قطعا آن جامعه به عقب برمی‌گردد و از رشد و توسعه باز می‌مانند. در جامعه‌ای مانند افغانستان که فرهنگ به گونه ای است که بیشترین تربیت فرزند بر عهده مادر است، اگر مادر خانواده باسواد باشد، کل خانواده و به تبع آن کل جامعه باسواد خواهد شد و برعکس.
محرومیت ۸۵۰هزار دانش‌آموز دختر از تحصیل
وی اظهارداشت: طبق آماری که یونسکو منتشر کرده است ۸۵۰هزار دانش‌آموز دختر از رفتن به مکتب(مدرسه) محروم شده اند. این فقط یک آمار عادی نیست. وقتی گفته می‌شود ۸۵۰هزار دختر از تحصیل بازمانده‌اند یعنی ۸۵۰هزار استعداد و توانایی بالقوه‌ای که می‌توانست عامل سازنده باشند و افغانستان را آباد و مرفه کنند، محروم شده‌اند و از بین رفته اند .
افزایش ناامنی‌ها و تبعیض‌های قومی و زبانی در افغانستان از جمله موارد دیگری است که کارنامه طالبان را در مدت حکومت‌داری خود سیاه می‌کند، ناامنی‌ها افزایش یافته و انفجارهایی که علیه اقلیت‌های قومی و مذهبی به ویژه شیعیان صورت گرفته، تلفات زیادی را به همراه داشته است.
طی یک‌ سال اخیر تبعیض نژادی و زبانی در افغانستان به شدت افزایش داشته است و بیشترین افرادی را که مورد هدف قرار داده، هزاره‌ها و شیعیان افغانستان هستند. سازمان عفو بین‌الملل نیز طی گزارش هایی، نسل‌کشی و تبعیض طالبان علیه اقلیت‌ها را محکوم کرده و خواهان رفع آن‌ها شده است.
مهدیه یاوری، دانشجویی در شهر کابل در مصاحبه با ایسنا گفت: طبق وعده‌های طالبان در رابطه با تامین امنیت شهروندان عده‌ای باور داشتند که بعد از طالبان امنیت نسبی در افغانستان حاکم خواهد شد و جنگ داخلی پایان خواهد یافت، اما اکنون شاهد این هستیم که امنیت زنان و اقلیت‌ها به خصوص هزاره‌ها و شیعیان روزبه‌روز کاهش پیدا کرده و زندگی برای این اقشار در افغانستان بسیار سخت شده است.
افغانستان خالی از سرمایه و نیروی متخصص
وی با اشاره به گسترش فقر و ناامنی غذایی در افغانستان بیان کرد: در یک سال گذشته بسیاری از کسب و کارهای کوچک و بزرگ افغانستان از بین رفته و تعطیل شده است.
همچنین سرمایه‌های کلان کشور به دلیل ناامنی و از بین رفتن آزادی‌ها از کشور خارج شده‌اند.
در نتیجه این موارد و از بین رفتن کسب و کارها فقر و گرسنگی در افغانستان بیداد می‌کند و طبق گزارش‌های بین‌المللی بیش از نیمی از مردم افغانستان به غذای کافی و مناسب دسترسی ندارند.
این دانشجوی افغانستانی افزود: به شخصه شاهد این هستم که شمار کودکان کار و نیازمندان در خیابان‌ها چندین برابر شده است و مردم هر روز نسبت به روز گذشته فقیرتر می‌شوند. متاسفانه مقامات حکومتی طالبان هیچ برنامه‌ای برای از بین بردن فقر و کمک به مردم ندارند.
پسرفت افغانستان در شاخص‌های حقوق بشری، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی
غلام‌حیدر ابراهیم‌بای سلامی، تحلیلگر مسائل افغانستان نیز در گفت‌وگو با ایسنا با اشاره به گذشت یک سال از روی ‌کارآمدن طالبان در افغانستان اظهار داشت: در یک‌ سال گذشته وضع اقتصادی و اجتماعی مردم افغانستان بدتر شده و شکل نامناسبی پیدا کرده است.
طالبان نیز اعلام کرده است که هدف اصلی آنها حاکمیت بر مبنای نوعی از شریعت قومی است و مسائل اقتصادی و اجتماعی مردم برای آنان اولویت ندارد مگر اینکه مخل حاکمیت آنها باشد. شواهد نشان می‌دهد چنین گروهی برخاسته از مولفه‌های دولت مدرن و خدمت گذار نیست که بخواهد برای مردم رفاه ایجاد کند یا به وضع اجتماعی آنها سامان دهد.
هدف اصلی طالبان تسلط بر کشور افغانستان بود که با لابی قدرت‌های بزرگ به این هدف نائل شدند و اکنون اقتصاد و اجتماع افغانستان به حال خود رها شده است و طالبان نیز برای بهبود آن تلاشی نمی‌کنند.وی با اشاره به آمارهای اخیر سازمان ملل در رابطه با افغانستان، بیان کرد: برخی از شاخص‌های مهم مانند مرگ و میر کودکان و مادران بیشتر شده است و گرسنگی، فقر و بی‌خانمانی در افغانستان در یک‌ سال گذشته افزایش پیدا کرده و بسیاری از کسب‌وکارها اعم از فرهنگی و اقتصادی در افغانستان تعطیل شده است.عضو هیات علمی دانشگاه تهران افزود: شاخص‌های سرمایه‌گذاری در افغانستان نیز به صفر و حتی منفی رسیده است، به طوری که حتی افراد متمکن و نخبه افغانستان نیز سعی کرده‌اند در یک‌سال گذشته از کشورشان خارج شوند. این موارد شرایط کسب و کار و اشتغال و معیشت را در افغانستان سخت‌تر کرده است.
وی در ارتباط با وعده‌های تحقق نیافته طالبان مبنی بر رعایت حقوق بشر و عفو عمومی، اعلام کرد: خاستگاه و ماهیت طالبان اجازه نمی‌دهد که این افراد حقوق بشر را رعایت کنند.
رویکرد تفکر مفهومی طالبان بر مبنای خرافه و ترور تشکیل شده است. از ابتدا که این گروه توسط سرویس‌های جاسوسی بین‌المللی مانندISI پاکستان و سازمان امنیت جاسوسی روسیه تشکیل شد و علیه دولت اسلامی آقای ربانی قیام کرد، هیچ وقت اعلام نکرده که خواهان رعایت حقوق بشر است.
ماهیت این گروه برگرفته از نوعی از شریعت خرافه‌ای قومی و همچنین کسب قدرت مبتنی بر ترور است.
بنابراین انتظار از طالبان برای رعایت حقوق بشر و رعایت عدالت اجتماعی و توجه به اقلیت‌ها، اقوام و زنان انتظار نامعقولی است و اگر اعضای طالبان بخواهند حقوق بشر را رعایت کنند، از ماهیت اصلی خود دور می شوند و تبدیل به یک گروه عادی خواهند شد.
طالبان از زنان می‌ترسند
سلامی با اشاره به شرایط زنان در افغانستان و عدم اجازه تحصیل به آنان، گفت: برای شناسایی هر گروهی ابتدا باید مطالبات و جامعه ایده‌آل آن‌ها را ترسیم و تحلیل کنیم. جامعه ایده‌آلی که طالبان اعلام کرده‌اند، مبتنی بر همان نوع از شریعتی است که اجازه چنین فعالیت‌هایی را به زنان نمی‌دهد، اما ممکن است برای ظاهرسازی در نزد جوامع بین‌الملل چند مدرسه دخترانه را بازگشایی کنند.
زمانی که تحلیل محتوا از مواضع و مانیفست اعلام نشده طالبان داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که تحصیل دختران و حقوق زنان و به طور کلی عدالت جنسیتی در شریعت قومی و مرام آن‌ها جایی ندارد.
‎این تحلیلگر مسائل افغانستان با تاکید بر اینکه طالبان از زنان می‌ترسند، اظهار داشت: با راه افتادن جنبش‌ها و مطالبات عدالت جنسیتی که در اهداف سازمان ملل و در بحث توسعه پایدار مطرح شده است، بحث فعالیت زنان و رعایت حقوق آنان یکی از مشکلات اساسی حکومت طالبان است. طالبان اساسا با فعالیت ها و مبارزات زنان و حضور آن‌ها در اجتماع مخالف هستند.
وی افزود: در واقع پس از ۲۰سال بازگشت به قدرت، اکنون طالبان مهمترین دشمنان خود را زنان افغانستان می‌دانند؛ چراکه زنان در افغانستان و دیگر کشورهای اسلامی رشد یافته اند و تاثیر فرهنگی بسیاری در جامعه دارند و همچنین پرچم‌دار عدالت اجتماعی و مبارزات داخلی افغانستان بانوان فرهیخته و تحصیل‌کرده هستند.
بنابراین نباید از نظر دور باشد که طالبان از زنان می‌ترسند و آنان را پرچم‌دار مبارزه علیه خرافه و سنت‌های جاهلی مستولی بر افغانستان می‌دانند.
سلامی در این باره که آیا سازمان ملل به سمتی خواهد رفت که طالبان را به رسمیت بشناسد یا خیر، بیان کرد: متاسفانه طالبان در بیست و چند سال گذشته یک ساختار لابی بین‌المللی قوی با هدایت سازمان‌های جاسوسی آمریکا و پاکستان ایجاد کرده‌ است که این سازمان‌ها در مسائل غرب آسیا با یکدیگر همدستی نیز می‌کنند.
از همین که بعد از سلسله مذاکرات دوحه، افغانستان به طالبان تحویل داده شد، این واقعیت کاملا مشخص می‌شود که قدرت‌های بین‌المللی طالبان را به عنوان یک گروه موثر و قدرتمند در افغانستان پذیرفته‌اند و همانطور که لابی‌های بین‌المللی و سازمان‌های جاسوسی مذاکره کردند و دولت ضعیف اما رسمی اشرف غنی را وادار به تسلیم به یک گروه شبه‌نظامی کردند، احتمال دارد هرکاری انجام دهند تا طالبان در دنیا به رسمیت شناخته شوند.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: تا کنون هم‌ اگر طالبان به رسمیت شناخته نشده است، به دلیل عدم خواست نهادهای بین‌المللی نبوده، بلکه علت این مساله مقاومت مردم افغانستان است.
نهادهای بین‌المللی می‌خواهند شرایط کمی آرام‌تر شود و مناقشات قومی، مذهبی و سیاسی مردم با حضور طالبان کاهش پیدا کند و کم‌کم به سمت مسامحه و به رسمیت شناختن طالبان حرکت کنند. این جریان بیشتر از سمت کشورهای عربی، پاکستان، آمریکا و روسیه در حال هدایت است .
این تحلیلگر مسائل افغانستان با اشاره به برگزاری چندین دور نشست در مورد افغانستان در کشورهای همسایه، اظهار داشت: تجربه این چندسال نشان داده است که نشست‌های همسایگان افغانستان در خصوص طالبان بیشتر تشریفاتی و ظاهرسازی است و کسان دیگری تصمیم می‌گیرند.
معمولا همسایگان افغانستان در حاشیه تصمیمات مربوط به این کشور قرار دارند. به خواسته‌های ویژه همسایگان درخصوص مشکلات افغانستان تاکنون توجهی نشده است.
برگزاری این نوع نشست‌ها به جز تسهیل زمینه برای پذیرش منطقه‌ای و بین‌المللی حکومت طالبان، نتیجه دیگری در بر نداشته و نخواهد داشت.سلامی با اشاره به نقش پررنگ سرویس جاسوسی پاکستان در تحولات افغانستان، اضافه کرد: این طرز فکر که فقط آمریکا در تحویل افغانستان به طالبان نقش داشته است، سطحی است و درست نیست‌ و نباید از نقش مهم روسیه و پاکستان غافل شد. لذا نقش‌آفرینی کشورهای همسایه مانند ایران، ازبکستان و تاجیکستان درباره مساله افغانستان چندان پررنگ نیست.
وی آینده افغانستان را وابسته به مواضع و کنش‌های ملی و بین‌المللی کنونی و آینده دانست و ابراز عقیده کرد: به نظر من طالبان افغانستان را در راستای حفظ قدرت خود تبدیل به لانه گروه‌های تروریستی بیشتری خواهند کرد.
گروه‌هایی مانند القاعده، داعش و سپاه صحابه در افغانستان نفوذ زیادی پیدا کرده‌اند و گزارش‌های بین‌المللی حاکی از این است که القاعده همچنان در افغانستان نقش رهبری و فرماندهی را دارد. همچنین گروه داعش در افغانستان گسترش یافته و بسیار فعال است.
اخیرا کشته شدن رهبر القاعده ایمن الظواهری نیز نشان داد که افراد اصلی گروه القاعده که در کشورهای غرب آسیا تحت فشار بوده‌اند، همه درافغانستان یک پناهگاه مناسبی برای فعالیت و سازماندهی مجدد پیدا کرده‌اند.
این تحلیلگر مسائل افغانستان اضافه کرد: حضور این افراد و گروهها در افغانستان برای ایران یک خطر جدی است به همین دلیل تغییر در رویکرد به مسائل افغانستان و تحول در راهبردها و تاکتیک‌های دیپلماسی در سیاست خارجه ایران یک ضرورت جدی و محتاج یک کارشناسی عمیق‌تر و بیشتری برای آینده است .
آینده برای مردم افغانستان مبهم‌تر از هر زمان دیگری است. عملکرد طالبان در یک سال گذشته نشان می‌دهد که این گروه خالی از متخصص هیچ برنامه راهبردی برای حکومتداری ندارد و تنها خواستار پیاده کردن برداشتی خرافه‌ای از احکام شریعت در افغانستان است.
در بین بازی‌های پشت پرده بین طالبان و نهادهای بین‌المللی، این باز هم مردم افغانستان هستند که در رنج و عذاب به سر می‌برند؛ رنجی که حالا از نظر خود مردم افغانستان هم بی‌پایان است.
منبع : ایسنا

نسخه مناسب چاپ