قلم شریف‌تر از آن است که به وسیله اش لعن و نفرین کنیم!
از سخنان دکتر علی شریعتی است که می‌گوید: «قلم زبان خداست، قلم امانت آدم است، قلم ودیعه عشق است، هرکسی را توتمی است و قلم، توتم من است و قلم، توتم ماست».

این است که گفته‌اند کار قلم و نویسنده، ساختن است و آباد کردن و هر که دلش برای دین و مملکت و مردمانش می‌تپد، مرامش اما باید آباد کردن باشد و ترمیم خرابی‌‌‌ها، و از این‌رو ویرانی در مرام ما نیست. ما به «اصلاح» باور داریم و برای همین نرم و آهسته و پیوسته رفتن را به تند و خسته رفتن ترجیح می‌دهیم. عرصه قلم عرصه حق است، تند رفتن حتماً در پی‌اش افتادنی هم هست، ما در این سرزمین کسی را «دشمن» نمی‌دانیم و کشور و استان و شهرمان را چنان آباد و آزاد می‌خواهیم که برای همه هموطنان، نام و نان و سایبان و آزادی باشد، به تخریب و تحقیر باور نداریم، قلم شریف‌تر از آن است که کسی، آن هم همزبان و همشهری و هم وطن و هم‌کیش و آیین را لعن و نفرین کنیم، بدخواه کسی نیستیم و بدکسی را نمی‌خواهیم.

ما آیینه‌ای در برابر آیینه شما می‌گذاریم، تا شاید بتوانیم از خوبی‌‌ها و زیبایی‌‌ها، ابدیتی بسازیم. شلاق تهمت زدن با قلم و تهدید و توهین و تحقیر اگر کار کسان دیگر است، در قاموس ما نیست، با وجود آن که نوشتن و کار فرهنگی کردن بسیار دشوار است، اما باز نمی‌دانم چه شرری در قلم و واژه‌‌ها هست که نمی‌شود از آن دست کشید. متأسفانه کم نیستند افرادی که در برخورد با مردم، اصل را بر منفی‌نگری و تعبیر و تفسیرهای تاریک و خاکستری می‌گذارند،‌ اما همین شیوه را در مورد خود تاب نمی‌آورند و همین است که خیلی زود از چشم دیگران می‌افتند و هرگز محبوب نمی‌شوند.

این‌گونه افراد وقتی صحبت از روابط انسانی، مناسبات اجتماعی و اسلام و مسلمانی می‌شود، به ظاهر آن هم فقط در حرف، انسان‌تر‌ از همه می‌شوند و برای توجیه کارهای خود، آسمان و ریسمان را به هم می‌بافند و قسم می‌خورند، اما در عمل چنان است که گویی بویی از اسلام و انسان و آدمیت نبرده‌اند و نسبت به آنها بیگانه‌اند!

غلامرضا قدس- سمنان

نسخه مناسب چاپ