یکی از آیینهایی که بسیار در یزد رایج است و یزد را بدین وسیله نامآور کرده، آیین نخلگردانی است. البته در برخی شهرهای دیگر ایران هم ممکن است نخلگردانی باشد، چنانکه من در روستای کنجدجان گلپایگان هم نخل دیدم، امّا نخلگردانی در یزد یک ویژگیهایی دارد که در ایران برجسته شده است.
به همین تناسب در شهرها و روستاهای یزد هم آیینهای ویژهای برای نخلگردانی هست که یکی از باشکوهترین آیینهای نخلبرداری، نخلبرداری حسینیۀ شاهولی در شهر تفت در ظهر روز عاشوراست. معمولا نخلگردانیها در ظهر یا عصر روز عاشورا انجام میشود، چنانکه در روستای خویدک، زارچ، ده بالا، تفت، مهریز ، یزد، و دیگر شهرها و محلات گوناگون یزد
آیین نخلبرداری انجام میشود.
قدیمیترین نخل شهر یزد که برای دورۀ قاجار است، نخلی است که در میدان (نام قدیم حسینیهها میدان بوده، ولی بعدها به حسینیه تبدیل شد ، یعنی در کتابهای تاریخی هر جا به نام میدان برمیخوریم، مراد حسینیۀ کنونی است) امیر چقماق قرار دارد و بزرگترین نخل یزد در میدان بعثت (که اکنون چهارراه بعثت شده و نام قدیم آن میدان شاهعبّاسی یا میدان شاه بوده) قرار دارد. این دو نخل را در زمان قدیم، دو هیئت به نام های : محلۀ ابرندآباد و محلۀمردآباد در دورههای تاریخی وظیفۀ خودشان میدانستند که در روز عاشورا به دور میدان بگردانند. هیئت محلۀ محمد آباد یزد که برای میدان امیر چقماق بود، ظهر عاشورا جمع میشدند و این نخل را دور میدان می گرداندند.
افرادی که این نخل را برمی داشتند ، ظهر همان روز مهمان خانۀ صدر العلماء بودند و صدر به آنان ناهار میداده است و نخلی که در میدان بعثت بوده، گردانندگان نخل، ظهر مهمان مشیرالممالک بودند و بعد از آن هم هیئت ها در همان خانۀ مشیر و خانۀ صدر به نوحهخوانی و سینه زنی میپرداختند.
عمدتاً نخلگردانی در یزد با اعداد فرد است، یعنی یا سه یا پنج یا هفت دور نخل را دور کلَک حسینیه میگردانند. کلک، جایی بوده که در قدیم آتشدان بوده یا جایی بوده که چراغی میگذاشتند که حسینیه را روشن کند. قبلا که برق نبوده، وسط کلک این چراغهای فانوس یا هر چراغی داشتند، میگذاشتند و سعی میکردند به تعداد فرد، دور این میدان گشته شود .در این باره استاد علی بلوک باشی در یادداشتی به نگارنده گفتند:
« در فرهنگ ایرانی و اسلامی اعداد فرد یا زوج بار معنایی رمزگونه دارند و باور به بدشگون و خوش شگون بودن آنها پیشینۀ بسیار دراز دارد. با نظر گرفتن مفهوم نمادین اعداد طاق و جفت، اعداد سه و پنج و هفت در بسیاری از پاره فرهنگ های ایران اسلامی، خجسته و خوش یمن پنداشته می شدهاند. از این رو در مراسم تشییع، تابوت مردگان را سه یا پنج یا هفت بار از زمین بلند میکردند و دوباره به زمین میگذاشتند. … در مراسم نخل گردانی هم که تمثیلی از تابوت گردانی برای شهیدان است، آن را سه، یا پنج و یا هفت بار حرکت می دادند یا می گرداندند.»
امّا نخل، به باورمردم، نمادی است از تابوت امام حسین(ع) و چنانکه دیده میشود، مثل دو برگ نخل است که با ابزارهای چوبی به هم بسته شده است. گروهی از مردم هر محلّه از اوایل محرّم شروع به تزئین نخل میکنند و از اهالی محل، آیینههای قدی که الان دیگر تولید نمیشود، می گیرند و دورتادور نخل می بندند، گروهی مأمور بستن این ها میشوند و در بالای نخل، پرچمهای سیاه و سبز، و پرچمهایی با نماد امام حسین و ابوالفضل(ع) و دیگر نماد ها و عباراتی که گویای واقعۀ عاشورا است ، و گاهی شمشیر و سپر هم نصب میشود.
در روز مراسم یک نفر به عنوان هادی یا راهنما روی نخل قرار میگیرد و وظیفه اش این است که جمعیّت را هدایت کند تا هرکدام به سویی پراکنده نشوند، یعنی جمعیّتی که ممکن بوده بنا به وزن نخل بین ۵۰ تا ۱۰۰ یا ۲۰۰ نفر زیر یک نخل را بگیرند تا از زمین بلند کنند. زیرا چندین تُن بوده است. معمولاً جوانها زیر نخل میرفتند و بقیّه که دیگر نمیتوانستند نخل را بگردانند، به دنبال این نخل به دور میدان میچرخیدند و چون نخل بسیار سنگین بوده ،در هر دوری ، نخل را به زمین میگذاشتند و نوحهخوانی میکردند و دوباره بر می داشتند و میگرداندند و این آیین هرساله محرّم در یزد برگزار میشود.
برخی محلات یزد مانند محلّه شاه ابوالقاسم ، خود اهالی محلّه نخل را برنمیدارند، بلکه اهالی محله مریم آباد یا جسن آباد که در طول تاریخ مشخص شده بوده، میآمدند و نخل را برمیداشتند و دور میدان شاه ابوالقاسم میگرداندند و ناهار ظهر عاشورا مهمان مردم آن محل بودند.
code