چرا تنبیه بدنی، محکوم به فناست؟
عاصفه اله‌وردی روان درمانگر کودک، نوجوان و خانواده
 

پدر و مادرها اغلب با کارهای کودک و نوجوانشان، از کوره در می‌روند. خودشان می‌گویند: «دلم نمی‌خواهد بزنم، اما دست خودم نیست و تنبیه بدنی می‌کنم.» کودکان نمی‌توانند ناراحتی‌شان را از این موضوع بیان کنند، اما نوجوانان اغلب شاکی هستند و با وجود همه آگاهی‌ها، هنوز راحت‌ترین و دم دست‌ترین روش تربیتی والدین، تنبیه بدنی‌ست. اما واقعاً تنبیه بدنی چه اثرات منفی‌ای می‌تواند داشته باشد؟

یادگیری خشونت
اگر موافق باشید، پدر و مادر اولین معلمانی هستند که کودک از آنها کلی چیز یاد می‌گیرد. کودک و نوجوان از تمام رفتارهای والدین خود الگوبرداری می‌کند. کودکی که کتک می‌خورد، از پدر و مادر یاد می‌گیرد که به جای حل مسایل، با بازخورد منفی واکنش نشان بدهد و این نحوه نگرش در او نهادینه می‌شود.‏
آغاز طرحواره رها‌شدگی ‏
در بسیاری از بزرگسالان، حس تنهایی به طرز وحشتناکی حضور دارد.افرادی که تله رهاشدگی دارند، معمولاً در دوستیابی و ازدواج اشتباه می‌کنند و بسیار به خود آسیب روانی می‌زنند. این افراد ضمن بدرفتاری با همسر، بسیار زیاد هم به او وابسته می‌شوند و همین دو مسأله تبدیل به دردسرهای جبران ناپذیری خواهد شد. ‏
خدشه در ارتباط مؤثر
بکی از مهارتهای مهم زندگی، برقراری ارتباط مؤثر است. کودکی که با تنبیه بزرگ می‌شود، به مرور زمان به بزرگسالی تبدیل می‌شود که مهارت و قدرت برقراری ارتباط مؤثر را یاد نمی‌گیرد، چون تنها زبانی که می‌تواند با آن صحبت کند، کتک است. ‏
عزت نفس به هیچ
آدمی در سنین کودکی بی‌دفاع‌ترینِ موجودات است. طبق نظریات روانشناسان ابژه، این مادر و پدر هستند که دنیا را برای کودک تعریف می‌کنند. مادر و پس از آن پدر، مهمترین حامیان کودک در این دنیای بی پایان هستند. زمانی که برای هر کار کوچکی کودکِ خود را تنبیه بدنی کنید، در واقع احساس امنیت او را می‌شکنید. کودک دیگر قدرت اظهار وجود نخواهد داشت و احساس بی ارزشی می‌کند.‏
حس انتقام
کودکی که بخاطر کار اشتباهش تنبیه بدنی می‌شود، اغلب متوجه ارتباط بین کار بد و کتک نمی‌شود. با خود می‌گوید: «چرا مادر یا پدر مرا زد؟ وچرا او محرک دردناک به من ارایه کرد؟» چون کودک و نوجوان، توانایی درک این موضوع را ندارند، کینه به دل می‌گیرند و به دنبال آن فشار روانی بالایی تحمل می‌کنند. تنبیه بدنی قطعاً از کودک و نوجوان انسانهای کینه‌توز و انتقام‌جو می‌سازد. ‏
سرکوبی احساسات
وقتی به احساسات کودک اهمیت ندهیم و به محض اینکه اشتباهی از او سر زد، سریع با تنبیه بدنی احساساتش را سرکوب کنیم، نمی‌تواند در آینده و در اجتماع جایگاه و موقعیت مطلوبی برای خودش دست و پا کند.
روحیه قلدری
تحقیقات نشان می‌دهد که بین رفتار خشونت‌آمیز و پرخاشگری در بزرگسالی و تنبیه بدنی در کودکی ارتباط مستقیمی وجود دارد. در سالهای اولیه رشد، کودک در مرحله درونی سازی‌ست و از این طریق می‌آموزد و با دنیا ارتباط برقرار می‌کند. کودکی که تنبیه را بعنوان یک روش تربیتی، درونی سازی می‌کند، بعدها در نوجوانی تنها راه ارتباط با دیگران را در قلدری و زورگویی می‌بیند. ‏
شخصیت وابسته
کودکی که بخاطر کار اشتباهش تنبیه می‌شود، به کارهایی که انجام می‌دهد، اعتماد و اطمینان ندارد. با خودش درگیر است و دایم تصور می‌کند که اشتباه کرده‌. چون تصور او از خودش بصورت اشتباهی شکل گرفته، خود را به شدت نیازمند توجه و محبت دیگران می‌بیند و به آسانی از عهده کارهای مربوط به خود بر نمی‌آید. حتی اگر تصور کنیم که تنبیه از او موجودی مطیع و حرف گوش کن بسازد، به احتمال زیاد در بزرگسالی مورد سواستفاده روانی افراد سودجو قرار می‌گیرد.‏
ناتوانی در حل مسأله
کودک و نوجوانی که بطور دایم تنبیه بدنی می‌شود، معمولاً مهارتهای ارتباطی درستی در اجتماع ندارد. این کودک یا نوجوان، توانایی مطلوبی برای حل اختلافات و تعارضات رفتاری و اخلاقی با دیگران ندارد. به این ترتیب توانایی صحبت کردن و حل مسایل با کمک استدلال و با شیوه‌های انسان دوستانه نخواهد داشت.‏
حس بیگانگی
تنبیه باعث می‌شود کودک و نوجوان از والدین فاصله بگیرند. اگر قرار باشد آموزه‌ها را با تنبیه به او بیاموزید، همیشه چاشنی کینه و نفرت همراه این آموزه‌ها خواهد بود و به جای یک ارتباط عمیق عاطفی، یک رابطه سرد و خشن و خشک بین شما حکمفرما خواهد شد. ‏
اضطراب و استرس ‏
تنبیه بدنی، فضای نا‌امنی را برای رشد و پرورش کودک و نوجوان ایجاد می‌کند. کودک بدون اینکه تحلیل درستی از موضوعات داشته باشد، خودش را زندگی می‌کند و بصورت ناخودآگاه، هر لحظه نگران تنبیه پدر و مادر است. کودکانی که تنبیه می‌شوند، نسبت به عملکرد خود نیز مطمئن نیستند و نمی‌دانند در قبال اعمال خود چه بازخوردی دریافت می‌کنند و آیا کاری که انجام داده اند، درست است یا خیر. آن‌ها مدام نگران سرزنش شدن و تنبیه از سوی والدین خود هستند و این اضطراب درونی، آن‌ها را مبتلا به بیماری‌های اضطرابی و اختلالات روانی می‌کند.‏
بیماریهای روانی
فردی که با خشونت‌های فیزیکی بزرگ می‌شود، دچار بیماری‌های روانی مختلف شده و از استانداردهای اخلاقی فاصله می‌گیرد. ‏
آسیب جسمی
وقتی احساسات شما تحت تأثیر قرار گرفته و درجه خشمتان به حدی رسیده که دست به تنبیه بدنی می‌زنید، همیشه چند درصدی احتمال این وجود دارد که آسیب جسمی به کودک وارد شود. کتک ممکن است، باعث خونریزی گوش، ناشنوایی یا آسیب دیدگی چشم یا فلج اعصاب کودک شود. ‏
کلام‎ ‎آخر
از‎ ‎همه‎ ‎اینها‎ ‎گذشته‎ ‎کودک‎ ‎و‎ ‎نوجوانی‎ ‎که‎ ‎تنبیه‎ ‎بدنی‎ ‎می‎‌‎شود،‎ ‎هر‎ ‎بار‎ ‎با‎ ‎دز‎ ‎بالاتری‎ ‎از‎ ‎تنبیه،‎ ‎ساکت‎ ‎و‎ ‎مطیع‎ ‎می‎‌‎شود‎ ‎و‎ ‎پدر‎ ‎و‎ ‎مادر‎ ‎لاجرم‎ ‎برای‎ ‎افزایش‎ ‎اثرگذاری‎ ‎تنبیه،‎ ‎هر‎ ‎بار‎ ‎شدت‎ ‎و‎ ‎میزان‎ ‎آنرا‎ ‎بیشتر‎ ‎می‎‌‎کنند،‎ ‎اما‎ ‎این‎ ‎میزان‎ ‎تا‎ ‎کجا‎ ‎پیش‎ ‎خواهد‎ ‎رفت؟ کودکی‎ ‎که‎ ‎تنبیه‎ ‎می‎‌‎شود،‎ ‎شاید‎ ‎نتواند‎ ‎برای‎ ‎مادر‎ ‎و‎ ‎پدر‎ ‎قدرت‎ ‎نمایی‎ ‎کند،‎ ‎اما‎ ‎به‎ ‎محض‎ ‎شروع‎ ‎دوره‎ ‎بلوغ‎ ‎و‎ ‎تغییرات‎ ‎جسمی،‎ ‎از‎ ‎نظر‎ ‎هیکل‎ ‎و‎ ‎توان‎ ‎بدنی‎ ‎از‎ ‎پدر‎ ‎و‎ ‎مادر‎ ‎پیشی‎ ‎می‎‌‎گیرد‎ ‎و‎ ‎چه‎ ‎بسا‎ ‎نوجوانی‎ ‎که‎ ‎تا‎ ‎دیروز‎ ‎از‎ ‎پدر‎ ‎و‎ ‎مادر‎ ‎کتک‎ ‎می‎‌‎خورد،‎ ‎امروز‎ ‎روی‎ ‎آنها‎ ‎دست‎ ‎بلند‎ ‎کند‎.

code

نسخه مناسب چاپ