هر روز صبح که از خواب بیدار میشویم تا آن زمان که چشمانمان را در بستر میبندیم، چه در شهر باشیم چه در روستا، چه در سفر باشیم چه در منزل، چه کوچک باشیم چه بزرگ، چه سالم باشیم چه بیمار … در حال تولید انواع زباله و پسماند و برداشت از منابع طبیعی جهان و مصرف نادرست هستیم. گویا ما از ابعاد مختلف مدرنیته، مصرفگرایی را بیشتر آموختهایم و لازمة سرعت و پیشرفت را در دورریختن همه چیز و استفاده از محصولات آماده و بستهبندی شده دانستیم.
برای همین است که سبک زندگی این روزها، سبک یکبار مصرف شده است. از ابتدای مسیر تولید تا توزیع انواع محصولات، شیوة برگزاری انواع آیینها و مناسک از جشن تا عزا، انواع پذیراییها و خلاصه چرخه هر عرضه و تقاضایی، مبتنی بر ارائة بستهبندیهای پلاستیکی و کاغذی شده است. همگی دنبال خدمات و کالاهای لحظهای و فوری و آماده و در دسترس هستیم و گمان داریم که سالمتر و ارزانتر هستند و حواسمان نیست، هزینة اصلی و قیمت تمامشدة این سبک زندگی، زبالههای ماندگاری هستند که تا مدتها نه از روی زمین پاک میشوند و نه در زیرزمین تجزیه میشوند و طبیعتی است که هر لحظه بیشتر تخریب میشود و در نهایت، زندگی و سلامتی و آسایش و رفاهی را که دنبال آنیم با انواع آلودگیها و بیماریها از دست میدهیم. در واقع، با این زندگی پر سرعت پر پسماند پر زباله، فقط به سمت نابودی میرویم و چنان بر سر شاخه نشسته، بُن میبریم که حیات ما و همة زیستمندان با هم تباه میشود.
برای توقف این چرخة باطل «مصرف بیشتر، تولید بیشتر» که نتیجهای ندارد جز زبالة بیشتر، باید به خودمان و دیگران یاد بدهیم که سبک زندگی مدرن اما پایدار، مبتنی بر مصرف درست است نه مصرف بیشتر. این شیوة زندگی اصلا دشوار نیست، فقط مبتنی بر تغییر عادت است. باید دنبال راههایی باشیم که تقاضای پلاستیک و کالاهای یکبار مصرف را پایین بیاورد تا تولیدکنندهها سراغ محصولات پایدار و دوستدار محیط زیست بروند.
در فرهنگسازی برای این شیوة جدید زندگی که در بسیاری از کشورهای پیشرو، ترویج و رعایت میشود؛ شهروندان و مسئولان به یک اندازه سهیمند. بر این اساس، در وهلة اول باید دفن زباله به پایینترین سطح ممکن برسد و زبالههای خشک ارزشمند و غیر ارزشمند از یکدیگر تفکیک شوند. در واقع، آسانترین و سریعترین راه کاهش پسماند، تفکیک از مبدأ است.. اما پایدارترین و زیربناییترین راه کاهش پسماند، مصرف درست و آگاهانه است که بدین منظور هم لازم است تولید و ارائه محصولات و خدمات تصحیح شود، هم سبک زندگی بدون پسماند ترویج شود. دولتها و مدیران شهری میتوانند، ضمن فرهنگسازی برای این کار، سیاستهای تشویقی مختلفی براساس میانگین سنی جمعیت و نیازهای آنان داشته باشند و خدمات مختلفی ارائه دهند، از جمله بهرهمندی از خدمات فرهنگی و تفریحی و حمل و نقل و … با استفاده از کارتها و بلیطهای تخفیف؛ ارائة کالاها و محصولات سبز و بدون پسماند، استقبال از مراکزی که میتوانند در راستای مسئولیت اجتماعی خود به گسترش فضای سبز یا بازیافت پسماند کمک کنند یا حمایت از تولیدکنندگان و فروشگاههایی که در راستای کاهش پسماند و استفاده از انرژیهای پاک میخواهند تغییر ساختار دهند و موارد دیگری از این دست. در این مسیر، رسانهها نیز وظیفه دارند دربارة اقدامات عملی و کاربردی مدیران شهری و یا سبک زندگی بدون پسماند، اطلاعرسانی و الگوسازی کنند تا با جلب مشارکت بیشتر، همگی در راستای ترویج زندگی سالم و کاهش تولید زباله قدم برداریم؛ باشد که با تغییرات درست، جهان ما نیز تغییر کند و همزیستی ما و همه زیستمندان زمین در کنار هم، صلحآمیز و پایدار شود.
در این راستا، با پیشنهاد و حمایت حمید جوانی شهردار منطقة ۳ و مدیریت علی خانعلی شهردار ناحیة ۴ منطقة ۳ کلانشهر تهران، طرح جدیدی برای تفکیک پسماند از مبداء در محلة داوودیه اجرا شده است که انگیزه این کار را برای شهروندان فراتر از تحویل زباله به دکههای بازیافت در ازای دریافت پلاستیک زباله و نمک و شوینده و … کردهاست. این مقام مسئول از طرحی میگوید که برای نخستینبار و در این ناحیه در حال اجراست و با توجه به استقبال و مشارکت شهروندان، مراحل دوم و سوم آن به سرعت در حال تکمیل و گسترش است تا زندگی بدون پسماند در یکی از کلانشهرهای آلوده جهان، ترویج و گسترش یابد.
گفتگوی ما و ایشان را بخوانید:
* شعار «زباله تفکیک کن، جایزه ببر» از کجا به ذهن شما رسید و چطور اجرا میشود؟
شهرداری تهران سالهاست بحث تفکیک پسماند از مبدأ را برای ساماندهی منظر شهری، زبالهگردی و کودکان کار و … دنبال میکند. ما نیز به عنوان بخشی از بدنه بزرگ شهرداری تهران، سعی کردهایم در اولین گام عملی، یک الگوی محلهای و منطقهای مناسب برای محلة داوودیه ارائه دهیم که هم تراکم جمعیت میانسال ساکن در منطقه بالاست، هم به دلیل کثرت واحدهای تجاری و اداری و نزدیکی به ایستگاه مترو، جمعیت شناور زیادی در آن رفت و آمد دارند که پسماند قابل توجهی از خود به جا میگذارند و همین دو مسأله به تردد افراد زبالهگرد و کودکان کار در این منطقه دامن میزند. در این راستا محتوای خدماتی را ارائه کردیم تا هرکس بتواند در ازای تحویل پسماند خشک، خدمات دریافت کند نه صرفا کیسه زباله یا نمک یا شوینده. هدف ما این بود که این همکاری ارزشمند و مورد تقاضا باشد و روحیة مشارکت و نشاط جمعی بیشتر شود. با توجه به این که آغاز اجرای این طرح در تابستان بود، استفاده از استخر و عضویت در باشگاههای ورزشی و توسعه فضای سبز چه در منزل چه در کوچه و خیابان را ارائه دادهایم و در مدت دو ماه که از اجرای این طرح میگذرد، با چنان استقبالی مواجه شدهایم که این خدمات را در محله سیدخندان هم اجرایی کردیم و امیدواریم در سایر نواحی و مناطق هم این مشارکت و خدمات را مشاهده کنیم؛ زیرا نتیجه این مشارکت، هم ساماندهی زبالههای خشک است، هم تقویت سلامت و نشاط اجتماعی.
* این طرح در پایان تابستان و در مراحل بعدی، چه خدماتی ارائه خواهد داد؟
ارائه خدمات شهری در ازاء تفکیک زباله، یک طرح دائمی است ولی با تغییر فصل، تغییراتی خواهد داشت؛ مثلا علاوه بر ارائه بلیط استخر یا عضویت در باشگاههای ورزشی، استفاده از فضاهای فرهنگی از جمله سینماها و مراکز تفریحی و فرهنگسراها و … را هم در برنامه خواهیم داشت. در واقع محتوای خدمات میتواند بر اساس میانگین سنی هر منطقه، فضاهای فرهنگی موجود یا مشارکت نهادها و ارگانهایی که میخواهند در این راستا همکاری کنند، متنوع شود و سلیقهها و نیازهای بسیاری را پاسخ دهد.
* چه کسانی میتوانند در اجرای این طرح مشارکت کنند؟
نهادها و ارگانهای گوناگون میتوانند بر اساس وظیفة اجرایی یا مسئولیت اجتماعی خود با ما همکاری کنند و خدمات ارائه بدهند. سازمانهای مردمنهاد نیز بخش مهمی از نیروهای فعال در این عرصه به حساب میآیند. همچنانکه ما در همین مرحله، از همکاری دو سازمان مردمنهاد استفاده کردهایم. آنان پیشقدم شدند و ما به گرمی پذیرفتیم؛ زیرا هدف ما مشارکت و حضور مردم در اجرای این طرح است و هر بازویی که این مشارکت را تقویت کند برای ما ارزشمند و غنیمت است.
* یکی از اهداف این طرح، ساماندهی زبالهگردها به ویژه کودکانی است که این کار را برای ارتزاق انجام میدهند. چه تدبیری دارید که اجرای این طرح به زیرزمینیشدن کار این کودکان دامن نزند؟
این مسأله هم از منظر شهری و هم از لحاظ زیست اجتماعی نادرست است. فرض کنید یک نفر با خانوادهاش میخواهد برود رستوران و مدام کودکانی را میبیند که همسن فرزندان خودش یا اطرافیانش هستند ولی به دور از کانون خانواده، برای یک لقمه نان تکدیگری میکنند یا در زبالهها دنبال پسماند خشک میگردند.
هم آن تفریح برای آن خانواده تلخ میشود و هم وجود چنین معضلی، چه به لحاظ منظر شهری و چه به لحاظ زیست اجتماعی، نشاندهندة شرایط اجتماعی نادرست و فاصلة طبقاتی نگرانکننده در جامعه است. ما در حیطة وظایف و اختیارات اجرایی خودمان، برای ساماندهی این مسأله با خانه فرش ایران توافق کردهایم که مجموعهای در منطقة ۳ ایجاد شود تا کودکان کار با رعایت شرایط قانونی و حقوقی متناسب آنان، در آنجا کار کنند و هم منبع درآمدی سالم داشته باشند، هم حضورشان در جامعه، سالم و پررنگ باشد.
* آیا شعار «پسماند تحویل بدهید تا بلیت خدمات شهری دریافت کنید»، به تولید پسماند بیشتر دامن نمیزند؟
ما نخستین گام اجرایی را برای تفکیک از مبدأ برداشتهایم و در مرحلة اول این طرح، جامعة هدف ما شهروندان هستند به عنوان مصرفکننده؛ اما قرار نیست در این مرحله بمانیم. در گام دوم که مکمل گام اول است، سراغ توزیعکنندهها و تولیدکنندهها خواهیم رفت تا یکسری اماکن و واحدهای صنفی را که تولیدکنندة زباله هستند، ساماندهی کنیم. یعنی گام بعدی، ارائه برنامه و راهکار و خدمات برای تولید زباله کمتر است، چه در خانه یا محل کسب و چه در واحد تولیدی که محتوای متفاوتی دارد و خرد جمعی را میطلبد. هم اکنون نیز در حال جمعبندی پیشنهادها و ارائه به سطوح بالادستی هستیم تا با موافقت آنان، تولیدکنندهها را هم درگیر این موضوع کنیم؛ زیرا تولیدکنندهها و واحدهای صنفی بر اساس عرضه و تقاضا کار میکنند و هرچهقدر تقاضا بیشتر باشد، عرضه بیشتر میشود.
ما در واقع دنبال این هستیم که تولیدکننده کار خودش را بکند و مسیر تولید خیلی هم پررونق پیش برود؛ منتهی خدماتی را از جانب خود شهرداری به آن واحد صنفی و تجاری ارائه بدهیم که زبالة کمتری در جریان فعالیت اقتصادیاش تولید کند. در این راستا با وزارت بازرگانی و اتاق اصناف و سازمانهای گوناگون وارد مذاکره شدهایم تا راهکارهای عملی و خدمات و امتیازات قابل قبول برای مردم داشته باشیم.
* برای اطلاعرسانی دربارة این طرح چه کردهاید اینقدر استقبال خوب بوده است؟ و چه کار میکنید تا نتایح عملکرد شما به سایر مناطق هم تسری پیدا کند و الگویی شود برای سایر مسئولان و شهروندان؟
اطلاعرسانی وسیع برای اجرای این طرح، برای ما خیلی اهمیت داشت؛ زیرا منطقة هدف ما هم به لحاظ واحدهای مسکونی و هم به لحاظ واحدهای تجاری، تقریبا پرتراکم است. جمعیت ثابت این منطقه، نزدیک به ۳۵ هزار نفر است و جمعیت شناور آن، رقمی ۳ برابر جمعیت ثابت است.
به مراتب پسماندی که در این محدوده ایجاد میشود، به اندازه همین نفرات است و سقف بالایی دارد. همزمان برای کاهش پسماند، باید به جمعیت شناور هم آگاهی و خدمات میدادیم تا تولید پسماند کم شود. ما در وهلة اول برای انتشار اخبار این طرح، هم با بنر و بروشور و استند، ساکنان منطقه را آگاه کردهایم، هم آموزشگرهایی را پلاک به پلاک به واحدهای مسکونی فرستادهایم تا رو در رو با ساکنان آنجا صحبت کنند یا در واحدهای تجاری و اداری و مسکونی بلندمرتبه و پرجمعیت، با مدیریت مجموعه جلسه بگذارند و برنامه را کامل توضیح بدهند.
از سوی دیگر کاهش پسماند، با کاهش جمعیت شناور هم مرتبط است و این موضوع همکاری بین سازمانی جامعی را میطلبد تا بسیاری از خدمات به صورت سیستمی و الکترونیک به شهروندان ارائه شوند و افراد مجبور نباشند برای انجام خیلی از این کارها، سفرهای درونشهری انجام دهند و به تبع همین اتفاق از مرحله خروج از منزل تا بازگشت به منزل، رد پای کربنی و بسیاری آلایندهها و پسماندهای خشک و تر از خود به جای بگذارند. از آنجا که برخی ادارات خاص در محلة میرداماد هستند، از جمله ادارات ثبت و دارایی، ما جلساتی را با مسئولان آنها برگزار کردیم تا خدماتی را به مردم ارائه دهند که جمعیت شناور در محدوده را پایین بیاوریم. البته نتیجه بهتر زمانی حاصل میشود که بقیة سازمانها هم به این قضیه ورود پیدا کنند و همة نهادها با هم همکاری کنند.
* میزان زباله تولید شده در این منطقه چهقدر است؟
در محلة داوودیه به دلیل وجود ایستگاههای مترو و مناطق تجاری و اداری بسیار، تولید روزانة پسماند حتی با یک تعطیلی، متغیر میشود و در حد ۳۰۰ تا ۵۰۰ کیلو جابهجا میشود که عدد قابل توجهی است. روزانه حدود یک تن و ماهانه ۲۷ تن زباله در این منطقه تولید میشود که این رقم در فصلهای مختلف، متغیر است؛ از جمله در تابستان و در هوای گرم افزایش مییابد. همچنین در اواخر زمستان هم به دلیل خانهتکانی و … تولید زباله بیشتر میشود که با فرهنگسازی میتوان این معضل را هم برطرف کرد.
در کنار این عوامل، شیوع کرونا نیز به تولید انواع پسماندهای پلاستیکی دامن زده است، زیرا افراد برای رعایت پروتکلها از وسایل یکبار مصرف بیشتری استفاده میکنند، در حالی که اگر پیشتر برای سبک زندگی سالم فرهنگسازی شده بود، افراد میدانستند که چطور برای نوشیدن آب یا رعایت بهداشت در مکانهای عمومی و خارج از منزل میتوان بهجای ظروف پلاستیکی و یکبار مصرف، وسایل شخصی از قبیل قمقمه یا لیوان آب همراه داشت.
* برای استفاده از خدمات شهرداری در ازاء تحویل پسماند خشک، باید مقادیر خاصی از زباله را تحویل داد. این اتفاق مستلزم تعبیه مخزن و جای مناسب در منزل است که لزوما برای همه شهروندان فراهم نیست. برای حل این مشکل چه راهکاری در نظر گرفتهاید؟
همکاران ما یکسری مخازن ۲۲۰ لیتری را به مجتمعها و ساختمانهای بزرگ و مخازن کارتنپلاست را به واحدهای کوچک متقاضی به صورت رایگان تحویل میدهند. برای جمعیت شناور هم، کنار هر مخزن زباله، یک مخزن دردار جمعآوری پسماندهای خشک قرار دادهایم تا زبالههای خود را به تفکیک داخل آنها بیندازند.
برای ساماندهی پسماند تر هم پیشنهاد دادهایم که مخازن را زیرزمینی کنند تا از روی زمین خارج شوند و بحث شیرابه و آلودگی خاک و بوی بد و وجود حشرات و … ساماندهی شود که البته اجرای آن اعتبار زیادی لازم دارد اما اقدامی زیربنایی است و اگر در سطح شهرکلانشهرها از جمله تهران انجام شود، بسیاری از موضوعات را به لحاظ منظر شهری حل میکند.
* به عنوان یک مسئول معتقد به سبک زندگی مبتنی بر پسماند کمتر، در مجموعه خودتان چگونه این شعار را عملی کردهاید؟
از آنجا که کار ما اجرایی است، کل مجموعه، دو سوم از روز را در اختیار کارمان هستیم و کنار هم کار میکنیم و در واقع بیشتر از این که کنار خانواده باشیم، در این خانه هستیم. بر این اساس، اجرای این طرح را از خودمان آغاز کردهایم. اول از همه این که استفاده از ظروف یکبار مصرف را در محل کار به حداقل رساندهایم و در ادامه، همکارانمان را به استفاده از خدمات ورزشی و کاشت گل و گیاه در ازاء تفکیک و کاهش پسماند ترغیب کردهایم تا چیزی را که در محل کار تجربه و تمرین میکنند، به عنوای یک عادت و الگو به خانه و میان خانواده خود ببرند و از این طریق ترویج دهند.
* و نکته پایانی؟
لازم میدانم متذکر شوم که صنعت بازیافت هم صنعت پاکی نیست و آلایندگی بسیار دارد و آب مصرف میکند و نباید به صرف این که فلان پسماند، بازیافت میشود با خیال راحت مصرف کنیم و به تولید زباله بیتوجه باشیم. ضمن این که انواع زبالههای خشک، لااقل در ایران و برخیها هنوز در هیچ کجای جهان بازیافت نمیشوند. مسلما هر زبالهای به شبکه طبیعت ضرر وارد میکند و بازیافت آن، شاید بتواند فقط بخشی از این ضرر را جبران کند و به برداشت کمتر از طبیعت بینجامد. راه درست و کار درست و زیربنایی، فرهنگسازی و تلاش برای تولید زبالة کمتر است. همه باید به این مسأله فکر کنیم و در مرحله تفکیک و بازیافت نمانیم. هر کدام از ما وظیفه داریم هر کاری در این زمینه از دستمان بر میآید، چه به عنوان مسئول و چه به عنوان شهروند، انجام دهیم.
وجیهه تیموری