اول شهریورماه روز بزرگداشت حکیم نامدار ایرانی شیخالرئیس ابوعلیسینا و روز پزشک نامگذاری شده است.
روانشاد استاد دکتر عبدالباقی نواب در سال ۱۳۴۳ و پایان تحصیلات من در دانشکده پزشکی اصفهان نصیحتی را نوشت و به من داد که قسمتی از آن خطاب به پزشکان جوان، از این قرار است:
«آنچه را که باید متذکر شوم، این است که پس از اشتغال به طبابت وقتی میبینند که مساعی ایشان در نجات یک بیمار مفید واقع میشود، یا هنگامی که گروه محتاجان و درماندگان را در انتظار ملاقات خود مییابند، مبادا دچار غرور شوند و تصور کنند که تمامی مشکلات طبی را میتوان فقط با نیروی علم موجود برطرف کرد، بلکه باید خود را واسطه شفای بیماران دانست و قدرت ابدی و خالق سرمدی را که شفادهنده واقعی است، فراموش نکرد و در هر حال از نیروی لایزال او در عین به کار بستن دانش خویش استفاده شود، آذر ۱۳۴۳ دکتر نواب».
روانشاد دکتر ابوتراب نفیسی استاد متخصص بیماریهای قلب هم که از پزشکان نامی کشور بوده است و شهرت جهانی دارد، در همان سال چنین نصیحت کرده است: «در همه عمر دانشجوی پزشکی خواهم بود (مطالعه و به روز بودن معلومات).
در همه حال منافع بیماران خویش را بر هر گونه منافع دیگر ترجیح خواهم داد.
در همه وقت خدمت خدا و خلق را در نظر میگیرم».
در اینجا گفته یک پزشک انگلیسی را هم یادآور میشوم: «پزشک گاهی درمان میکند، اغلب تسکین میدهد، ولی همیشه آرامش میبخشد»، و شاعری خوشذوق این گفته را به شعر درآورده است:
«این طبیبان گاه گاهی درد را درمان کنند
بیشتر تسکین درد و رنج جسم و جان کنند
لیک میباید که با یک جمله آرامبخش
یک جهان دشواری بیمار را آسان کنند».
فراموش نباید کرد که یک پزشک شوخطبع کمسواد اما وظیفهشناس ممکن است خیلی بیشتر از یک پزشک دانشمند و وظیفهشناس، اما عبوس و بداخلاق به بهبود بیمار دردمند خود کمک کند و در این جا است که یک تبسم به موقع در یک آن، کار هزاران درمان را انجام میدهد.
دکتر علی ـ محسنی کاشانی
روانشاد استاد دکتر عبدالباقی نواب در سال ۱۳۴۳ و پایان تحصیلات من در دانشکده پزشکی اصفهان نصیحتی را نوشت و به من داد که قسمتی از آن خطاب به پزشکان جوان، از این قرار است:
«آنچه را که باید متذکر شوم، این است که پس از اشتغال به طبابت وقتی میبینند که مساعی ایشان در نجات یک بیمار مفید واقع میشود، یا هنگامی که گروه محتاجان و درماندگان را در انتظار ملاقات خود مییابند، مبادا دچار غرور شوند و تصور کنند که تمامی مشکلات طبی را میتوان فقط با نیروی علم موجود برطرف کرد، بلکه باید خود را واسطه شفای بیماران دانست و قدرت ابدی و خالق سرمدی را که شفادهنده واقعی است، فراموش نکرد و در هر حال از نیروی لایزال او در عین به کار بستن دانش خویش استفاده شود، آذر ۱۳۴۳ دکتر نواب».
روانشاد دکتر ابوتراب نفیسی استاد متخصص بیماریهای قلب هم که از پزشکان نامی کشور بوده است و شهرت جهانی دارد، در همان سال چنین نصیحت کرده است: «در همه عمر دانشجوی پزشکی خواهم بود (مطالعه و به روز بودن معلومات).
در همه حال منافع بیماران خویش را بر هر گونه منافع دیگر ترجیح خواهم داد.
در همه وقت خدمت خدا و خلق را در نظر میگیرم».
در اینجا گفته یک پزشک انگلیسی را هم یادآور میشوم: «پزشک گاهی درمان میکند، اغلب تسکین میدهد، ولی همیشه آرامش میبخشد»، و شاعری خوشذوق این گفته را به شعر درآورده است:
«این طبیبان گاه گاهی درد را درمان کنند
بیشتر تسکین درد و رنج جسم و جان کنند
لیک میباید که با یک جمله آرامبخش
یک جهان دشواری بیمار را آسان کنند».
فراموش نباید کرد که یک پزشک شوخطبع کمسواد اما وظیفهشناس ممکن است خیلی بیشتر از یک پزشک دانشمند و وظیفهشناس، اما عبوس و بداخلاق به بهبود بیمار دردمند خود کمک کند و در این جا است که یک تبسم به موقع در یک آن، کار هزاران درمان را انجام میدهد.
دکتر علی ـ محسنی کاشانی