مشهد ـ خبرنگار اطلاعات: محمدمهدی رکنی، استاد پیشکسوت دانشگاه فردوسی مشهد گفت: علامه حکیمی به زاغهها و مناطق فقیرنشین سرکشی میکرد و شناخت کاملی از محیط زندگی خود داشت و فریاد عدالت میزد و عدالتخواه بود.
وی در مراسم بزرگداشت علامه محمدرضا حکیمی که همزمان با نخستین سال رحلت آن مرحوم در مشهد مقدس برگزار شد، با اشاره به حدیثی از امام علی(ع) که فرمودند: «جَمالُ العِلمِ نَشرُهُ و ثَمَرَتُهُ العَمَلُ بِهِ؛ علمِ زیبا، علمی است که منتشر میشود و به آن عمل شود»، گفت: آشنایی من با استاد حکیمی به سال ۱۳۳۵ بازمی گردد و با شناختی که از ایشان دارم، یکی از شاخصههای این استاد بزرگوار این بود که همراه با علمی که داشتند، اهل عمل نیز بودند. علامه حکیمی زهد به معنای واقعی و در عمل داشت، او حضرت علی(ع) را الگوی خود میدانست و از آن حضرت الگو میگرفت.
این استاد ادبیات همچنین گفت: آشنایی من با مرحوم علامه محمدرضا حکیمی به حدود سالهای ۱۳۳۷ یا ۱۳۳۸باز میگردد، من در آن سالها در حال فارغ التحصیلی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه تهران بودم و این عنایت الهی بود که در مسیر تحصیل خود با شخصی مثل ایشان آشنا شوم.
وی ادامه داد: زندگی مرحوم حکیمی بسیار شگفت آور بود که منحصر به خود ایشان است. او بسیار علاقه داشت با جوانانی که تحصیلات دانشگاهی دارند آشنا شود و من هم بسیار علاقه مند به آشنایی با طلاب بودم و به همین سبب ما با هم در مدرسه علمیه نواب مشهد مراوداتی داشتیم. ایشان از همان زمان در فکر نوشتن کتابی با موضوع «غدیر خم» بود و اولین اثری که ایشان نگاشتند اما به اسم خودشان منتشر نکردند هم به نام «حساس در این فراز تاریخ یا داستان غدیر» است که ۲۴۰ تا ۲۵۰ صفحه دارد و در بخش مولفان آن از عنوان جمعی از دبیران استفاده شده است و مرحوم علامه حکیمی بنابر مصالحی نام خود را در آن ذکر نکرده بودند.
رکنی تاکید کرد: در این کتاب به شکل زیبایی به قلم مرحوم دکتر حسین رزمجو ماجرای واقعی غدیر به رشته تحریر در آمده و در واقع نوع ترجمه گونهای از جلد اول کتاب الغدیر است بنابراین علاوه بر کتابهایی که به نام ایشان منتشر شده، این کتاب هم مربوط به علامه محمدرضا حکیمی است و حدود ۱۴ بار تجدید چاپ
شده است.این یار دیرین مرحوم علامه استاد محمدرضا حکیمی افزود: ایشان ویژگیهای خاصی داشت، به عنوان مثال زمانی که در تهران به دیدار ایشان میرفتم اگر برایشان هدیه میخریدم، از پذیرش آن بسیار اکراه داشتند و این معنای زهد واقعی استاد بود. ایشان مرد عمل بود و آنچه را که میگفت، عملی میکرد و همچنین بسیار به محرومان و حاشیه نشینان شهری سرکشی میکرد و همیشه فریاد عدالت سر میداد، چرا که الگوی شان حضرت علی (ع) بود و به راستی که در این زمینه سوخت.رکنی با اشاره به کتاب «الحیات» گفت: «الحیات» دقتهای خاصی دارد و صرفاً یک مجموعه حدیثی نیست بلکه آیات و روایات در کنار هم با نگاه خاص به گونهای جمع شده است که روایتگر عدالت به معنای خاص و حقیقی اش
باشد.
سخنان حجتالاسلام والمسلمین مهدوی راد
در ادامه این نشست، حجتالاسلام والمسلمین مهدوی راد در تبیین ابعاد، پیشینه و پیکره کتاب سترگ «الحیات» به ایراد سخن پرداخت. وی گفت: سخن گفتن از «الحیات» مصداق «مینگنجد بحر اندر کوزهای» است و اگر ما اندکی از این بحر را به مخاطب نشان دهیم، واسطه فیض روح استاد حکیمی شدهایم.
علامه حکیمی از جمله عالمانی است که به اسلام و دین نگاه جامع داشت و گستره دانش ایشان نیز جامع بود. الحیات به تعبیر بیهقی از «لونی» دیگر است. استاد حکیمی به دین نگاه تمدنی داشت، آثاری مثل شیخ آقابزرگ، دانش مسلمین جلوههای نگاه تمدنی علامه حکیمی است.
علامه همچنین نگاه ارزشی و هدایتگری و هدایت آفرینی و هدایتپذیری داشت که مهمترین دلمشغولی و دغدغه آن بزرگوار، بخش دوم بود. هم در یافتن و هم در پرداختن و عرضه کردن. الحیات اوج این دغدغهمندی و به تعبیر مرحوم استاد شهیدی، غیرت دینی و شور مذهبی بود. اگر کل منظومه فکری استاد و دغدغه و جهتگیری ایشان را بخواهیم نشان دهیم باید بگوییم که این مجموعه خلاصه میشود در نگاه به «انسان و انسانیت».
اولین کتاب استاد «سرود جهشها» است. این کتاب تقدیم به «انسانها» و «انسانیتها» شده است. این مجموعه شامل مقاله «برکناره غدیر»، «فلسفه شورشهای شیعه»، «کمیت» و «سرود جهشها» است. این عبارت را از مقاله سرود جهشها میخوانیم:
«من در این گفتار در پی آنم که زیرساز زندگی علی علیهالسلام و اهمیت بحث در این باره را تا حدودی روشن کنم و فلسفه لزوم توجه به طرز فکر و عمل امام را اگر امکانات بگذارد، برملا سازم. علی همان بیکران دریایی است که خورشید همه ارزشهای انسانی و احساس و شعر انسانی از سویی از آن میدمد و از سویی در آن غروب میکند.»
بیشترین اثر را در من مقاله «فلسفه شورشهای شیعه» گذاشته است. من نوجوان بودم برای خودم دارالکتب اختصاصی «محمدعلی غلامی» تأسیس کرده بودم. اولین کتابی که خریدم «سرود جهشها» بود.
در زمان تدوین آخرین جلد «الحیات» من در خدمت ایشان بودم. در این کتاب نوشتهاند: «چیزی که امت را به تربیت محمدی میرساند دو رکن دارد: حقایق قرآنی و تعالیم پیامبر و اهل بیت».
یعنی رسیدن به انسانیت، کرامت و عظمت و آزادی و رهایی انسان با معارف ثقلین. این منظومه فکری مرحوم حکیمی است.
اگر ولایت کمال دین باشد و اگر معارف اهل بیت، دین و حضور دین در زندگی را معنادار میکند، معارف ثقلین در عینیت زندگی معنا میدهد. بنابراین عرضهکننده و تبیین کننده باید زمان و زمینهها و انسان و دغدغهها و رنجها و جریانهای جهانی را بشناسد. متفکری که بیشتر از هر کس استاد را میشناسد درباره ایشان چنین میگوید: «قدرت قلم، روشن اندیشه، رقت روح، اخلاص نیت، آشنایی با رنج مردم و زبان و زمان و جبههبندیهای جهان و داشتن فرهنگ انسانیِ اسلامیِ شیعی و زیستن با آن روح که ویژه حوزه بود و یادگار صومعهی خالی آن روزها و سرچشمه زاینده آن همه نبوغها و جهادها و اجتهادها و میراث آن تمدنی که با علم و عشق و تقوا بنا شده بود، همگی در شما جمع است و میدانید که این صفات بسیار کم با هم یکجا جمع میشوند.»
این صفات علامه حکیمی است، از اینرو الحیات، طبقهبندی و تجمیع و عرضه آیات و روایات است.
الحیات، تقریری است برای آموزاندن مسیر و راه و حرکت از آغاز به پایان در گذرگاه زندگی با توجه به نیازهای انسان از مبدأ به مقصد.
جلدهای ۷ تا ۱۲ الحیات را میتوان «انساننامه» نامید.
الحیات باید در عینیت زندگی ما باشد. متأسفانه بسیاری از افراد، الحیات را به درستی درنیافتهاند. بسیاری از کسانی که به الحیات پرداختهاند نه روش و نه مقصد الحیات را درنیافتهاند.
من قرار بود در یک ماه رمضان منبر بروم. فقط جلد اول الحیات را داشتم. شناخت، ایمان، عمل. عمل باید چه مشخصاتی داشته باشد. این کتاب منبع اصلی من بود.
جلد دوم راه و راهنما است. جلد دوم الحیات خلاصه میشود در راه، نقشه و الگوهای راه. یعنی قرآن با پنجاه باب. قرآن کتاب زندگی و حرکت است. جلد ۳ تا ۶ الحیات بسیار مظلوم واقع شده است. بعضیها خیال میکنند نگاه چپگرا دارد. در حالی که این کتابها فقط روایت و آیه است. اینطور نیست که اگر در آن روزها از فقر سخن گفته شده گرایشهای کمونیستی دارد!
زکات، انفاق و مساوات در این جلدها علیالاطلاق بینظیر است.
مرحوم حکیمی عاشق بیقرار اهلبیت بود.
نگاه ایشان به انسان از عشق سرچشمه میگیرد. ایشان در جلد ۶ مینویسد:
«انقلاب آفرین بزرگ ارزشها، امام شهیدان تاریخ، هنگامساز بلوغ خورشید، حیاتبخش تبلور ایمان، صلابتآفرین وجدان بزرگ بشریت، روح کالبدزمان، فوران خون آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی، زندهکننده رسالت از دست رفته، فریادگر بلند محراب کوفه در رواق خونین نهجالبلاغه، مفسر آتشین واژههای خطب فاطمیه، روشنگر اسرار صلح حسنی، آموزگار بزرگ معرفت در عرفه، یادآور صلابت روحانی معراج مومن نماز در شب عاشورا. زبان آتشفشان عدالت در خطبه روز عاشورا، قداست مجسم قبله، تکمیلگر زیارت کعبه، طراح سترگ حماسه عدالت، آموزنده ضرورت نیکیکردن به انسان، دادخواه مظلومان و محرومان همه عرصهها و عصرها و صدای هماره طنین افکن آیات قرآن، حضرت سیدالشهدا امام اباعبدالله الحسین علیهالسلام.»
و در یک کلام، الحیات تفسیر روایی مجتهدانه است.
***
یادآوری و تصحیح:
در شماره ۳۱ مرداد روزنامه اطلاعات رابطه رفاقت حجت الاسلام والمسلمین حجتی کرمانی با مرحوم حجت الاسلام والمسلمین دعایی سالهای ۲۷ و ۲۸ چاپ شده که سالهای ۳۷ و ۳۸ صحیح است.
علامه حکیمی، عدالتخواه و عملگرا بود