پیامد مشترک فوران آتشفشان و جنگ هستهای
انفجارهای مهیب میتوانند به قدری غبار، خاکستر و دوده به هوا پرتاب کنند که آب و هوا از چرخه طبیعی خود خارج شود. در سال ۱۸۱۵، کوه «تامبورا» در نقطهای از زمین که امروز اندونزی نام دارد بزرگترین فوران آتشفشانی تاریخ را رقم زد. ماهها پس از فوران، خاکسترهای آن به هوا برخاستند و در همه جای دنیا پراکنده شدند. حجم خاکستر در هوا به قدری بود که برای مدتی طولانی جلوی تابش نور خورشید به زمین را گرفت و «سال بیتابستان» را موجب شد. در سال بعد، یعنی ۱۸۱۶، محصولات کشاورزی کلانی از بین رفتند و قحطی سراسر دنیا را فرا گرفت.
دانشمندان دههها است درباره وقوع یک فاجعه مشابه که پس از جنگ هستهای اتفاق خواهد افتاد هشدار میدهند، چرا که شعلههای آتش ناشی از صدها یا هزاران انفجار هستهای میلیونها تُن دوده در آسمان رها خواهند کرد که مانند پردهای از ورود نور به زمین خودداری خواهد کرد و اثرات زیستمحیطی را در مقیاس جهانی به بار خواهد آورد. نگرانیها درباره تغییرات آب و هوایی ناشی از جنگ هستهای بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم آشکار شدند و مطالعات درباره آن طی دوره جنگ سرد شکل گرفتند.
***
تصور وقوع یک جنگ هستهای و نابودی آبها، خاکها، جانوران و انسانها و بیغذایی و آشفتگی آب و هوا کار سختی نیست. اگر قرار باشد سناریویی برای آن نوشته شود، چکیده آن چنین خواهد بود: دودی که پس از انفجار بمبهای هستهای از شهرهای غرق در آتش وارد اتمسفر میشود، لحافی از دوده را به دور سیاره زمین خواهد پیچید که جلوی تابش نور خورشید را خواهد گرفت. بمبهایی که روی شهرها و مناطق صنعتی رها میشوند طوفانهایی از آتش به بار خواهند آورد و مقادیر زیادی دوده به اتمسفر فوقانی زمین تزریق خواهد شد. با انتشار جهانی این دوده زمین به تدریج سرد خواهد شد.
اگر چه جنگ هستهای ممکن است فقط چند روز یا چند هفته طول بکشد اما اثرات آن بر آب و هوای زمین میتواند تا بیش از ده سال ادامه پیدا کند. سیاره آبی ما به مدت چند ماه در سرمایی عمیق فرو خواهد رفت، حتی اگر تابستان باشد. تا سالها پس از آن، زمینهای کشاورزی از قاره آسیا تا آمریکا خشک و بیبار خواهند بود. قطحی سراسر دنیا را فرا خواهد گرفت و پدیدهای به نام زمستان هستهای به پدیدههای ناخوشایند دنیای مدرن افزوده خواهد شد.
زمین پس از یک جنگ هستهای بزرگ، سرمایش جهانی را تجربه خواهد کرد. یکی از صحنههای مهیب آن پرتاب هزاران بمب بین کشورهای قدرتمند خواهد بود اما در این بین، افکندن بمبهای کوچکتر که امری بسیار محتمل است نیز تأثیر ویران کنندهای بر سراسر دنیا خواهد داشت. برای پاسخ به این پرسش که یک جنگ هستهای چقدر بر ذخیره غذایی مردم دنیا تأثیر خواهد گذاشت و چه فجایع زیستمحیطی را به دنبال خواهد داشت شبیهسازیهای اقلیمی و مدلسازیهایی روی تولیدات کشاورزی، شیلات و دامپروری انجام شدهاند. این شبیهسازیها به دانشمندان کمک میکنند تأثیر انفجارهای هستهای بر ذخیره غذا در سطح جهان را در مدت ۱۵ سال پس از جنگ برآورد کنند.
برای مثال، پیشبینی میشود سه سال پس از انفجار بمبها، دمای هوا در سراسر جهان به طور ناگهانی ۱۰ درجه سانتی گراد کاهش یابد؛ یعنی افت دما بیش از سرمایشی که در آخرین عصر یخبندان رخ داد. دهها کشور شاهد از بین رفتن محصولات کشاورزی خواهند بود و بیش از یک میلیارد انسان ذخیره غذایی خود را از دست خواهند داد.
طبق سناریوهای شبیهسازی شده، در کوچکترین جنگ بین دو کشور مجاور، ۱۰۰ برابر انفجار هستهای هیروشیما تسلیحات مصرف خواهد شد (کمتر از ۳ درصد از تسلیحات هستهای دنیا). در کوچکترین سناریو، تابش خورشید بر زمینهای زراعی دنیا حدود ۱۰ درصد کمتر خواهد شد. در نتیجه، بیش از ۲۵۰ میلیون انسان دو سال پس از جنگ بی غذا خواهند ماند. بزرگترین سناریو نیز یک هولوکاست هستهای خواهد بود که دو کشور بزرگ و غیر همسایه به راه خواهند انداخت و به دنبال آن ۹۰ درصد از سلاحهای هستهای موجود در سیاره منفجر خواهند شد. در این مقیاس جهانی، دمای هوا در پنج سال نخست پس از جنگ تا ۱۵ درجه سانتی گراد کاهش خواهد یافت، زمین بین ۵۰ تا ۸۰ درصد نور کمتری از خورشید دریافت خواهد کرد و به میزان ۵۰ درصد از بارش باران بر زمینهای کشاورزی کاسته خواهد شد.
عاقبت اقیانوسها
زمستان هستهای به طرز چشمگیری ساختار شیمیایی اقیانوسها را دگرگون خواهد کرد. دمای اقیانوسها به سرعت کاهش خواهد یافت و حتی پس از این که هوا کاملاً از دود ناشی از انفجار پاک شود، این پهنههای بیکران آبی باز هم به وضعیت پیش از جنگ باز نخواهند گشت.
جنگ هستهای تمامی سیستم زمین را تحت تأثیر قرار میدهد؛ از اقیانوسها تا جو، از جانوران ساکن خشکی تا جانداران دریازی. طبق یک مدلسازی اقلیمی، یک تا دو سال پس از جنگ هستهای، سرمایش جهانی توانایی اقیانوسها در جذب کربن را دچار مشکل خواهد کرد که در نتیجۀ آن، پی اچ (pH) آبها به سرعت به سطح بالا میرود. این بر خلاف اتفاقی است که اکنون میافتد؛ چون اقیانوسها کربن دی اکسید جوی را جذب می کنند و آبها اسیدیتر میشوند. علاوه بر آب، کانی کربناتی آراگونیت نیز از آسیب در امان نخواهد ماند. آراگونیت مادهای معدنی در آب دریا است که موجودات دریازی برای ساختن صدف به دورشان به آن نیازمند هستند. ظرف دو تا پنج سال پس از جدال هستهای، اقیانوسهای سرد و تاریک آراگونیت کمتری خواهند داشت و این اصلاً به نفع موجودات صدفدار نخواهند بود.
آب سنگهای مرجانی و اکوسیستمهای دریایی دیگر نیز نابود خواهند شد یا به شدت آسیب خواهند دید. در شبیهسازی های انجام شده، بزرگترین تغییرات در میزان آراگونیت در نقاطی رخ خواهند داد که زیستگاه آب سنگهای مرجانی هستند؛ از جمله ناحیه جنوب غربی اقیانوس آرام و دریای کارائیب. با این وصف، اکوسیستمهای مرجانی که در حال حاضر به دلیل گرمایش جهانی و اسیدی شدن آبها تحت استرس قرار دارند، طی زمستان هستهای به طرز چشمگیری آسیب خواهند دید. اینها از جمله تغییراتی در سیستمهای اقیانوسی هستند که تا پیش از این مد نظر قرار نگرفته بودند.
کاهش ناگهانی نور خورشید و دمای آب اقیانوسی، به ویژه از شمالگان تا اقیانوس اطلس شمالی و اقیانوس آرام شمالی، موجب مرگ جلبکهای دریایی خواهد شد و در اصل نوعی قحطی در اقیانوس حاکم خواهد شد؛ به ویژه به این دلیل که این جلبکها اساس شبکه غذایی جانوران دریازی هستند. این تغییر ناخوشایند، بیشتر فعالیتهای شیلات و آبزیپروری را متوقف خواهد کرد. البته اینها همه اتفاقات ناخوشایندی نیستند که انفجارهای هستهای بر سر اقیانوسها میآورند. تنها چند سال پس از شروع جنگ هستهای، ناهنجاری آب و هوایی اِل نینیو (El Niño)، اما از نوع هستهای آن، اقیانوس آرام را آشفته خواهد کرد که نسخه بسیار شدیدتر این نوع رخداد اقلیمی کلان است. به دنبال آن، بادهای استوایی در جهت مخالف میوزند و آبها به ناحیه شرقی اقیانوس آرام متمایل شوند. همانطور که در هر چرخه آب و هواییِ اِل نینیو، بارانهای سهمگین رخ میدهند؛ در این مورد نیز بارانهای شدید تا هفت سال نظم بسیاری از نقاط دنیا را بر هم خواهند زد.
بالاخره اینکه با سرد شدن سیاره زمین، یخ دریا یا دریایخ تا شش میلیون مایل مکعب بزرگتر خواهد شد و در برخی حوضههای آبریز شش فوت به عمق آن افزوده میشود. در نتیجه، بنادری مثل بندر شهر تیانجین در چین، بندر کپنهاگ در دانمارک و بندر سن پترزبورگ در روسیه مسدود خواهند شد. دریایخ به نواحی ساحلی عاری از یخ امتداد یافته و مسیر تردد کشتیها را در نیمکره شمالی مسدود خواهد کرد. بنابراین، رساندن مواد غذایی و مایحتاج به برخی از شهرها که کشتیرانی آنها برای مواجهه با دریایخ آمادگی ندارند دشوار خواهد شد. اگر قرار باشد همه چیز به وضعیت عادی برگردد، اقیانوسها بیشتر از خشکیها برای ترمیم خود به زمان احتیاج خواهند داشت. در صورت وقوع بزرگترین سناریوی جنگ هستهای، بهبودی اقیانوسها در سطح، چندین دهه و در عمق صدها سال طول خواهد کشید. این در حالی است که تغییر یخ دریا پس از گسترش یافتن و ضخیم شدن، هزاران سال طول خواهد کشید؛ به طوری که می توان آن را «عصر یخبندان کوچک هسته ای» نامگذاری کرد. از سوی دیگر، اکوسیستمهای دریایی به شدت از هم گسیخته خواهند شد؛ هم در اثر اختلال و آشفتگی اولیه و هم به دلیل شرایط جدیدی که با تغییر دریایخ به وجود خواهد آمد. پسایند آن نارسایی جهانی در خدمات مرتبط با این اکوسیستمها از جمله شیلات خواهد بود.
زمستان هستهای و بحران کشاورزی
یکی دیگر از پیامدهای ناگوار جنگ هستهای بحران در صنعت کشاورزی خواهد بود. اگر در اثر گرم شدن استراتوسفر لایه ازون از بین برود، تابشهای فرابنفش بیشتری به سطح زمین میرسند و در اینجا است که تولید محصولات زراعی به یک چالش بزرگ تبدیل میشود. هنوز جنگ هستهای رخ نداده و تولید فراوردههای غذایی برای تأمین خوراک جمعیت دنیا ناکافی و چه بسا کمتر است. با این حال، بر اساس آمارها فقط در سال ۲۰۲۰ بیش از ۷۰۰ میلیون نفر از مردم دنیا از سوء تغذیه رنج میبردند.
دانشمندان مدلهای مختلفی را برای برآورد واکنش صنعت کشاورزی به زمستان هستهای طراحی کردهاند. حتی اگر جنگ هستهای در مقیاسی کوچکتر، برای مثال فقط بین دو کشور همسایه باشد، اثرات فاجعهبار آن مابقی دنیا را تحتالشعاع قرار خواهد داد. در این صورت، به مدت پنج سال تولید ذرت تا ۱۳ درصد، گندم تا ۱۱ درصد و سویا تا ۱۷ درصد کاهش خواهد یافت. بیشتر کشورها به ویژه در آفریقا و خاورمیانه دیگر قادر نخواهند بود از نقاط دیگر محصولات غذایی وارد کنند؛ چون خود کشورهای صادرکننده نیز با نارسایی غذایی دست و پنجه نرم خواهند کرد.
در شرایط کوچکترین نزاع هستهای، تولید جهانی غذا پنج سال پس از جنگ، هفت درصد کاهش خواهد یافت. بحران کمبود غذا تا دستکم ده سال ادامه خواهد داشت و صدها میلیون نفر از گرسنگی خواهند مرد. اما در نقطه مقابل آن، یعنی یک سناریوی گسترده نظامی بین دو قدرت جهانی، تولید مواد غذایی ظرف سه یا چهار سال پس از جنگ تا ۹۰ درصد نزول خواهد کرد.
هنوز به طور دقیق نمیتوان آماری از تعداد انسانهایی که از گرسنگی تلف خواهند شد ارائه داد اما مدلسازیها نشان میدهند که قحطیِ پس از رخداد هستهای دهشتناکتر از هر قحطی دیگری که تا کنون در تاریخ ثبت شده خواهد بود. در یک جنگ هستهای گسترده، بیش از پنج میلیارد انسان جان خود را در اثر گرسنگی از دست خواهند داد. در شرایط رخداد بزرگترین سناریوی هستهای، پیشبینی میشود بیش از ۷۵ درصد از مردم دنیا دو سال پس از پایان جنگ از گرسنگی تلف خواهند شد.
شاید در مناطقی از دنیا که کمتر از زمستان هستهای آسیب خواهند دید، کشاورزان با کاشتن ذرت، گندم و سویا تا حدی به جبران کمبود غذا کمک کنند اما چنین تغییراتی فقط تا حدی جلوی شوک غذایی را خواهند گرفت. دشواری اصلی بر جای خود باقی خواهد بود. حتی جنگی که در آن فقط کمتر از یک درصد از مهمات هستهای دنیا مصرف شده باشد، تمامی ذخایر غذایی سیاره آبی را به فنا خواهد داد. متأسفانه حتی یک جنگ هستهای در مقیاس کوچک، انعکاسی جهانی خواهد داشت.
دانشمندان سعی دارند همه این موضوعها را بفهمند؛ چون تهدید هستهای روز به روز جدیتر میشود. اگر سلاحهای هستهای وجود دارند، پس امکان و احتمال استفاده از آنها نیز وجود دارد. تا کنون دنیا چندین بار به جنگ هستهای نزدیک شدهاست. تحریم سلاحهای هستهای تنها راه حل طولانی مدت است.
code