اشاره:
رژیم صهیونیستی در حالی به جنایات خود در غزه ادامه میدهد که جهان عرب در سکوتی سنگین به نوعی بی تفاوتی خود را در قبال این حملات وحشیانه به اثبات رساندهاست.کارشناسان بر این باورند که میتوان سکوت اعراب در قبال جنایات اسرائیل در غزه را همسویی سران عرب با تلآویو قلمداد کرد. در این میان مصر و عربستان که خود را تاثیرگذارترین کشورها در جهان عرب میدانند در اقدامی عجیب نه تنها کودک کشیهای اسرائیل را محکوم نکردهاند، بلکه سعی میکنند با تحت فشار قرار دادن حماس، غزه را وادار به تسلیم کنند. در ادامه این مطلب به نقش اعراب در تداوم جنایات رژیم صهیونیستی میپردازیم.
***
این نویسنده در ادامه انگشت اتهام را به سمت مصر نشانه گرفت و نوشت: مصر از حوادث غزه اندوهگین نیست؛ به صورتیکه سامح شکری وزیر خارجه این کشور، حماس را به خاطر رد طرح پیشنهادی آتش بس مسئول کشته شدن غیرنظامیان خواند.هرست عربستان سعودی را سومین شریک رژیم صهیونیستی دانست و تاکید کرد: نتانیاهو در این ائتلاف نامقدس به سومین شریک اعلام نشده خود بیشتر از این دو طرف (آمریکا و مصر) اهمیت میدهد، زیرا هیچکدام از این دو طرف به تنهایی نمیتوانند چتر حمایت مورد نیاز را برای انجام عملیات نظامی با این شدت برای اسرائیل تامین کنند.وی تأکید کرد که حمله به غزه با فرمان شاه سعودی صورت گرفت. این اجازه پادشاه سعودی یک راز اعلام شده در داخل فلسطین اشغالی است، و مسئولان سابق و کنونی وزارت جنگ رژیم صهیونیستی به راحتی از آن سخن میگویند. هرست خاطرنشان کرد: شائول موفاز (وزیر سابق جنگ رژیم صهیونیستی) مجری خبر شبکه دهم تلویزیون اسرائیل را با سخن خود شوکه کرد. موفاز گفت که اسرائیل باید نقشی را برای عربستان و امارات در روند خلع سلاح حماس تعیین کند. وقتی مجری پرسید مقصود شما چیست، موفاز جواب داد که باید از پول های عربستان و امارات برای بازسازی غزه بعد از نابودی حماس استفاده شود.
هرست نوشت: اما عموس گلعاد مرد نهاد نظامی اسرائیل که حلقه وصل بین اسرائیل و مصر در دوره مبارک بود و اکنون پست مدیر بخش سیاسی و روابط سیاست نظامی اسرائیل را برعهده دارد، به فردی به نام “جمیز دورسی” گفت: همکاری امنیتی ما با مصر و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بی نظیر است.
ما اکنون در بهترین دوره روابط امنیتی و دیپلماتیک با اعراب به سر می بریم.وی افزود: عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه عربستان سعودی اعلام کرد که با عبدالفتاح السیسی رئیس جمهوری مصر تلفنی گفت وگو کرد تا موافقت خود را با طرح پیشنهادی مصر برای آتش بس – که برای بررسی به حماس ارائه نشد اعلام کند. این امر روزنامه جروزالم پست را بر آن داشت که به نقل از تحلیلگران سیاسی درباره قصد واقعی برای آتشبس سوالاتی را مطرح کند .هرست گفت: مسئولان سازمان اطلاعات سعودی به طور منظم با مسئولان موساد ملاقات می کنند.
هرست به تغییر شرایط کنونی منطقه و هماهنگی علنی نهادهای نظامی عربستان و رژیم صهیونیستی برای اولین بار در تاریخ آنها اشاره کرد و نوشت: امیر ترکی فیصل تابلوی علنی این نزدیکی روابط اسرائیل و عربستان است. اولین نشانه، انتشار کتاب یک فرد دانشگاهی اسرائیلی در عربستان بود و نشانه دیگری، سفر ترکی فیصل به بروکسل برای دیدار با عموس یادلین رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی اسرائیل. یادلین در ترکیه به علت نقش داشتن در حمله به کشتی مرمره محکوم شد. گفته شده است ضرری ندارد که امیر ترکی برخی از خطوط قرمز را زیر پا بگذارد.
او یکی از حامیان اصلی طرح صلح شاه سعودی است. هرست خاطرنشان کرد: ترکی فیصل مقاله ای در روزنامه هاآرتص درباره افقهای صلح نوشت.
وی تأکید کرد: شکی نیست که همگان از صلح استقبال میکنند، اما شیوه مصر و عربستان به عنوان همپیمان اسرائیل برای تحقق این صلح از طریق تشویق اسرائیل به وارد کردن ضربه سنگین به حماس، شک برانگیز است.
از طرفی،با وجود ادامه حملات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی به غزه و شهادت صدها شهروند فلسطینی، مسئولان عربستان سعودی همچنان در قبال این جنایات ساکت هستند.
تنها اقدام عربستان سعودی پس از شدت گرفتن حملات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی به غزه، تأیید طرح مصر برای آتش بس بود؛ طرحی که به دلیل جانبداری کامل از رژیم صهیونیستی و نادیده گرفتن مطالبات فلسطینیها در غزه، با مخالفت مقاومت و گروههای فلسطینی ناکام ماند.سایت خبری تحلیلی “رأی الیوم” به نقل از ناظران عرب نوشت: عربستان سعودی به غیر از اعلام کمک ۵۰ میلیون دلاری به غزه، تا کنون هیچ مسئول فلسطینی حتی محمود عباس را به ریاض دعوت نکرده است.
بر اساس این گزارش، قطع بودن روابط بین عربستان سعودی و حماس، دلیلی برای خودداری ریاض از هرگونه اقدام برای توقف تجاوزات صهیونیستها به غزه یا تحت فشار گذاشتن آمریکا در این زمینه، نیست.دیدار “خالد مشعل” رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس با شیخ صباح الاحمد” امیر کویت موضوع قابل توجهی است، زیرا روابط بین این جنبش و کویت در سالهای اخیر چندان قوی نبود و مشعل سالها به کویت سفر نکرده بود.
در همین راستا قرار است “بان کی مون” دبیرکل سازمان ملل متحد برای گفتگو درباره آتش بس غزه، در سفری منطقهای به دوحه، کویت، قاهره، قدس، رام الله و عمان برود. “جان کری” وزیر خارجه آمریکا نیز پس از بان کی مون سفری به منطقه خواهد داشت؛ این درحالی است که هنوز سفر به ریاض در برنامه کاری این دو نفر گنجانده نشده است.
اقدام بارز عربستان سعودی در زمینه مسأله فلسطین، طرح موسوم به “صلح عربی” است که پس از اعلام آن، سران عرب در نشست سال ۲۰۰۲ در بیروت، آن را در دستور کار خود قرار دادند. طرحی که هدف نهایی آن تضمین حضور اشغالگران صهیونیست در فلسطین و عادی سازی روابط دولتهای عربی با رژیم صهیونیستی بود.
در این حال،میشل چوسودوسکی،مدیر مرکز تحقیقات جهانی، بر این باور است که رژیم صهیونیستی با هدف کنترل میدان های گازی واقع در سواحل نوار غزه، تمامی تلاش خود را برای حذف مقاومت به کار برده است .این روزها غزه به شهر خون تبدیل شده است. دور تازه حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی از هوا، زمین و دریا به نوار باریکی که در ساحل شرقی دریای مدیترانه قرار دارد، در شرایطی رخ می دهد که منطقه خاورمیانه دورانی متشنج تر از هر زمان دیگری را تجربه می کند.در این که اهداف رژیم صهیونیستی از موج حملات علیه نوار غزه چیست؟ همگان بر این امر تاکید دارند که هدف اصلی این رژیم حذف یا خلع سلاح جنبش مقاومت در این منطقه است.
فضای متشنج جهان عرب و چند دستگیهای عمیقی که در پی خیزش های عربی در این منطقه رخ داده، فضایی را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار داده است تا با استفاده از سردرگمی و غفلت جهان عرب سیاستهای نژادپرستانه خود را در قبال فلسطینیان دنبال کند.
همانگونه که گفته شد، یکی از اهداف اصلی رژیم صهیونیستی در حملات خود به نوار غزه، تسلیم کردن جنبش مقاومت است. اما با بررسی دقیق تر جوانب ماجرا می توان به اهدافی فراتر از حذف جنبش مقاومت در پس پرده سیاستهای کلان رژیم صهیونیستی پی برد.
در این ارتباط تارنمای تحلیلی «گلوبال ریسرچ» در تحلیلی، هدف اصلی رژیم صهیونیستی از یورش به نوار غزه را تلاش این رژیم برای به دست گرفتن کنترل میدان های گازی واقع در سواحل این باریکه در دریای مدیترانه میداند.
میدان های گازی ساحل نوار غزه
میشل چوسودوسکی از تحلیلگران سرشناس مخالف سیاست های غرب، در مقالهای که با عنوان «جنگ و گاز طبیعی: تهاجم اسرائیل و میدان های گازی ساحل غزه» در تارنمای گلوبال ریسرچ منتشر کرده، اشاره می کند که گاز عامل اصلی حملات مکرر رژیم صهیونیستی به نوار غزه است.
بر پایه گزارش این فعال ضد جنگ، تمام سواحل شرقی دریای مدیترانه از مصر تا سوریه در برگیرنده حوزه های بزرگی از ذخایر نفت و گاز است.
به دنبال اکتشاف این حوزه ها، در نوامبر ۱۹۹۹م (۱۳۷۸خورشیدی) حق اکتشاف منابع گازی مناطق فلسطینی توسط تشکیلات خودگردان فلسطین به مدت ۲۵ سال به شرکت «بریتیش گاز» (با ۶۰ درصد سهام) و «شرکت بین المللی پیمانکاران متحد» (با ۳۰ درصد سهام) داده شد.
این قرارداد دربرگیرنده تمامی ساحل غزه است که شامل برخی از حوزه های گازی سواحل رژیم صهیونیستی نیز می شود، اما ۶۰ درصد از این منابع متعلق به دولت فلسطینی است.
در سال ۲۰۰۰م (۱۳۷۹خورشیدی) در پی اکتشاف های به عمل آمده توسط بریتیش گاز، منابع بزرگ گازی در ساحل نوار غزه کشف شد. بر پایه برآوردهای این شرکت، میدان های گازی این منطقه چیزی حدود ۴ر۱ تریلیون فوت مکعب ذخایر گاز دارد.
به دلیل وجود این حجم از ذخایر گازی، چوسودوسکی بر این باور است حمله سال ۱۳۸۷ رژیم صهیونیستی به نوار غزه ارتباط مستقیمی با تلاش های این رژیم برای کنترل و تصاحب حوزههای انرژی ساحلی نوار غزه داشت. از طرفی،چوسودوسکی اشاره میکند که بحث مالکیت منابع گازی ساحل غزه با چالش های بسیاری روبروست و رژیم صهیونیستی تاکنون از راه های گوناگون مانع از اعمال حاکمیت فلسطینیان بر این میدان ها شده است، اما اگر از نظر قانونی بخواهیم به این مساله بپردازیم منابع گازی به طرف فلسطینی تعلق دارد.
مرگ «یاسر عرفات»،رئیس پیشین تشکیلات خودگردان فلسطین، شکاف بین جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و سازمان آزادیبخش فلسطین و تضعیف تشکیلات خودگردان و کنترل نوار غزه توسط حماس در پی انتخابات سال ۲۰۰۶م باعث شد رژیم صهیونیستی به صورت دو فاکتوکنترل منابع گازی سواحل غزه را در دست بگیرد.
بر همین پایه، بریتیش گاز در تلاش برای معامله با رژیم صهیونیستی و کنار گذاشتن حماس از قراردادهای اکتشاف و توسعه منابع گازی سواحل غزه بر آمده است. انتخاب «آریل شارون» به عنوان نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۱ (۱۳۸۰) نقطه عطفی در این زمینه بود.
شارون به شدت با کنترل منابع گازی ساحل غزه توسط سازمان های فلسطینی مخالف و معتقد بود این رژیم هیچ گاه نباید از فلسطینیان گاز خریداری کند، بلکه باید کنترل این منابع را خود در دست داشته باشد .
در خردادماه ۱۳۸۶، کابینه «ایهود اولمرت» نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی، طرحی را تصویب کرد که بر پایه آن این رژیم مجاز به خرید گاز از دولت خودمختار فلسطین بود. اما به گفته چوسودوسکی، این رژیم هرگز به دنبال تقسیم حوزه های گازی با دولت فلسطینی نبود. بر همین پایه، یک گروه گفت و گو کننده صهیونیستی به دنبال معامله با شرکت بریتیش گاز و کنار گذاشتن حماس و تشکیلات خودمختار فلسطین بود.
وزیر جنگ رژیم صهیونیستی تاکید داشت عواید خرید گاز از تشکیلات خودمختار فلسطین به صورت کالا و خدمات پرداخت شود و باید از انتقال پول به مناطق زیر کنترل سازمان های فلسطینی جلوگیری کرد.
رژیم صهیونیستی و حمله به غزه
بر پایه تحلیل میشل چوسودوسکی، حمله سال ۱۳۸۷ رژیم صهیونیستی به غزه با عنوان «عملیات سرب گداخته» با چنین انگیزهای صورت گرفت. در همان زمان، مقامهای اسراییلی با شرکت بریتیش گاز با هدف از سر گیری گفتگوها برای خرید گاز استخراج شده از منابع گازی سواحل غزه ارتباط برقرار کردند.
بر پایه موافقت نامه ای که رژیم صهیونیستی در سال ۱۳۸۶ با بریتیش گاز منعقد کرد، گازهای استخراج شده از میدان های گازی فلسطینی باید از راه خط لوله دریایی به بندر اشکلون در سرزمین اشغالی فلسطین انتقال یابد و از این راه رژیم صهیونیستی بر فروش آن نظارت و کنترل داشته باشد.
هدف اصلی این اقدام صهیونیستها بیاثر کردن قرارداد ۱۹۹۹ (۱۳۷۸) بریتیش گاز و تشکیلات خودمختار فلسطین بود.
تصمیم رژیم صهیونیستی برای تسریع روند گفتگوها با شرکت بریتیش گاز از لحاظ زمانی همزمان با حمله این رژیم به نوار غزه بود. این مساله نشان میدهد که این رژیم به شدت در پی امضای یک توافق با این شرکت، پیش از تهاجم به نوار غزه بوده است.
افزون بر این، این گفتگوها با شرکت بریتیش گاز به وسیله ایهود اولمرت با اقرار به این که تهاجم نظامی در برنامههای رژیم صهیونیستی وجود دارد، صورت میگرفت.
در حقیقت، گفتگوها میان بریتیش گاز و مقامهای صهیونیستی چند ماه پیش از آغاز حمله به نوار غزه صورت گرفت.
چوسودوسکی در تحلیل پایانی خود اشاره میکند که رژیم صهیونیستی به دنبال اشغال نوار غزه در پی کنترل تاسیسات و منابع گازی سواحل این باریکه است. در صورت موفقیت این رژیم در الحاق منابع گازی متعلق به فلسطینیان به تاسیسات گازی خود، کریدور تولید و انتقال انرژی این رژیم کامل میشود.
این کریدور از بندر ایلات که یک ترمینال خط لوله نفت در دریای سرخ است، به خط لوله واقع در ترمینال اشکلون می رود و از شمال به سمت حیفا میرسد و در پایان به خط لوله ترکی-اسراییلی-آذربایجانی باکو -جیهان وصل میشود.
جمع بندی
با توجه به تحلیلی که چوسودوسکی در مقاله خود ارائه می دهد، هدف پایانی رژیم صهیونیستی از حمله به نوار غزه، کنترل میدانهای گازی واقع در سواحل این باریکه است و از آن جا که جنبش حماس با ابزارهای گوناگون مانع از دستیابی رژیم صهیونیستی به این هدف شده است، بر همین پایه این رژیم تمام توان خود را برای حذف آن به کار برده است.
فضای متشنج جهان عرب نیز این فرصت را به خوبی در اختیار این رژیم قرار داه است.