«وإذاسمعوا ما أنزل إلى الرسول ترى أعینهم تفیض من الدمع مما عرفوا من الحق یقولون ربنا آمنا فاکتبنا مع الشاهدین» (مائده، ۸۳)
دایـم گـل ایـن بستـان شـاداب نمیماند
دریــاب ضعیفــان را در وقــت تـــوانــایی
دیشب گـله زلفـش بـا بـاد همـی کـردم
گفتــا غلطـی بگــذر زیــن فکــرت سودایی
مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کــز دست بخــواهد شــد پـایــاب شکیبایی
در دایــره قسمـت مــا نقطــه تـسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
***
حضرت آیتالله محمد ناصری (۱۳۰۹ ـ ۱۴۰۱) عالم ربانی، آیت صمدانی و فقیه اخلاقی و مردمی از دوره نوجوانی عمری در نجف به تحصیل علم و تهذیب نفس مشغول بود و از محضر حضرات آیات امام خمینی، آیتالله خویی، آیتالله میرزا هاشم آملی و آیتالله سید عبدالهادی شیرازی در فقه و اصول و در محضر عرفانی و اخلاقی حاج شیخ محمد کوفی، آیتالله سید محمد رضوی کشمیری، آیتالله سید جمالالدین گلپایگانی و آیتالله حاج شیخ عباس قوچانی بهرهها برد و نیز در ارتباط با حاج سید هاشم حداد و حاج عبدالزهراء گرعاوی بود. ایشان پس از عمری عبادت و خدمت و تبلیغ و تدریس معارف بلند اسلام در تاریخ ۴ شهریور ماه ۱۴۰۱ به ملکوت اعلی پیوست.
برخی از خصال حمیده ایشان عبارتند از:
۱ـ ریاضت: افزون بر عبادتهای واجب و مستحبی و نوافل و اذکار بسیار، بر سجدة یونسیه، نماز جعفر طیار و… مداومت داشت.
۲ـ خشیت: دل نورانی این عالم ربانی مملو از هیبت و خشیت حضرت حق بود و این معرفت، قلبی رقیق و اشکی روان به ایشان عطا کرده بود.
۳ـ اشتیاق: همواره متذکر به توسل و یاد حضرت بقیهالله الاعظم(عج) بود و با نام حضرت حالش منقلب میگردید و در این مشتاقی و مهجوری دلسوخته بود و نفسی سوزان داشت.
۴ـ تبلیغ: بر تبلیغ آموزهها و معارف دینی با تأکید بر معتقدات (توحید و معاد و امامت) و اخلاقیات در منطقه دولتآباد و اصفهان اهتمام ویژه داشت، چنانکه در ایام ماه رمضان در هنگام ظهر پس از ادای نماز و سخنرانی در اصفهان، به دولتآباد برای اقامه نماز و سخنرانی مجدد میرفتند.
۵ـ هدایت و دستگیری طلاب و مشتاقان سلوک: سالکان طریق کوی دوست، مقصد اعلای خود را در راهنمایی و رهپویی ایشان مییافتند و از روش و منش آیتالله هدایت میجستند. ایشان نیز بر دستگیری و مساعدت طلاب و مشتاقان طریقت، دریغ نداشت و دستورالعملهای لازم را ارائه میفرمود.
۶ـ خدمت به مردم: در ارائه مشاوره و راهنمایی مردم در مشکلات و ناملایمات، مساعدت و پشتیبانی از مراکز متعدد خیریه، تأسیس مراکز بهداشتی و درمانی و… هیچ محدودیت و حدّی برای خود قائل نبود.
۷ـ خوشرویی و بشاشت: در مواجهه با مراجعان و مردمان عادی، چهرهای خندان و بانشاط داشت و ملاحت در طبع و لطافت در سخن را همواره به کار میبردند.
۸ـ تربیت نفوس: با تأسیس مدارس متعدد حوزوی در اصفهان و قم به طور مستقیم و غیرمستقیم بر تربیت و رشد اخلاقی طلاب توجه داشتند و با ارائه موعظههای اخلاقی مربّی نفوس مستعد برای سلوک طریق الیالله بودند.
۹ـ توجه به خانواده: امور اجتماعی و تبلیغی موجب غفلت از خانواده نبود و موجب شد همه خانواده بحمدلله اهل علم و عمل و تا آخرین لحظات همراه و حامی والد مکرّم خود باشند.
۱۰ـ همراهی در امور اجتماعی: هرچند مشی سنتی خود را به عنوان عالم ربانی مردمی حفظ کردند، در امور اجتماعی و سیاسی نیز همراهی با مردم و نظام اسلامی از اصول مسلّم مشی ایشان بوده است.
یادداشت
مشتاقی و مهجوری
حجتالاسلام والمسلمین دکتر مسعود آذربایجانی