درک شایستة قرآن، مستلزم پیراستگی از رذایلی است که به برخی از آنها اشاره شد: هواپرستی، استکبار، حسد، تعصب قومی، کینهتوزی، جدال و پرخاشگری. با پوزش از وقفه پیش آمده، اینک ادامه مطلب:
الف)۷٫ دوری از دیگر رذیلتهای اخلاقی و رفتاری
گزافه نیست اگر ادعا شود هر خصیصه و رفتاری که انسان را از مدار انسانیت خارج و در زمره فاسقان وارد سازد، کم یا زیاد، سهمی در فهم ناصحیح از متن مقدس ایفا میکند. قرآن کریم به عنوان یک قاعده کلی میفرماید: «لقد انزلنا الیک آیات بینات و ما یکفر بها الا الفاسقون: بر تو آیاتی روشن فرو فرستادهایم و جز نافرمانان کسی بدان انکار نمیورزد» (بقره، ۹۹). قرآن متضمن نشانهها و دلایل روشن بر حقانیت خود و رسالت پیامبر(ص) است؛ اما فسق و انحراف از مدار انسانیت (و یا خروج از حد اعتدال)، گاهی مایه انکار آیات خدا و از دست دادن زمینههای درک حقیقت و پذیرش آن است. «فسق» مصادیق و جلوههای مختلفی دارد و آنچه از تأمل در آیات ۷۴ـ ۹۸ سوره بقره به دست میآید، گویای آن است که دنیاپرستی و دشمنی با فرشتگان، ارتکاب گناهانی همچون ترور شخصیت رهبران دینی و پیمانشکنی، داشتن خصلتهایی چون هواپرستی، حسد، نژادپرستی، خودبزرگبینی و خویشتن را بیدلیل بهشتی پنداشتن، از مصداقهای فسق است.
از دیگر نمونههای تأثیر گناه و جرمپیشگی در درک نادرست از حقیقت را میتوان در آیات سوره قلم دید: «و لا تطع کل حَلاف مهین: از هیچ سوگندخوارۀ فرومایهای فرمان مبر… عُتلٌ بعد ذلک زنیم: درشتخویی، فراسوی آن بیتباری… اذا تُتلی علیه آیاتنا قال اساطیر الاولین: چون آیات ما را بر او بخوانند، میگوید: افسانههای پیشینیان است» (قلم، ۱۰، ۱۳و ۱۵). این آیات به پیامبر اکرم(ص) خاطرنشان میسازد که از حقپذیری کسانی با ویژگیهای یادشده قطع امید کند؛ افراد فرومایهای که بسیار سوگند میخورند، بسیار عیبجو و سخنچین هستند، بسیار مانع خیر، تجاوزکار و گناهپیشهاند، درشتخوی و بیتبار و ریشهاند، به ثروت و قدرت فراوان خویش غرهاند، چنین افرادی با این ویژگیها، دریافتشان از متن مقدس جز این نیست که آن را از افسانههای کهن قلمداد کنند.۱
بر این فهرست میتوان موارد دیگری را نیز افزود که هر یک به نوعی از درک راستین و فهم درست متن جلوگیری میکنند؛ مثلا قرآن پیوند وثیقی بین تقوا و تهذیب نفس با دانش و روشنبینی برقرار کرده است؛۲ عشق کور را مانع دستیابی به حقیقت شناسانده است (فصلت، ۱۷ عنکبوت، ۳۸)؛ آرزوگرایی را عامل انحطاط فکری و رفتاری دانسته است (حدید، ۱۴)؛ تقلید کور از محیط را نکوهش کرده است (مائده، ۷۷): استبداد و خودرأیی را مانع پذیرش حقیقت معرفی کرده است (اعراف، ۱۹۸، فصلت، ۵) و… این آیات بهروشنی نشان میدهد که بین گناه (اعم از گناهان اندیشهای، خصلتی و رفتاری) و عدم درک حقیقت رابطهای تردیدناپذیر وجود دارد. آنچه تاکنون برشمردیم ناظر به آن دسته از رذیلتها و خصیصههای زشت روحی و روانی بود که بیشتر در مقام فهم حقیقت خودنمایی میکنند و مانع دریافت صحیح از متن و ایمان و اعتراف به حقیقت آن میشوند. تأمل در آیات قرآن کریم گویای پارهای دیگر از خصلتهای زشت رفتاری و اخلاقی است که بیشتر در قلمرو نسبت به انسان با دیگران و در مقام اظهارنظر درباره متن مقدس ظهور بروز مییابد، در این بخش به بیان چند نمونه از این ویژگیها میپردازیم.
ادامه دارد
پینوشتها:
۱٫ فهرست کردن تأثیر عوامل منفی روانشناختی و رفتاری بر کژفهمی متن و ارائه تفسیرهای ناروا از آن، به معنای هم عرضدیدن این عوامل و نادیده گرفتن نسبت کل و جزء و علی و معلولی بین آنها نیست، بلکه به این معناست که هر کدام از این عوامل به تنهایی، یا مجموعهای از آنها میتواند مواجهه انسان با یک متن و در اینجا قرآن را دچار مشکل سازد، چنانکه قرآن نیز به هر کدام از آنها به طور مستقل پرداخته است.
۲٫ «اتقوا الله و یعلمکم الله» (بقره، ۲۸۲)، «یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه…» (جمعه، ۲)، «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله… یجعل لکم نوراً تمشون به…» (حدید، ۲۸)