مقاله ویژه
جویندگان غیرمجاز دفینه‌ها و گورهای باستانی
دلاور محمدپور
 

حکایت روستای پدری نگارنده در نزدیکی شهر اردبیل از نظر دفینه‌ها، گورها و زیرخاکی‌های به جای مانده تاریخی، حکایت پر آب و آهی است که از سویی به بی‌مهری و بی‌توجهی گرفتار شده و از دیگر سوی با چپاول و تخریب سوداگران آثار قدیمی و جستجوگران گورها و محوطه‌های تاریخی و باستانی در حال نابودی است. البته در این استان و بطور کلی شمال غرب کشور، مناطق زیادی قرار دارند که به علت فراوانی آثار زیرخاکی و گورهای قدیمی، با این مشکل مواجه‌اند. قرار گرفتن اردبیل در مجاورت مرز و محل تلاقی، تردد و برخورد اقوام، ملل و تمدن‌ها، موجب غنای آثار به‌جای مانده تاریخی شده و این ویژگی توجه غارت‌گران ذخایر تاریخی را به خود جلب کرده است. به عنوان نمونه اخیراً خبری به نقل از واحد مرکزی خبر منتشر شد که بزرگترین محموله قاچاق اشیای عتیقه به همراه نفیس‌ترین جام ایران باستان در مشکین‌شهر کشف و ضبط شد.
و به نقل از مدیرکل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان اردبیل آمده است «در میان این اشیاء، جام بسیار نفیسی به دست آمده که از زر ناب ساخته شده و از لحاظ قدمت، ظرافت و زیبایی با جام‌های معروف مارلیک و حسنلو برابری می‌کند.»
اردبیل یکی از شهرهایی است که نشانه دیرینگی تمدن سرزمین ایرانیان است. کشف آثار و اشیاء مربوط به سده شانزدهم تا سده دوازدهم قبل از میلاد در نمین واقع در ۱۸ کیلومتری شهر اردبیل، نشانگر تمدنی است که در این دوره از تاریخ در ناحیه اردبیل وجود داشته است.
نام خود شهر نیز بر دیرینگی و پایندگی آن گواهی می‌دهد چرا که نام و جایگاه خود را از دوران کهن حفظ کرده است. البته معنا و مفهوم نام این شهر نیز وابستگی‌اش به فرهنگ و تاریخ این سرزمین را نشان می‌دهد. نام اردبیل یا آرتاویل از دو کلمه آرتا به معنای مقدس و ویل به معنای آبادی، شهر و تختگاه گرفته شده و در مجموع به نام شهر مقدس یا تختگاه مقدس آمده است.
مطالعه این سوابق نشان می‌دهد که این شهر و بلکه این استان به دلایل مختلف از جمله قرار داشتن در منطقه مرزی شمال غرب ایران همیشه مهم بوده و در نتیجه در دل و خاک خود بسیاری اسرار و آثار نهفته دارد.
به نوشته کتاب «اردبیل و گنجینه شیخ صفی و عالمان اردبیل» که در سال ۱۳۷۵ تألیف شده است، در حومه اردبیل در حدود ۱۲۱ روستا به علت دارا بودن آثار تاریخی، قبور و تپه‌های باستانی، مورد مطالعه و شناسایی قرار گرفته است.
بنای مسجد جمعه در داخل شهر اردبیل که به دوران فتح این شهر به دست اعراب بازمی‌گردد، بقعه شیخ صفی، بقعه شیخ جبرئیل در کلخوران، بنای سلطان حیدر درشهرستان مشکین‌شهر، مساجد، تعدادی پل‌ها در داخل و خارج از شهر اردبیل، حمام‌های قدیمی، بازار این شهر و عمارات مختلف از جمله آثار تاریخی باقی‌مانده از ادوار گوناگون است. یکی از آثار گران‌بهای باقی‌مانده از گذشته اردبیل فرش معروف اردبیل است که هم اکنون در بین آثار هنری برتر جهان رتبه بیست و سوم را کسب کرده است. قالی اردبیل اولین قالی از هفت قالی معروف جهان است که در موزه ویکتوریا و آلبرت شهر لندن نگهداری می‌شود و چون دارای امضای استاد بافنده و تاریخ بافت است یک سند مهم و درجه اول تاریخی به شمار می‌رود. این قالی در سیزدهمین سال سلطنت شاه تهماسب صفوی بافته شده است. طرح قندیل مسجد نشانه آن است که فرش را برای جای مقدس یافته‌اند زیرا به جای خورشید، چلچراغ‌های معمول به کار رفته است.
شاهان صفوی بویژه شاه عباس یکی از بزرگترین کتابخانه‌های آن دوره را در آرامگاه شیخ صفی بنا نهاده بود. اما آن کتاب‌های نفیس اکنون در اختیار موزه سن‌پترزبورگ روسیه قرار دارد. زیرا به هنگام اشغال اردبیل در جنگ‌های ایران با امپراتوری روس در دوره قاجاریه همه کتاب‌ها به زور و به صورت گزیده تاراج و به روسیه منتقل شد.
اما در این قسمت از ایران با همه شواهد موجود، مطالعات دیرین‌شناسی که اساس بازسازی تاریخ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی یک منطقه را تشکیل می‌دهد، بسیار اندک انجام گرفته است. باستان‌شناسان متخصص مطالعات پیش از تاریخ، در کشورهای غربی و ایران به خصوص در منطقه اردبیل و مغان به دلایل مختلف بسیار کم کار کرده‌اند. نویسنده کتاب «در جستجوی هویت شهر اردبیل» ضمن اشاره به تاریخ اردبیل در مدت دوره ارارتوها، مادها و تا دوره اشکانی و به جا ماندن آثاری از دروه‌های یاد شده می‌نویسد:
«متأسفانه این آثار و تپه‌ها که تاریخ دیرین این سرزمین را در دل خود نهفته دارند،‌ به سبب بی‌مهری سوداگران گنج، به ویژه در سال‌های اخیر به کلی غارت شده است. اما غنای تمدنی دوره‌های اشکانی و دوره‌های بعد از آن در این استان به قدری زیاد است که هنوز می‌توان با بازسازی، شناسایی و حفاری‌های جدید و برقراری یک نظام مراقبت از این ثروت باستانی نگهداری کرد.»
روستای پدری نگارنده یکی دیگر از شواهد فراوانی آثار باقی‌مانده تاریخی این سرزمین است که با بی‌مهری مواجه است. خود از نزدیک بارها شاهد پیدا شدن آثار زیرخاکی از زمین‌های این روستا یا دیدن نمونه‌ها در دست این و آن بود‌ه‌ام. با گوری قدیمی مواجه شدم که استخوان‌های باقی‌مانده از جنازه معلوم می‌کرد پاهایش به طرف سینه‌اش جمع شده بود و به پهلوی چپ، رو به طلوع آفتاب (شرق) قرار داشت .خمره‌هایی که داخل آن تعدادی منجوق وجود داشت همچنین شمشیری ساده، کوتاه و کاملاً زنگ زده بود و برخی ظروف سفالی دیگر در این گور قرار داشت.
به گفته شاهدان و ساکنان روستا، به هنگام بارندگی و جاری شدن آب، از تپه‌های خرمن این روستا دانه‌های منجوق و از این قبیل آثار ریز، به وفور نمایان می‌شود. یکی دیگر از یابندگان می‌گفت بر اثر بارندگی شدید؛ بیابان پر از گل و لای روان شده و سیلاب راه افتاده بود. در این وضعیت یک قطعه ملاقه طلایی در اندازه بسیار کوچک و ظریف را پیدا کرده بود.
جالب اینکه روستای پدری‌ام به خاطر وجود چنین آثار فراوان مورد توجه جویندگان غیرقانونی گنج قرار گرفته اما حساسیت مسئولان مربوطه برانگیخته نشده است. غارت‌گران دفینه‌یاب، هر جایی از این روستا را که گمان می‌رود قدمتی داشته باشد، کنده‌اند و در منطقه مشهور است کسانی نقشه گنج‌ها و دفینه‌های شهر و روستای این دیار را دارند و به قول معروف دزدانی هستند که با چراغ می‌آیند. تا سال گذشته درختی کهن در اطراف این روستا وجود داشت که از نشانه‌های دیرینگی روستا محسوب می‌شد. غارت‌گران شبانه اطراف آن را تا اعماق زیادی با ماشین‌های خاک‌برداری کنده و به آن درخت بی‌نوا هم رحم نکرده از بیخ درآورده‌اند! شبی نیست که در دشت و دمن اطراف روستا چراغی سوسو نزند که بعد معلوم می‌شود جویندگان آثار زیرخاکی، آنجا را کنده‌اند.
حکایت روستای پدری و روستاهای دیگر حکایت پرسوزی است. از بکار بردن نام روستا خودداری کرده‌ام. گمان می‌کنم اگر نام آن را بیاورم، گورکن‌هایی که تاکنون راهشان به اینجا نیافتاده است، شال و کلاه کنند، بیل و کلنگ بگیرند و بیفتند به جان کوه و دشت و خانه و کاشانه این آبادی! و اگر مسئولین مربوطه سراغی بخواهند و نشانه‌ای بجویند تا اقدامی بعمل آورند البته نشانی روستا، از طریق روزنامه اطلاعات در اختیارشان قرار خواهم داد.

code

نسخه مناسب چاپ