رئیس انجمن علمی باستانشناسی ایران گفت: تمامی یافتههای بندر باستانی سیراف و نیز آنچه در گنجینه موزه ملی است، در این سالها بدون مطالعه و بررسی رها شدهاند و بعضاً جامعه پژوهشی از وجود آنها مطلع نیست.
به گزارش ایسنا، محمد اسماعیل اسمعیلی جلودار؛ سرپرست کاوش بندر باستانی سیراف و دبیر علمی همایش «میراث فرهنگی و هنری سیراف در پهنه خلیجفارس» که قرار است در بهار ۱۴۰۲برگزار شود، درباره وضعیت این بندر توضیح داد: کاوشهای باستانشناسی سیراف قبل از انقلاب اسلامی ایران، مشترک توسط باستانشناسان ایرانی و انگلیسی انجام گرفته و آثار و اشیاء بهدست آمده از آن به دو موزه اصلی انگلستان (موزه بریتانیا) و موزه ملی ایران منتقل شدهاند. پس از انقلاب در دو فصل، کاوشهایی در این منطقه انجام شد که بنده سرپرست هیأت باستانشناسی به کاوش در سیراف بودم. تمامی آن یافتهها و آنچه که در گنجینه موزه ملی است، در این سالها بدون مطالعه و بررسی رها شدهاند و بعضاً جامعه پژوهشی از وجود آنها مطلع نیست؛ به همین سبب پیشنهاد تهیه کتاب کاتالوگ این اشیاء به پژوهشکده هنر فرهنگستان داده شد و پس از مشورت با موزه ملی ایران و استقبال رئیس کل این موزه، مقدمات انجام این مهم فراهم شد که امیدواریم پیش از زمان برگزاری همایش به انجام برسد.
به گفته این باستانشناس، ناآگاه بودن برخی مسؤولان و ساکنان غیربومی منطقه سیراف که برای کار در منطقه حضور دارند، از اهمیت آن حوزه، زمینه تخریب و نابودی کامل این منطقه را فراهم کرده است. اطلاعرسانی و آگاهی درست علمی و رسانهای زمینهساز حفاظت بیشتر این منطقه خواهد بود.
او ادامه داد: ظرفیت این بندر تاریخی بسیار شگفتانگیز است و با وجود بیمهریهای متعدد به عرصه و حریم این بندر باستانی ایرانی که متأسفانه به نابودی سریع این منطقه منجر شده، همچنان اهمیت دارد. این بندر نهتنها دارای آثار ملموس و در خور توجه، از جمله بناهای یادمانی و یافتههای هنری است که از نگاه ملی حائز اهمیت است.
اسمعیلی جلودار تصریح کرد: سیراف مورد توجه پژوهشگران و متخصصان داخلی و خارجی علاقهمند به حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی است و در حال حاضر متخصصان مختلف با رویکردهای بینرشتهای بهصورت پروژههای مستقل با موضوع تخصصی سیراف یا مرتبط با سیراف در حال پژوهشند. برای متخصصان حوزه هنری مربوط به اواخر دوران ساسانی و نیز سدههای نخستین اسلامی نیز سیراف بهویژه در حوزه ارتباطات دریایی مهم است و بدون توجه به این منطقه، موضوع ارتباطات هنری و فرهنگی خلیجفارس قابل خوانش و درک نخواهد بود.
دبیر علمی همایش «میراث فرهنگی و هنری سیراف در پهنه خلیجفارس» پیشینه همایشهایی که تاکنون برای این بندر تاریخی برگزار شدهاند را چنین برشمرد: مهمترین همایش در حوزه سیراف، مربوط به سال ۱۳۸۴به همت بنیاد ایرانشناسی است که از زمان برگزاری آن ۱۷سال میگذرد. دیگر همایشهای برگزار شده نیز مرتبط با خلیج فارس بوده و بخشی از آنها به سیراف اختصاص داشته است. تفاوت اصلی این همایش شاید در نوع نگاه آن به موضوع سیراف است.
وی درباره پیشینه تاریخی این بندر توضیح داد: سیراف یکی از بنادر باستانی ایران در مرکز خلیج فارس است که طبق مدارک باستانشناسی، دستکم از دوران ساسانیان از لحاظ تجاری با بخش بزرگی از جهانِ باستان شامل شرق افریقا، اقیانوس هند، دریای مکران، هندوستان، چین و حتی بهصورت غیرمستقیم با کره و ژاپن در ارتباط بوده است.
او ادامه داد: ارتباط این بندر بهویژه در صدر اسلام گسترش چشمگیری پیدا کرد که سوابق بیشتری از آن برای مطالعه محققان و پژوهشگران بهویژه باستانشناسان در دسترس قرار دارد. بدون شک بازرگانی، رابطه مستقیمی با جنبههای مختلف زندگی انسان دارد و بر این اساس نتیجه این ارتباط را میتوان در آثار هنری، معماری، شهرسازی و دیگر جنبههای آن مشاهده کرد. در واقع حجم سرمایه حاصل از این بازرگانی و حضور بازرگانان مختلف یا کالاهای آنها در سیراف و پشتیبانی از هنرمندان، صنعتگران و معماران به نوعی شکوفایی هنر را با خود به همراه آورد. این آثار هنری را میتوان در تولیدات سفالگران، فلزکاران، هنرمندان گچبری، خطاطان، کتیبهنویسان و در حوزه معماری و خانههای اعیانی ملاحظه کرد. از سوی دیگر، کالاهای هنری وارادتی نیز خود زمینه رقابت بین هنرمندان ایرانی و غیرایرانی (پارسی و غیرپارسی) را فراهم کرد و حاصل آن آثار ارزشمندی است که از سیراف در تمامی اقصی نقاط دنیا برجای مانده است و برای پژوهشگران حوزههای مختلف اعم از باستانشناسان، پژوهشگران هنری، معماران، شهرسازان و دیگر حوزهها این فرصت مهیاست تا روی این بخش از آثار پارسی مطالعه و تحقیق انجام دهند.
این باستانشناس به برخی آثار بهجامانده در سیراف، از جمله معماری خانههای سیرافی، مساجد جامع و کوچک، سیستم انتقال آب، شهرسازی، سنگهای قبور تزئینی با خطوط مختلف کوفی شامل کوفی مزهر، کوفی مورق و کوفی مشبک به همراه گونههای مختلف سفال منقوش ساده و سفالهای لعابدار و نیز گچبریها و شیشههای تزیینی و اشیاء فلزی و سنگی اشاره کرد و افزود: این آثار مغفول ماندهاند و جا دارد علاوه بر باستانشناسان، پژوهشگران در حوزههای دیگر نیز توجه و مطالعات خود را بر آنها متمرکز کنند.