اشاره: آنچه در پی میآید، نمونههایی از تأثیرات فرهنگی ایران است که از اواخر دوره ساسانی و با عبور گروهی از پناهندگان ایرانی از چین، به ژاپن راه یافت، به روایت کتاب «آسوکا و پارس» (پیشروی فرهنگ ایران به شرق). متن حاضر تلخیصی بسیار فشرده از فصل نخست کتاب است.
ظهور میترا
«بودیساتوا میروکو» در دین بودایی، «میروکو» خوانده میشود که از تلفظ سنسکریت «میتریه»(Mairtreya) گرفته شده و هیچ شکی هم در آن ندارند؛ اما از میتریه، «میروکو» به دست نمیآید. میروکو بودای منجی است که پنج میلیارد و ۶۷۰ میلیون سال بعد از مرگ بودا در خانه یک برهمن مجدداً متولد خواهد شد و خواهد آمد. ریشه کلمه میروکو، «میترکر میثرک» در زبان فارسی باستان و به معنی «میترا»ست. هر چند به لغت سنسکریت هم نزدیک است، اما در واقع برآمده از آن نیست. تلفظ زبان پهلوی میترک(میثرکر مهرک) به میروکو تبدیل شده است.
اعتقاد به میترا در ایران باستان، در نیمه نخست قرن اول قبل از میلاد به رُم آمد و آداب خدای خورشید که از مشخصات میتراست، با عنوان «خورشید شکستناپذیر» با خورشیدپرستی رومیان در هم آمیخت. میترا خدای خورشید در انقلاب زمستانی متولد شد و این عقیده روز به روز گسترش یافت، چنان که بر تولد عیسی مسیح نیز تأثیرگذاشت. میترا (خدای خورشید) در همان حال که هر روز با تکرار مرگ و تولد دوباره، تصویر شکستناپذیری را نشان میدهد، تصویر منجی را که در پایان دنیا ظاهر میشود، نیز در خود دارد.
میترا در شاخه شمالی دین بودایی به صورت «میروکوی شکستناپذیر» و در مسیحیت به صورت «مسیح منجی» ظاهر شد. در ژاپن قرون وسطی هم اندیشه میروکوی رهایی بخش وجود داشت. عقیده نجاتدهندگی «مهر» (میترا) قبل از قرن ششم، از سوریه در حوزه فرهنگی روم و از طریق راههای استپی به شیلا رسید.
اندیشة ظاهرشدن میترا در میدان جنگ و فرماندهی قوا که در «مهریشت» اوستا وجود دارد، در شیلای قبل از ورود دین بودایی دیده میشود. در کتاب «وقایع سه سرزمین»۲۵ میخوانیم: بیست و چهارمین شاه شیلا رهبر گروههای معتقد به میروکو را که دختر بود، با وارنگ که پسر بود جابجا کرد. در زمان بیست و پنجمین شاه، راهبی جوانی را دید که تجسد میروکو بود. وی خود را «میری» نامید و سرانجام ناپدید شد.
ظهور میروکو در شیلا از دو طریق صورت گرفت: «میروکو» که همراه با دین بودایی چینی به شیلا آمد و برگرفته از واژة «مهرک» در فارسی باستان است؛ اما «میری» کلمهای فارسی است که قبل از ورود دین بودایی، از سوریه که در حوزة فرهنگی روم بود، به شیلا وارد شد. مهرک در زبان فارسی میانه «مهرگ» هم تلفظ میشد و همین تلفظ به «میری» تبدیل شد.
میتسوئة پارسی
در کتاب «شوکو نیهونگی» و در وقایع سال ۷۳۸ آمده است: یک نفر پارسی به نام میتسوئه (mitsue) همراه با ناکاتومی نوناشیرو (قائم مقام فرستاده شده به چین دورة هان) به ژاپن آمد. میتسوئه همان میری شیلا است؛ اما این اسم شخص بود و میری به عنوان اسم شخص با میری به عنوان اسم خدا تفاوت دارد و چیز جدیدی است. معبد کوریو واقع در شهر کیوتو به دست هاتانوکاواکاتسو (از خاندان هاتا) که در قرن پنجم از شیلا به ژاپن آمدند، در سال ۶۰۳ به عنوان معبد خاندان هاتا بنا شد. تندیس مخاطب دعا و پرستش در این معبد، تندیس نشسته و در حال تفکر میروکو است که از شیلا آمد.
در متهورایِ هند (۷۰ کیلومتری دهلی) سنگ لوحی حاوی زندگی بودا کشف شده که در آن هفت بودای گذشته و میروکو بودای آینده با پاهای در هم (به نشانة تفکر) تصویر شدهاند؛ در بامیان نیز همین طور. حجاری تندیس بودا در متهورا، در زمان سلسلة کوشانیان (قرن اول تا چهارم) آغاز شد و در زمان سلسلة گوپتا (قرن چهارم تا ششم) جنبش ساخت بودا در این منطقه پایان یافت. از طرف دیگر تندیسهای بامیان مربوط به قرن چهارم تا هفتم است. جالب اینکه کوشانیان سلسلهای از اقوام ایرانی بودند و هنر بودایی در بامیان در فاصله قرن چهارم تا هفتم تأثیر روم یونان و ایران دورة ساسانی را نشان میدهد. مشخص نمودن اینکه میروکویِ متهورا قدیمیتر است یا میروکوی بامیان، دشوار است؛ اما شک نیست که «مهرک» ایرانی به «میتریه» در دین بودایی هندی ترجمه شده و به عنوان «بودای آینده» که خواهد آمد، پذیرفته شده است.
پیشزمینة تندیس نشستة میروکوی متفکر در معبد کوریو چنین است: در شرق معبد کوریو، ایزدکدة ئوساکه قرار دارد که مکان پرستش خدای خاندان هاتا است و شب دوازدهم ماه دهم، در آنجا جشن گاو برگزار میشود. خدای «ماتارا» را بر گاو مینشانند و همراهان در حالی که مشعل به دست دارند، او را همراهی میکنند. ماتارا برگرفته از تلفظ «میترا» یا «میثره» است که این خود ریشة کلمة میروکو است و چهرة عجیب دیگری از ایزد ایرانی است که در فرقة بودایی تِندای مورد پذیرش و پرستش قرار گرفت.
در «مهریَشتِ» اوستا، میترا «فرمانروای چراگاههای گسترده» خوانده میشود. آنچه میترا ایزد زردشتی میچراند، گاو بود. در آیین میترای روم، سالی یک بار، معتقدان، دو مشعل (نماد مرگ و زندگی) به دست میگرفتند و گاو نری را قربانی میکردند و خون تازه و گوشت تازهاش را همراه با خدای میتراس (Mithras) میخوردند.
میانجی
میری (نام دیگر میروکو) به معنای شخص واسطه هم مورد استفاده قرار میگیرد. این اندیشه که انسانها با شفاعت ایزد محافظ میتوانند رضایت خدای آسمان را جلب کنند و به سلامت از محکمة آخرت بگذرند و وارد زندگی آرامی شوند، ریشه در آسیای غربی دارد؛ چنان که میترا ایزد شکستناپذیرـ در میان دو سپاه در میدان نبرد میایستاد و به سپاه پیروز میپیوست. اهورهمزدا نیز سپاهی را میستود که میترا به آن ملحق میشد. اندیشة طلب شفاعت از قدیسان در رستاخیز، به مسیحیت هم منتقل شده است.
در دین زردشتی میترا به عنوان واسطه نزد اهورهمزدا شفاعت میکند و در فرهنگ ژاپن، «میکو»ها۲۶ افراد واسطه بین خدا و امپراتور بودند. در فرهنگ چین این واسطهها، «کانناگی»ها بودند. آنچه گفته شد، احتمالا بتواند پیشزمینة کلمه «میری» را، که قبل از دین بودایی از طریق راههای استپی به شیلا وارد شد، تشریح کند. معبد ئوساکه، ایزدکدة خدای محافظ معبد و محل پرستش خدای خورشید است. همانطور که میترا وارد روم شد و به عنوان خورشید بیشکست مورد پرستش قرار گرفت، خدای خورشید، نشاندهندة خدای محافظ خاندان «هاتا»ست. برابر دانستن میروکو و میترا با خورشید و خورشید صبحگاهی، در بودیسم هندی و بودیسم چینی وجود ندارد.
خانواده مقدس
در کعبة زرتشت در فارس، علاوه بر ایزد، ایزدبانو نیز پرستش میشد. در این فضا اهورهمزدا با الهه آناهیتا، آیین سرّی مرتبط با میترا را که فرزند دو ستون بود، انجام میدادند. پرستش چنین خانواده مقدسی با گذر از راههای استپی و از طریق شیلا به ئوزوماسا رسید. اندیشه خانواده مقدس را در روایت امپراتور چوآی، ملکه جینگو و امپراتور اوجین۲۷ میتوان دید.
ادامه دارد
پینوشتها:
۲۵ـsangokuigi: کتاب تاریخ کره.
۲۶٫ Miko: دوشیزگانی که کارهای مذهبی را در ایزدکدة شینتو اداره میکنند. زنان جادوگری که با خدایان ارتباط برقرار میکردند و از آنها الهام دریافت میکردند، نیز به این نام خوانده میشوند.
۲۷٫ Ch?ai Tenn?: شوهر ملکه جینگو که فرزندشان امپراتور اوجین است.