جالب اینجاست که دانشجویان بورسیه شده چون بورسیه وزارتخانه هستند کار بعدی آنها هم در دانشگاه تضمین شده است یعنی هم مدرکشان را با پول وزارتخانه میگیرند و هم وزارت علوم باید آنانرا استخدام کند! و اگر فردی بدون صلاحیت از چنین مزیت قابل اعتنایی بهرهمند شود در یک بازی برد ـ برد شرکت کرده است. مهمتر از تبعیض، رانت و یا ظلمی که در این میان مطرح است و خود میتواند محلّ نقد و مقاله قرار گیرد و مهمتر از پولی که در این میان صدها و هزاران میلیارد تومان هزینه از جیب مردم پرداخت میشود تأثیری است که حضور این افراد در تربیت نیروی دانشگاهی برجای میگذارد و در حالیکه بسیاری از تحصیلکردگان نخبه و شایسته با معدلهای بالای دوره فوق لیسانس و حتی دکترا و بسیاری از آنان که با هزینههای فراوان مخارج سنگین تحصیلات تکمیلی خود را پرداختهاند امکانی برای جذب و استخدام و تدریس در دانشگاه را ندارند، اما افرادی با استفاده از رانت تحصیلی با عنوان «استاد» و با درجه و فهم و استعداد نامعلوم امر تربیت فرزندان مردم را بر عهده میگیرند و آنها که با چنین اساتیدی فارغالتحصیل میشوند چه مرتبتی از علم و فن را خواهند داشت؟ مجلسیان محترم باید برای آنکه شائبههای جناحی و حزبی را از خویش بر طرف کنند و برای آنکه نشان دهند تنها دغدغه مردم و انقلاب و ملت و کشور و نظام دانشگاهی موجب شده است تا یک دانشگاهی خوشنام و شایسته را از خدمت محروم کنند و نه اصراری که او برای صیانت از شأن و منزلت دانشجو و دانشگاه و نظام آموزش عالی و رفع تبعیض و رانت از مهمترین مراکز علمی کشور داشته است لازم و شایسته است که با جدیت تمام و به عنوان نخستین گام ضمن برخورد شدید با عملکرد غلط و تبعیض آمیز گذشته و نیز اعتراف به غفلت خویش در این مورد، حداقل در مورد بورسیهها حق مردم، دولت، نظام اسلامی و جامعه دانشگاهی را از آن دستهای که با استفاده از رانت و سوءاستفاده جای نخبگان و شایستگان مظلوم عرصه دانشگاه و فارغالتحصیلان توانمند و محروم مانده از اشتغال و تدریس را گرفتهاند بستانند. این اقدام و جدیت در آن بیش از هر چیز برای حفظ جایگاه و شأن مجلس و اعاده حیثیت از این نهاد مهم بسی ضروری است.
یادداشت
کار سخت مجلسیان
فتح الله آملی
متأسفانه دکتر فرجیدانا نتوانست از مجلس شورای اسلامی مجدداً رأی اعتماد بگیرد و استیضاح او در مجلس علیرغم دفاع خوب و اخلاقمدارانه و منطقیاش رأی آورد. استیضاح البته حق نمایندگان است و کسی نمیتواند این حق را از آنان بگیرد اما نمایندگان و اصولاً مجلس شورای اسلامی از این پس برای دفاع از عظمت و جایگاه و بیطرفیاش و نیز برای آنکه ثابت کند از حقوق ملّت و حاکمیّت و منافع ملّی دفاع میکند و رسالت و مأموریت دیگری برای خویش قائل نیست و مخالفت با وزیر دانشمندی چون فرجیدانا بخاطر رفتار قانونی و افشاگریهای وزارتخانه در مورد بورسیههای غیرقانونی و دفاع از حقوق دانشجویانی که به ناحق از تحصیل محروم شدهاند و نیز دفاع از جابجایی مدیران نالایق و یا حداقل غیرشایسته دانشگاهها نبوده است کار سخت و دشواری پیشرو دارد. اصلاً و اساساً بحث بر سر دفاع از یک وزیر نیست بلکه دفاع از منزلت و جایگاه یکی از قوای سهگانه کشور و به اعتقاد نگارنده مهمترین نهاد کشور است که به تعبیر امام باید عصاره فضایل ملّت و در رأس امور باشد و چه بخواهیم و چه نخواهیم رفتاری که این نهاد در رابطه با عدم انجام رسالت پرسشگری و نظارت خویش در دولت گذشته صورت داده و اولویت بندیهایی که در رسیدگی به مسائل و مشکلات کشور در ماههای اخیر داشته است در تضعیف این نهاد مردمی کم نقش ایفا نکرده و لذا باید از خویش اعاده حیثیت کند. حال که مجلس محترم به وزیر علوم رأی نداده، باید با جدیّت تمام پیگیر مهمترین دغدغهای باشد که این روزها محافل علمی و دانشگاهی درگیر آن شدهاند. ظاهراً براساس آنچه که وزیر محترم در دفاعیاتش در مجلس گفته با وجود آنکه متوسط معدل فارغالتحصیلان لیسانس حدود ۱۵ و فوق لیسانس بالاتر از هفده بوده است، وزارت علوم در دولت قبل چرا شرط پذیرش بورسیه را آنقدر پایین آورده که دستی باز در انتخاب هرکه میخواسته داشته باشد؟ به کدام دلیل عقلی شرط معدل دانشجویان بورسیه باید حتی کمتر از متوسط نمره فارغالتحصیلان دانشگاهی باشد؟ این دانشجویان قرار است در دانشگاهها تدریس کنند قرار است خرج تحصیل آنان را هم از پول ملّت بدهند چه کسی این حق را به وزیر و یا حتی نماینده یا مسئول میدهد که از پول مردم چنین بذل و بخششی کند؟ و چرا فریاد نمایندگان از بابت این جفایی که بر نظام دانشگاهی و بر پول ملت رفته است به آسمان برنخاسته است؟