میدان مشق
افرادی با توانمندی‏های متفاوت
ارمغان زمان فشمی
 

آیا شما بلدید فقط با یک دست، دوخت و دوز کنید؟ آیا می‏توانید فقط از روی عطر برنج یا چای، تشخیص بدهید دم کشیده‏اند یا نه؟ آیا این توانایی را دارید که لباس‏هایتان را در تاریکی و تنها با لمس کردنشان از یکدیگر تفکیک کنید؟ می‏توانید به‏جای دست، با پاهایتان غذا بخورید؟ می‏توانید آدم‏ها را با چشم‏های بسته و از روی ادکلن یا عطر تنشان تشخیص بدهید؟ آیا با دست‏ها یا پاهای بسته می‏توانید شنا، رانندگی یا نقاشی کنید؟
این‎ها بخشی از توانایی‎های برخی از افرادی هستند که ما آن‏ها را «معلول»، «کم‏توان» یا «توان‎یاب» می‏نامیم و احساس می‏کنیم خیلی از کارها را بدون کمک دیگران نمی‎توانند انجام بدهند، اما خیلی کارها هم وجود دارد که آن‏ها بلدند و ما بلد نیستیم.
می‏گویند نیاز، مادر اختراع است، شاید معلولان به توجه مسئولان برای مناسب‎سازی معابر و ساختمان‏ها برای تردد و زندگی راحت‏تر نیاز داشته باشند اما در شرایطی که مسئولان به این وظیفه خود بی‎اعتنا باشند، باز هم معلولان دست روی دست نمی‎گذارند. غریزه حیات آن‏ها را وامی‏دارد تا یاد بگیرند با هر مقدار توانایی که دارند، کاری انجام بدهند. برخی از آن‎ها از پس همه امور روزمره خودشان برمی‏آیند و برای جبران کم‏توانی خود، ابتکاراتی می‏زنند که باعث می‎شود کارها را طوری انجام بدهند که از عهده ما برنیاید.
در طول تاریخ، معلولانی وجود داشته و دارند که با قدرت اراده خود توانسته‎اند شاهکار خلق کنند. در میان آن‏ها نیز مانند افراد عادی، گاهی استعدادهای کم‎نظیری شکوفا می‏شود که دنیا را شگفت‎زده می‏کند.
نیک وی آچیچ، در سال ۱۹۸۲ در استرالیا و بدون دست و پا به دنیا آمد اما بی‎دست و پا نماند، او درحال حاضر از معروف‏ترین سخنرانان انگیزشی دنیاست که برای هر سخنرانی چندهزار دلار دستمزد می‏گیرد، ازدواج کرده و فرزندی هم دارد. از موج‎سواری، فوتبال و گلف لذت می‏برد.
کایل مینارد، برنده جایزه بهترین ورزشکار سال در آمریکا هم بدون دست و پا متولد شد اما جودو و کوهنوردی می‎کند و فتح قله کلیمانجارو از افتخارات اوست.
نیک سنوناستاسو، جوان بی‎دست و پای دیگری است که رانندگی می‎کند و در سریال «واکینگ دد» هم بازی کرده است.
در ایران هم وحید رجبلو را داریم، جوان باهوش کرجی و مدیرعامل شرکت دانش‎بنیان توانیتو که با وجود ۹۸ درصد معلولیت، یک استارتاپ ویژه برای معلولان تأسیس کرده است که با توسعه آن، معلولان می‌توانند دنیای آرام‌تر و راحت‌تری داشته باشند. دوسال پیش، نام این جوان کارآفرین به انتخاب JCI (اتاق بین المللی جوانان) در میان ۱۰ جوان برتر جهان قرار گرفت.
بنابراین می‏بینیم که معلولیت، می‏تواند صرفا به‏عنوان بخشی از هویت یک فرد در توصیف او به کار برود، بدون آن که در ارزش‏گذاری دیگران نسبت به توانایی‏هایش تأثیری داشته باشد.
درست است که معلولان برای شکوفا کردن استعدادهای خود با مشکلاتی به‏مراتب بیش از دیگران مواجهند و درست است که برخی معلولان نیازمند حمایت کامل از سوی خانواده و دولت هستند، اما این‏ها نباید بهانه‏ای برای توجیه بی‎توجهی به آنان باشد. جامعه سالم جامعه‎ای است که در آن همه افراد با هر میزان توانایی که دارند، از امکانات کافی برای به‏کار گرفتن توانایی‏های خود برخوردار باشند.

code

نسخه مناسب چاپ