ما ملت فقیری نیستیم. خیلی از ما اگرچه به دلیل سیاستهای نادرست اقتصادی دولتهای گذشته و حال، زیر خط فقر رفتیم، اگرچه هشتمان گروی نهمان است و اگرچه همیشه استرس پول پیش و اجاره خانه و هزینه دارو و درمان و مدرسه بچهها و چه و چه را داریم، اما فقیر نیستیم.
قدیمترها که با همسایهها آشناتر بودیم و اهالی هر محله، همدیگر را میشناختند، اگر کسی دچار مشکلی میشد، همسایهها دور هم جمع میشدند و تدبیری میاندیشیدند تا مشکل را حل کنند. اگر مشکلی بود که با پول حل میشد، مجلس«گلریزان» میگرفتند و مبلغ لازم را تهیه میکردند.
بعدها که خیلی از روستاها به شهر بدل شد و شهرها بزرگتر، زندگیها ماشینی و گرفتاریها زیاد شدند، از هم دور ماندیم. تنها شدیم. مهربانیها رنگ باخت. کودکانی سر گرسنه بر بالین گذاشتند و کسی نفهمید.
فکر کردیم دلها از محبت خالی شده و دیگر کسی به فکر کسی نیست، اما اشتباه میکردیم. ما فقط از هم بیخبر ماندیم. در چنبره مشکلات خودمان گرفتار شدیم و فرصت نکردیم احوال همسایه را بپرسیم، اما مهربانی هنوز بود.
این را وقتی فهمیدم که هروقت مشکلی برایمان پیش آمد، فارغ از این که دولت یا مسئولان برای حل آن کمک میکنند یا نه، به یاری هم شتافتیم.
هروقت در گوشهای از سرزمینمان سیل یا زلزلهای رخ داد، حتی زودتر از سازمانهای دولتی واکنش نشان دادیم و به آن مناطق کمک فرستادیم.
هروقت جنگلی آتش گرفت، همزمان با این که مسئولان مصاحبه میکردند و میگفتند برای اطفای حریق، هلیکوپتر آبپاش ندارند، خودمان جانمان را کف دست گرفتیم و دل به آتش زدیم؛ بهطوری که طی تنها دو ماه، پنج تن از نیروهای مردمی و داوطلب در جریان عملیات اطفای حریق جنگلها جان خود را از دست دادند و تعدادی دیگر نیز آسیب دیدند. در همان حال، قوانین حمایتی از چنان افرادی، اغلب در پیچوخم تأیید و تصویب ماندند و به جایی نرسیدند.
ما مردم، هرجا حمایتهای دولتی را ناکافی و ناکارآمد تشخیص دادیم، خیریهای بنا کردیم و مهربانیهایمان را وسط گذاشتیم. بیماران خاص مشکل دارند؟ خودمان پول جمع میکنیم. بیمارانی که از شهرستان میآیند و پیوند مغز استخوان میکنند، برای گذراندن دوران نقاهت در یک محیط پاکیزه مشکل دارند؟ به یاد یک فرزند از دسترفته، خانهای میخریم و به آنها اختصاص میدهیم. کسی به فکر افرادی که دچار سوگ فقدان عزیزانشان میشوند نیست؟ نخستین بنیاد سوگدرمانی را در قالب یک انجمن مردمنهاد تأسیس میکنیم. یک زن سرپرست خانوار یا یک پدر از کارافتاده برای تأمین هزینه درمان یا اجاره خانهاش مشکل دارد؟ یک گروه میشویم و هرکدام به اندازه وسعمان کمک میکنیم تا مشکلش برطرف شود.
در این سالها هرجا مشکلی وجود داشت، مردم بیشتر از مسئولان کمک کردند. درست است که خیلی از کارها وظیفه مسئولان است، اما تاوقتی آنها را متقاعد به مسئولیتپذیری نکردهایم، دست روی دست نمیگذاریم و خلاء تدبیر و مسئولیتپذیری آنها را خودمان پر میکنیم. ما مردم مهربانی داریم.
اینجاست که میگویم ما فقیر نیستیم. ما ملت فقیری نیستیم. این ملت، دلی به وسعت ایران دارد که از شرق تا غرب برای هموطنانش میتپد. کسی فقیر است که از چنین محبتی بیبهره باشد.
code