ملاحظاتی پیرامون وقایع اخیر
تأمین امنیت هزینه دارد

آرزوی من این است که بساط هرگونه خشونت (چه قانونی و چه غیرقانونی) از جهان برچیده شود؛ اما تا برآوردن این آرزو، باید به قانون عمل کنیم و اجرای قانون هر چند به نفع جامعه است، ممکن است در مواردی با میل و خواست ما مغایرت داشته باشد. کسانی که به اجرای احکام «محاربه» اعتراض می‌کنند فکر کنند اگر هرکس بخواهد به هر دلیلی در کوچه و خیابان چاقوکشی و قمه کشی کند و بکشد یا زخمی کند یا به قاتلان یاری برساند، آیا امنیتی باقی می‌ماند که هیچ تجمعی صورت بگیرد؟ تأمین امنیت هزینه دارد و اگر خواهانش هستیم، باید در برقراری‌اش کوشا باشیم.

چین باید ما را هشیار کرده باشد!

مشهور است که دنیای امروز، «دهکده جهانی» است و در این دهکده، خانه‌ها و مغازه‌های متعددی وجود دارد. عاقل اوست که با همه یا بسیاری از آنها ارتباط دارد، می‌خورد و می‌فروشد، اما کسی که تصمیم می‌گیرد فقط از یکی دو تا از مغازه‌ها خرید کند و ارتباط داشته باشد، بیش از هر کس به خودش زیان می‌رساند و این حکایت ماست! می‌توانیم با همه دنیا ارتباط برقرار کنیم، اما اصرار می‌ورزیم که تنها روسیه و چین متحد ما هستند؛ یعنی فقط از این ۲ مغازه خرید می‌کنیم و جنس می‌فروشیم و متوجه نیستیم که در این صورت، رفته رفته باید مطابق میل آنها رفتار کنیم.

معاهده چین با عربستان و امضای بیانیه دشمنانه‌اش، پیامد همین رفتار ماست؛ مایی که یادمان رفته چین و روسیه هم دو کشور طرف مذاکره در جریان «۵+۱» بودند و آنها اگر رأی شورای امنیت را وتو می‌کردند، آن همه سال برایمان دردسر درست نمی‌شد. اما چون فقط آمریکا را دشمن می‌دانیم و کشورهای غربی را دنباله‌رو او به شمار می‌آوریم (که درست نیز هست)، خودمان را محدود به ۲ کشوری کرده‌ایم که نه سابقه خوبی با ما داشته‌اند و نه در حال حاضر دوست واقعی هستند و اصلاً در امور بین‌المللی مگر می‌شود دوست واقعی و پایدار داشت؟ هر کشوری به فکر منافع ملی خود است. امیدواریم این رفتار زننده چین، ما را بیدار کند و کشور را از محدودیت دشمن خواسته برهانیم و در زندگی مردم گشایشی پدید آوریم. روی دیگر سکه «موازنه منفی» که مرحومان مدرس و مصدق بر آن تأکید می‌کردند، «موازنه مثبت» است، به معنی برقراری ارتباط مستقل و عزت بخش با همه کشورهای جهان، فرصت‌ها را از دست ندهیم.

توجه به اصل تعمیم و حضور هیأت منصفه در محاکمات

کانت فیلسوف نامدار ـ می‌گوید برای تشخیص رفتار اخلاق، باید آن را تعمیم دهیم که اگر در آن وقت هم خوب بود، اخلاق است. مثلا کسی چاقوکشی یا قمه کشی کرده، به مردم هجوم آورده و رعب و وحشت ایجاد کرده است؛دستگیرش می‌کنند و به مجازات می‌رسانند. آیا این عمل اخلاق است؟ کافی است که به اصل تعمیم توجه کنیم: اگر قرار باشد در هر تجمعی (به هر دلیل که صورت گرفته)، هرکس(به هر دلیل که باشد)، به خود اجازه دهد با سلاح گرم یا سرد به آنها یا یک شخص حمله کند و مردم را به وحشت بیندازد، آیا دیگر کسی جرأت می‌کند از خانه بیرون بیاید؟ آیا رفتار ‌آن فرد یا افراد اخلاقی است؟ نه. آیا مجازات نکردن او اخلاق است؟ نه. پس چه باید کرد؟ مجازات مطابق قانون. آیا مخالفت با اجرای قانون، اخلاق است؟ نه. چه باید کرد؟ رفتار مدنی، هرچند که کمی دیر به نتیجه برسد. وگرنه بی‌قانونی فقط به هرج و مرج می‌انجامد که دودش به چشم همه خواهد رفت. ولی آیا لزومی دارد که هر حکم قانونی بی‌درنگ اجرا شود؟ نه، می‌توان صبر کرد، حکم را ابلاغ کرد و مجرم را از پیامد رفتارش آگاه کرد و او و همفکرانش را هشیار ساخت. اگر مشاهده شدکه به راستی متنبّه شده و از کارش پشیمان است، فرصت دوباره‌ای به او داد و تخفیفی برایش قائل شد، وگرنه به گونه دیگر کار کرد. دراین صورت عموم مردم نیز هم با قانون آشنا می‌شوند و هم اهمیت رعایت و اجرای آن را عملاً می‌بینند و به جای حمایت از مجرم، به حمایت از قانون می‌پردازند. وجود «هیأت منصفه» به نمایندگی از مردم، یک فایده‌اش که گویی همه مردم آن حکم را علیه مجرم داد‌ه‌اند.

روابط با تایوان

روابط کشورها با یکدیگر حالت نوعی داد و ستد دارد. حال که چین در تمامیت ارضی ایران دخالت می‌کند، ما نیز باید اعلام کنیم آماده از سرگیری روابط با تایوان هستیم. به جنایات چین درباره مسلمانان کاشغر و نواحی نیز باید واکنش نشان دهیم و خوب است به دولت چین یادآور شویم که به کاشغر و حومه یعنی اویغورستان کنونی، درگذشته‌ای نه چندان دور، «ایران بیرونی» می‌گفتند و هنوز بسیاری در آن نواحی به فارسی صحبت می‌کنند و تا سال‌ها پیش‌«گلستان» سعدی کتاب درسی آنها بود. مگر چین چه به ما داده که بخواهیم این موارد را نادیده بگیریم؟

تجدید چاپ نقشه‌های قدیم

آقای دکتر عراقچی در کتاب خاطرات سفارت ژاپن(ایران تایشی) می‌نویسد هدیه‌ای که از ایران برای مقامات ژاپنی بردند، به جای صنایع دستی و پسته و بادام، نقشه‌ای از شرکت جغرافیای سحاب بود متعلق به سال‌ها پیش که جزیره کوریل را به رنگ کشور ژاپن کشیده بود و نشان می‌داد قبل از جنگ جهانی دوم و اشغال آن به دست شوروی، ژاپن بر آن جزیره مسلط بود. عراقچی می‌نویسد که چقدر مقامات ژاپنی از این نقشه ایرانی استقبال کردند.

خوب است ما نیز نقشه‌های قبل از قاجار را به مناسبت‌های مختلف در سطح ملی و جهانی چاپ کنیم تا همگان بینند که از روزگار هخامنشی تا قاجار، خلیج فارس و دریای عمان یک دریای داخلی بودو تمامی کرانه جنوبی جزو قلمرو ایران بودکه به تدریج با مهاجرت بدویان از صحاری جزیره‌العرب، غلبه جمعیتی با آنها شد و پیوند حکومتی آن مناطق با ایران سست گشت و نهایتاً با سلطه روباه پیر (انگل ستان) بر هند و دریاهای اطراف و ضعف و سستی قاجاریان، حاکمیت ایران بر آن نواحی از دست رفت تا اینکه در اوایل دهه پنجاه خورشیدی با رفتن ظاهری انگلیس از منطقه، کشورهای نوظهوری همچون امارات، کویت، قطر، عمان و… به عرصه آمدند بعد هم اعلیحضرت قدر قدرت پرشکوت آریامهر، بدون هیچ درگیری با کسب منفعت یا دلیل قانع کننده، بحرین را از ایران جادا کرد و نخست وزیر وقت یعنی هویدای میهن دوست و شجاع، دلاورانه گفت: «بحرین دخترمان بود، شوهرش دادیم!» آیا حق او و اربابش این نبود که ده‌بار اعدامش کنند؟

از کی تا حالا کشوری پنجاه ساله مدعی بخشی از کشوری می‌شود که بیش از پنج هزار سال تاریخ مشخص دارد که حالا امارات از ایران طلبکار باشد؟ چرا ما بر کل امارات و اطرافش دعوی حقوق و تاریخی نمی‌کنیم؟

علی میرزاپور

نسخه مناسب چاپ