محک
التهاب و بحران در اسرائیل!
ابوالقاسم قاسم زاده
همه می‌دانند که سلطه رسانه‌ای سرمایه‌داران بزرگ صهیونیست از نیویورک تا اروپا چنان گسترده و پیچیده است که در جامعه‌شناسی سیاسی از این سلطه‌فراگیر با واژگان «گفتمان صهیونیستی» یاد می‌شود. تا آنجا که بسیاری از صاحبان تفکر در شرق و غرب عالم، مهمترین خطر در گفتمان سازی‌ها و خبر آفرینی‌ها برای آلوده سازی اخبار و رویدادها در جهان را غلبه و سیطره گفتمان صهیونیستی بر مجموعه ارتباطات رسانه‌ای در جهان می‌شمارند. همین سیطره رسانه‌ای از سوی سرمایه‌داران بزرگ صهیونیست، سال‌های سال اسرائیل را امن‌ترین کشور در جهان و سرشار از آرامش، امنیت و سازندگی نشان داده است! در حالی که سیر تاریخی تکوین و تثبیت رژیم صهیونیستی در اسرائیل همواره با جنگ و تجاوز و اشغال سرزمین‌های فلسطینیان و کشورهای عربی از مصر و سوریه و لبنان همراه بوده است. اما در روال سلطه‌رسانه‌ای صهیونیست‌ها از درون اسرائیل کلید واژه، اسرائیل اصلی‌ترین و مهم‌ترین نظام براساس اصل «دمکراسی» نشان داده می‌شود! کشوری «آرام و با ثبات» که در مجموعه گسترده جغرافیای خاورمیانه، «قدرت» برتر و تثبیت شده است!

تجاوز اسرائیل به لبنان و شکست ارتش صهیونیستی که گفته می‌شد، «شکست ناپذیر» است، ضربه بزرگ بر این باور ساخته و پرداخته سیطره و تداوم «گفتمان صهیونیستی» وارد ساخت. اولین نشانه‌های آن را نسل جوان در اسرائیل با اعتراض‌های خود ظهور و بروز دادند. از پایان شکست رژیم صهیونیستی در جنگ با لبنان که خود کارنامه ننگین از این رژیم در نسل کشی فلسطینیان را آشکارا و به جهانیان نشان داد. «شیمون پرز» که خود سال‌ها نخست‌وزیر و رئیس دولت اسرائیل بود، کتاب یا طرح تئوریک «خاورمیانه جدید» را انتشار داد که در آن «صلح به جای جنگ» با اتحاد و همبستگی صلح آمیز با «دولت‌های عربی» را تبیین کرد! در این زمان «کارتر» رئیس جمهور آمریکا بود و شکست او در برابر انقلاب اسلامی ایران موجب شد تا کاخ سفید بسترسازی‌ معاهده‌های صلح دولت‌های عربی و اسرائیل را فراهم آورد و شعار «خاورمیانه عاری از جنگ» اصلی‌ترین محور اخبار و گزارش‌های خبری در رسانه‌های غربی و افکارسازی رسانه‌های مشهور شد. از این مرحله رژیم صهیونیستی، جمهوری اسلامی ایران را بزرگترین تهدید برای همه کشورها در منطقه خاورمیانه مدام خبرسازی و تفسیر کرد، به ویژه که «ایران اتمی بزرگترین تهدید برای صلح جهان» محور اصلی و رسانه‌های غربی و حتی شرقی نیز شد. نمایش سخنرانی «نتانیاهو» در مجمع عمومی سازمان ملل نقطه اوج این مسیر شد تا چندین سال به صورت مدام ایران را بزرگترین تهدید آن هم با سلاح اتمی به خورد افکار عمومی جهان دادند. بن‌بست در گفتگوهای برجام به هر دلیل و یا علت، بسترساز مسیری شد که اغلب دولت‌های عربی در خاورمیانه روابط سیاسی و برخی از آنها معاهده دوجانبه رسمی با رژیم صهیونیستی برقرار کنند. آنچه که این روزها در مسیر تشدید آشوب‌ها در ایران در جریان است، همچنان ادامه چنین مسیری است که نهایت آن، تثبیت بلامنازع حاکمیت صهیونیستی بر سراسر خاورمیانه است.

در این مسیر در حالی که «مقاومت» در لبنان و در سراسر فلسطین اشغالی ادامه یافت، همزمان «فساد» حاکمیت در درون اسرائیل چنان مکشوف شد که «نتانیاهو» ناچار کنار گذاشته شد؛ در حالی که پرونده فساد مالی او و همسرش آشکار و پرونده آن به «قوه قضائیه» اسرائیل ارجاع داده شد. این دوره با تشکیل دولت جدید ائتلافی در اسرائیل طی شد و بار دیگر «نتانیاهو» با کسب یک رأی اضافی از سوی «کنست» مجلس اسرائیل بار دیگر به نخست وزیری و مأمور تشکیل کابینه جدید شد. «نتانیاهو» این‌بار با افراطی‌ترین گروه‌ها و (تشکل‌های سیاسی ـ عقیدتی اسرائیل) دولت جدید را اعلان کرد. اولین پی آمد دولت او، تشدید التهاب و وحشت از شروع جنگی دیگر در جامعه اسرائیل به ویژه در نسل جوان آن شد که در یک کلمه به شدت «جنگ گریز» است. در حالی که یک‌باره تخریب مسجدالاقصی و اشغال کامل منطقه «قدس شریف» از سوی جناج افراطی دولت نتانیاهو انفجار خبری شد. نتانیاهو در ملاقات فوری با پادشاه اردن به او قول داد که از ادامه اجرای این سیاست ممانعت خواهد کرد اما هیچ اقدام عملی انجام نداد. تا آنجا که اکنون منازل فلسطینان مناطق کناره قدس شریف تخریب و خانواده‌های فلسطینان آواره می‌شوند. دولت بایدن اگر چه در اطلاعیه‌ها و گفته‌های وزیر خارجه‌اش با این اقدام و سیاست دولت نتانیاهو مخالفت کرده است، اما اقدام دولت بایدن تا اینجا تنها «محکومیت لفظی» بوده است.

فراتر از ادامه چنین سیاست نژادپرستانه در داخل اسرائیل، یک‌باره طرح دولت نتانیاهو برای در اختیار گرفتن «قوه قضائیه» اسرائیل از سوی دولت افراطی حاکم در اسرائیل در کنست (مجلس اسرائیل) کلید زده شد. موج مردم متعرض به ویژه نسل جوان در اسرائیل به خیابان‌ها آمدند. در حالی که هزاران نفر خواهان لغو طرح نتانیاهو در مجلس شدند، اکنون در اسرائیل بخش بزرگی از شهروندان آن، وحشت از سر برآوردن دوباره مقاومت فلسطین دارند که در نهایت جنگی دیگر را وارد صحنه خاورمیانه خواهد کرد.

اغلب شهروندان اسرائیل، خواهان رسیدگی به پرونده فساد نتانیاهو هستند و دولت ائتلافی راست‌گرای او را صاحب اکثریت از سوی شهروندان نمی‌دانند.

شدت اعتراض‌ها و تداوم آن در داخل اسرائیل چنان شده است که برای اولین‌بار رئیس جمهور اسرائیل به صورت علنی از شکاف بزرگ در داخل اسرائیل هشدار داد و گفت، «کشور ما (اسرائیل) در آستانه فروپاشی بسیار خطرناک قرار گرفته است.» «نتانیاهو» نخست وزیر و رئیس دولت افراطی او در بحران طرد شهروندان اسرائیلی قرار گرفته‌اند. افراط‌گرایی صهیونیستی در درون اسرائیلی تا آنجا آشکار شده است که بعد از زلزله بزرگ در ترکیه و سوریه، نماینده‌ای فلسطینی در داخل کنست (مجلس اسرائیل) خواست تا تسلیتی بگوید صهیونیست‌های افراطی و همراهان ائتلافی «نتانیاهو» از بیان تسلیت آن نماینده زن ممانعت کردند و خواهان اخراج او از مجلس شدند!

خاخام تندر و صهیونیست از مرگ مردم ترکیه و سوریه در زلزله با ابراز خوشحالی گفت: بدون آن‌ها دنیا جای بهتری خواهد بود! «شموئیل الیاهو» خاخام صهیونیست و از نزدیکان «ایتامار بن گویر» وزیر افراطی امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در یادداشتی، کشته شدگان زلزله فاجعه آمیز ترکیه و سوریه را به یاران فرعون که در دریا غرق شدند، تشبیه کرد و نوشت: «بنی اسرائیل می‌دانستند عدل الهی وجود دارد و خداوند کسانی را که می‌خواستند مردم اسرائیل را در نیل غرق کنند. مجازات کرد تا تمامی اشرار جهان ببینند و بترسند.»

شاید این خبرها برای «اردوغان» و همه دولت‌های مسلمان در منطقه درس عبرتی باشد که رژیم صهیونیستی رژیمی نژادپرست است که در اساس با مسلمانان اعم از فلسطینی، عرب و یا غیرعرب عداوت و کینه تاریخی دارند.

نسخه مناسب چاپ