چرا بینگ چت از موتورهای جستجوی دیگر بهتر است؟
کاربرهایی که تجربه استفاده از موتور جستجویChatGBTرا داشتهاند میگویند پاسخهای این روبات بیشتر از اینکه منطقی باشند، طولانی، احساسی و خلاقانه هستند. به همین دلیل است که آنها یک فهرست خلاصه شده از نتیجه جستجو با پاسخهای متداول را که موتور جستجوی دیگری در پیش رویشان میگذارد به پاسخهایی ۲۰۰ کلمهای موتور جستجوی ChatGBTکه تمرین روخوانی متن در مدرسه را تداعی میکنند ترجیح میدهند.
اما وقتی شرکت مایکروسافت چت مود بینگ که بینگ چت Bing Chatنام دارد را برای تلفن های همراه فعال کرد، همین کاربرها که جزو معدود کاربرهای برخوردار از بینگ چت شدند تغییر عقیده دادند. تعامل پی در پی با یک چت بات آن هم با فشردن مداوم کلیدهای صفحه کلید برایشان کار سخت و خسته کنندهای است، در حالی که تعامل صوتی به زبان انگلیسی که زبان مادری بسیاری از کاربرها است یک کار آسان، طبیعی و بی زحمت است. بهعلاوه، بسیاری از آنها به کار با «الکسا» و «دستیار گوگل» عادت کردهاند. بر خلاف استفاده از این موتورها، صحبت کردن با بینگ چت این احساس را به کاربرها میدهد که در حال گفتگو با یک دستیار مجازی مطلع و کاربلد هستند.
مزیت بارز استفاده از بینگ چت در مقایسه با گزینههای دیگر از جمله دستیار گوگل در این است که کاربر نباید پرسش خود را با قالب گرامری درست و کامل و مشخص کردن موضوع دقیق مورد پرسش ارسال کند تا پاسخ بگیرد. این اتفاق با الکسا و دستیار گوگل زیاد میافتد؛ یعنی اگر کاربر جملهبندی و کلمات درستی ارائه ندهد، این موتورها منظور او را اشتباه متوجه میشوند. حتی اگر هم پرسش را درست درک کرده باشند، کیفیت پاسخی که به کاربر میدهند از زمین تا آسمان با صراحت پاسخی که بینگ چت میفرستد فرق دارند.
بینگ چت هنوز در دسترس عموم مردم قرار ندارد، اما کاربرها با افزودن نام خود به لیست انتظار بینگ میتوانند دیر یا زود به آن دسترسی پیدا کنند.
***
برای چندین دهه گوگل بر جستجو مسلط بودهاست، ولی اکنون به لطف ChatGPTبینگ مایکروسافت یک چالش واقعی برای موتور جستجوی گوگل ایجاد کردهاست.
در سالهای نه چندان دور در دهه ۱۹۹۰ کاربران آنلاین موتورهای جستجوی گوناگونی را انتخاب می کردند که شامل Excite، Webcraweler،Lycos و موتور جستجوی محبوب در آن زمان AltaVista بود.
سپس گوگل با PageRankآمد با پیج رنک گوگل ارتباط صفحات وب را نه فقط براساس پرسوجوها و اینکه آیا این صفحات شامل عبارتهای مورد جستجو هستند یا نه (تکنیکی که توسط همه موتورهای جستجو استفاده میشود)، بلکه بر اساس اینکه چه تعداد صفحات مرتبط به آن لینک می شود رتبه بندی می کند. این کار نتایج گوگل را بسیار بهتر از نتایج رقبا کرد.
اکنون به لطف تصمیم مایکروسافت برای ادغام ChatGPTشرکت OpenAIبا بینگ، جنگ موتورهای جستجو با انتقام بازگشته است. دلیلش این است که تا دههها جستجوی آنلاین برای یافتن حقایق بوده است. ولی یافتن پاسخ های واقعی از این حقایق مستلزم این است که شما یک خبره جستجو شوید. از اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ سیستمهای پایگاه داده آنلاین مانند Nasa Recon، Dialog، Proquestو OCLCنخستین بار ارائه شدند.
با پیشرفت در هوش مصنوعی، ما فراتر از موتورهای جستجو و واقعیتها به سمت چیزی حرکت می کنیم که «کریستوفر میمز» ستون نویس «وال استریت ژورنال» آن را «موتورهای پاسخ» می خواند. با این نسل جدید موتورها، به جای جستجوی حقایق، رابط چت پاسخ پرسش ها را در اختیار ما قرار می دهد. اینکه آیا شما میتوانید به دقیق بودن این پاسخها اعتماد کنید یا نه مبحثی کاملاً جداگانه است.
این امر باعث نشدهاست که مردم از ChatGPT، رابط چت و موتور جستجوی پشت آن با بیشترین سرعت ممکن استفاده نکنند. بر اساس تحقیق UBS، ChatGPTتنها در دو ماه به ۱۰۰ میلیون کاربر فعال رسیده است که آن را تبدیل به سریعترین برنامه مصرف کننده در حال رشد کردهاست. این همچنین به این معنی است که مردم در حال حاضر از آن برای نوشتن مقالات مدرسه، مقاله و مقالات مطبوعاتی استفاده می کنند. باید اشاره کرد که ChatGPTدر حال حاضر برای افرادی که شغل آنها تحقیق و نگارش آماده نیست.
پاسخها اغلب بیهوده هستند. اغلب آنها در ابتدا خوب به نظر میرسند اما با کمی تأمل می بینیم که کمکی نمی کنند؛ هر چند این موضوع مانع نمی شود که کاربرها از آن استفاده نکنند. با نگاه به انتخاب از میان سه گانه ابدی«خوب، سریع و ارزان» مردم اغلب سریع و ارزان را انتخاب میکنند. اگر آنها بتوانند در عرض چند ثانیه به یک نتیجه نسبتاً خوب برسند، هر بار به دنبال نتایج نسبتاً خوب دیگر خواهند رفت.
گوگل هم این را میداند. به همین دلیل است که این شرکت وقتی مایکروسافت ۱۰ میلیارد دلار در OpenAI سرمایهگذاری کرد دچار یک ترس تمام عیار شد. مدیران گوگل به خوبی میدانند مایکروسافت چه کار کرده است. آنها از آن برای اختراع مجدد بینگ استفاده کردند؛ موتور جستجویی که مدتی طولانی است در رتبه دوم قرار دارد. از آنجایی که افراد بیشتر رسیدن به پاسخهای سریع را به دانستن واقعیتهای دقیق ترجیح میدهند، بینگ بلافاصله به یک تهدید بالقوه تبدیل شد.
علاوهبر آن، اگر چگونگی استفاده از آن را بدانید، میبینید که بینگ جدید به اندازه کافی خوب است. موتور پاسخ جدید بینگ به سادگی از موتور جستجوی گوگل پیشی گرفته است. همانطور که «استفن شانکلند» روزنامه نگار فناوری میگوید: «بینگ مایکروسافت که با هوش مصنوعی اداره میشود، بهتر از جستجوگر گوگل عمل میکند.»
اگر شما ندانید چگونه به خوبی جستجو کنید، باز هم نتایج جستجو بیهوده و غیر قابل استفاده خواهند بود، ولی از آنجایی که بیشتر کاربرها نمیدانند چگونه درستی یک پاسخ را قضاوت کنند، این موضوع مانع آنها نمیشود. همچنین مانع کسب و کارهایی نمی شود که ارزانی را به کیفیت ترجیح میدهند. در حال حاضر، ناشران از آن استفاده میکنند تا از دست نویسندگان خلاص شوند. شما همچنین آن را در هرزنامهها و هر جایی که کسی بتواند از ساختن داستانهایی تبلیغاتی مانند «پنج تا از بهترین قرصهای لاغری» پول در بیاورد خواهید دید.
کاری که گوگل کرد این بود که روبات چت هوش مصنوعی خودش را که Bardدارد وارد بازار کرد؛ جاییکه سرعت و صراحت را با پاسخ نادرست اشتباه میگیرند. گوگل در نهایت آن را درست خواهد کرد و پاسخ های بینگ در نهایت بهبود خواهند یافت.
اینکه چه کسی نخستینبار آن را درست انجام دهد تعیین خواهد کرد که چه کسی جنگ جستجوی جدید را خواهد برد. علیرغم اینکه گوگل به سمت خودش شلیک کرد برخی هنوز آن را به حساب نمیآورند ولی جای هیچ تردیدی نیست که برای نخستینبار در این قرن جنگهای جستجوگرها دوباره آغاز شده است.
این که چه کسی برنده میشود یک نقطه عطف مهم هم در فناوری و هم در تجارت خواهد بود. با اینحال اینجا یک پرسش دیگر وجود دارد: «آیا واقعا می توانیم به پاسخ های ایجاد شده بر اساس هوش مصنوعی اعتماد کنیم یا نه؟»
روزی میرسد که پاسخهای هوش مصنوعی قابل اعتماد شوند، ولی اکنون اینگونه نیست. دوباره در سال ۲۰۲۵ بازبینی و مطالعه کنید. شاید داستان متفاوت باشد. ولی اگر اکنون درست بودن به معنای چیزی فراتر از دریافت پاسخ سریع است، با ChatGPTو Bard–مدل جدید بینگ و گوگل –با احتیاط بسیار رفتار کنید و گرنه ضرر خواهید کرد!
*منبع: computerworld.com
*مترجم: جعفر سلمان نژاد
code