ماهیت و عملکرد رژیم شاه
بهروز طیرانی - بخش هجدهم
 

در ادامه خاصه‌خرجی‌های داخلی، نوبت خاصه‌خرجی‌های خارجی شاه رسید که نمونه‌های ذکر شد و اینک ادامه مطلب:

افغانستان

«[به سفیر افغانستان] گفتم: داوودخان اصولاً برای آینده چه فکر می‌کند؟… آیا تکیه‌گاهی در بین مردم و عشایر دارد؟ گفت: خیر، چون پول ندارد. گفتم: چرا از اعلیحضرت همایونی نمی‌گیرد؟

گفت: وقتی [به ایران] آمد، به شاهنشاه عرض می‌کند… گفتم: هر چه پول بخواهید، من به شما چک سفید می‌دهم. خیلی خوشحال شد. شاهنشاه… فرمودند: بسیار خوب جلسه‌ای داشتید. بعد هم اینها کم‌کم باید بدانند که نوکر ما هستند!» (علم، سال ۵۳: ۳۲۵ـ۳۲۴).

بلغارستان

«فرمودند: با آنها [هیأت بلغاری] همه‌جوره موافقت کردم، حتی حاضر شدم پول بدهم راههای خود را بسازند، البته قرض می‌دهیم… راجع به ربح پول هم موافقت کردم به‌ جای ۱۲درصد، ۱۱درصد بدهند.» (علم، سال۵۳: ۲۹۵).

کره شمالی

شاید یکی از طنزآمیز ترین موارد درخواست کمک مالی، مورد کره شمالی بود. کره شمالی از زمان تشکیل به عنوان یکی از تندترین پیروان استالینیسم به‌شمار می‌رفت؛ ولی به‌رغم این اختلافات عمیق ایدئولوژیک با رژیم شاه که از متحدان آمریکا و امپریالیسم بود، چون از بذل و بخشش شاه آگاه شده بود، به طمع رسیدن به لقمه‌ای از این خوان گسترده، همه اختلافات خود را کنار گذاشت و سال ۱۳۵۲ برای دریافت وام در اقدام کرد. به نوشته علم: «معاون سفیر کره شمالی مهمان شاهنشاه بودند… استدعای فقط هزار میلیون دلار وام داشت، آن‌هم خیلی فوری که وضع بازپرداخت آن بعداً تعیین شود. شاهنشاه زیرچشمی به من نگاه کردند و خندیدند.» (علم، سال۵۳: ۴۰۹ـ۴۰۸)

کره‌ای‌های با وجودی که درخواستشان با موافقت روبرو نشد، دست‌بردار نبودند و باز هم در سال ۱۳۵۴ به سراغ شاه آمدند. درخواست کره‌شمالی به دلیل مخالفت آمریکایی‌ها، بدون جواب ماند. شاه در این باره به علم می‌گوید به دلیل مخالفت آمریکایی‌ها و نداشتن پول نمی‌توانیم به آنها وام بدهیم که البته با توجه به وامهایی که در همان دوران به کشورهای بلوک غرب می پرداخت، صحیح نبود. علم می‌نویسد: «عرایض سفیر کره شمالی را عرض کردم که می‌گوید هر چه مراجعه می‌کنم برای دریافت ۲۰۰میلیون دلار قرضی که قرار بود به ما بدهید، کسی جواب مرا نمی‌دهد… فرمودند: خوب پولی نداریم که بدهیم. عرض کردم: به علاوه آمریکایی‌ها استدعا کرده بودند حتی‌الامکان تأخیر کنیم. فرمودند: خوب باید تا حدی رعایت کنیم.» (علم، سال ۵۴: ۳۷۲).

سوریه

* «تلگرافی که [محمد] الخولی رئیس سازمان امنیت سوریه عرض کرده بود… فرمودند برای شیخ طالب، همراه او، ماهیانه هزار تا دوهزار دلار حقوق تعیین کن!» (علم، سال ۵۵: ۲۴۵)

کشورهای توسعه‌یافته

اگر کمک به افراد برکنارشده از قدرت و یا کشورهایی مانند اردن و پاکستان و… را به‌رغم توجیه‌ناپذیری آنها و به مصداق چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است، بتوان به نحوی و با بهانه‌هایی همچون تلاش برای افزایش نفوذ منطقه‌ای و… به‌نوعی قبول کرد؛ ولی کمک‌های مستقیم و غیرمستقیم همچون اعطای وام، خرید سهام کارخانه‌ها و یا خرید محصولات کارخانه‌های ورشکسته‌ای همچون کارخانه اتومبیل‌سازی هیلمن انگلیس واقعاً به‌ هیچ ‌وجه توجیه‌پذیر نبود. بعد از افزایش قیمت نفت، بخش مهمی از درآمدهای تولیدکنندگان نفت و از جمله ایران به جیب صاحبان کشورهای غربی از جمله آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان رفت! به برخی از مهمترین این موارد در زیر اشاره می‌شود:

انگلستان

* «شاه موافقت کرد ۲ر۱ میلیارد دلار در سه قسط به شرکت‌های دولتی آب و گاز انگلستان وام بدهد.» (۸ر۸ر۵۳ اطلاعات)

* «مطبوعات انگلیس از وام یک‌میلیارد دلاری ایران به صنایع انگلیس خبر دادند.» (اطلاعات ۱۰ر۹ر۵۲)

* «دو موافقت‌نامه میان ایران و ترکیه جمعاً به مبلغ ۹ر۴۱ میلیون دلار منعقد شد.» (اطلاعات ۲۴ر۸ر۵۲)

* «با همکاری مشترک ایران و هند یک کارخانه کاغذسازی به ظرفیت ۲۰۰ هزار تن در هند تأسیس خواهد شد. ایران وام طویل‌المدتی به هند می‌دهد.» (اطلاعات ۲۴ر۴ ۵۴)

* وزیر دربار وقت می‌نویسد: «امروز صبح سفیر انگلیس را پذیرفتم و به‌ جای مذاکرات سیاسی، تمام صحبت معامله کرد که گرچه اقلام بسیار مهمی است؛ ولی ابداً ارزش ذکر ندارد. از جمله طرح شهرسازی عباس‌آباد است که به انگلیسی‌ها واگذار شده بود و طرح بسیار بزرگی است، حدود یک میلیارد دلار. حالا مثل اینکه نمی‌توانند چنان که تعهد کرده بودند، پول تهیه کنند. می‌گویند پول را دولت ایران به شهرداری تهران بدهد. ما هم شریک می‌شویم.» (علم، ۵۳: ۱۹۷)

* «سفیر انگلیس را پذیرفتم؛ معمولا کارهای مقدم آنها کارهای تجارتی و معاملاتی است. بدبخت انگلیس‌ها! در این زمینه و در باره کنترات‌هایی که شرکت‌های بزرگ انگلیسی برای ساختن بنادر چابهار و عسلویه می‌خواهند بکنند، مطالبی داشت.» (سال ۵۴: ۱۹۴)

* «عرض کردم: انگلیسی‌ها به تقلید از آمریکایی‌ها اعلان کرده‌اند که در کمپانی لیلاند که نصف سهام آن وسیله دولت اخیراً سرمایه‌گذاری شده (دو سال قبل) میلیون‌ها رشوه پرداخت شده است… خبرگزاری فرانسه می‌گوید: در ایران رشوه کلان‌ داده‌اند و عرض کردم: در ایران معامله نکرده‌اند که رشوه بدهند و به‌علاوه اگر می‌دادند، غلام [منظور علم است] مطلع می‌شدم. چون لابد وسیله علی‌نقی اسدی دوست غلام و می‌دانستم به کی و کجا رفته است!» (علم ۴۵۱:۵۶)

آلمان

* «از خبرهای مهم… خرید ۲۵% سهام کارخانه معروف کروپ است. از طرف ایران همچنین کمک ما به انگلستان به مبلغ ۵۰۰ میلیون دلار است که صنایع انگلستان را فعلاً از ورشکستگی نجات می‌دهد. (علم، سال ۵۳: ۱۹۲ـ۱۹۳)

آمریکا

درباره آمریکا در بخشهای قبلی توضیح و اشاراتی داشتیم و گفته شد که منبع اصلی تأمین‌کننده تسلیحات و جنگ‌افزارهای ایران بود؛ ولی در حالی‌که مجموع خریدهای نظامی ایران تا سال ۱۳۴۹ بیش از یک‌میلیارد دلار نبود، به دنبال افزایش درآمدهای نفتی، میزان خریدها ظرف کمتر از ۵ سال به ۱۹میلیارد دلار رسید. شاه نیز این موضوع را می‌دانست و تصور می‌کرد سود خریدهای ایران از آمریکا آنقدر زیاد است که آمریکا به‌ هیچ ‌وجه از آن صرف ‌نظر نخواهد کرد. با این تصور بود که علم می‌نویسد:

«شاهنشاه فرمودند:… مگر اینها (آمریکایی‌ها) می‌توانند از موقعیت کشور من، یا از خریدهای سالیانه با مخلفات و ۴ میلیارد دلار و ظرف ده سال پنجاه میلیارد دلار ما بگذرند؟!» (‌علم ۳۴۶:۵۵)

آمریکایی‌ها علاوه بر آن، در اجرای طرحهای بسیاری در ایران به انحای مختلف مشارکت داشتند. در این طرحها مهندسان، کارگران اعم از کارگر ماهر و یا حتی کارگران غیر ماهر آمریکایی سهمی از این خوان گسترده را به یغما می بردند؛ برای مثال در جریان احداث شهرک اکباتان در غرب تهران، صدها مهندس، کارگر فنی، کارگر ساده، کمک‌نجار، آهنگر و کمک‌آهنگر و… غیره آمریکایی کار می‌کردند!

فرانسه

در دوران فراوانی و وفور دلارهای نفتی، فرانسه نیز تلاش‌ زیادی را برای بهره بردن از این موقعیت آغاز کرد. در حالی ‌که در سال ۱۹۷۴ حجم مبادلات دو کشور۳ میلیارد و ۹۰۰ میلیون فرانک بود، در عرض یک سال، این رقم به ۳۰۰ر۸ میلیارد فرانک در سال ۱۹۷۵ (۱۳۵۴ـ۱۳۵۳ش) افزایش یافت؛ یعنی بیش از دوبرابر! (اطلاعات ۲۷ر۲ر۵۵)

در اردیبهشت ۱۳۵۵ به دنبال سفر هوشنگ انصاری ـ وزیر اقتصاد ایران ـ به پاریس، موافقت‌نامه‌هایی میان وزرای اقتصاد دو کشور به‌ منظور احداث جاده، خانه‌سازی، خط‌آهن، فرودگاه و نیروگاه‌های هسته‌ای به امضا رسید که حجم مبادلات را به ۱۰ میلیارد فرانک بالا برد. در همان سالها پروژه‌های مترو تهران و یک پروژه بزرگ گاز به فرانسوی‌ها داده شد. (منبع پیش).

اهمیت بازار ایران برای غربی‌ها آنقدر بود که ژاک شیراک ـ نخست‌وزیر وقت فرانسه ـ در دیدار با هویدا نخست‌وزیر ایران که یک هفته بعد از انصاری به پاریس رفته بود، گفت: ایران برای فرانسه اهمیت خاص دارد. (اطلاعات ۴ر۳ر۵۵)

ادامه دارد

نسخه مناسب چاپ