«یونسکو» در بیانیه خود به مناسبت روز جهانی آموزش آورده است: «برای شتاببخشیدن به تحقق اهداف توسعه پایدار در شرایط رکود اقتصادی جهانی، نابرابریهای فزاینده و بحرانهای آبوهوایی، آموزش باید در اولویت قرار گیرد و از اینرو اگر بخواهیم در صلحی سیارهای و شرایط عادلانهتری زنده بمانیم و رشد کنیم، آموزش جانمایه بنیادین امید و راهحل ما است.»
از دیدگاه یونسکو، آموزش مادامالعمر که از نخستین سالهای زندگی آغاز میشود، میتواند چرخه فقر را بشکند، سلامت را بهبود بخشد و مردم را برای حرفههای مناسب با فرصتهای مهارتآموزی و مهارتافزایی آماده کند.
در دنیای امروز که عصر دانش و سرریز اطلاعات است، بیتردید سودآورترین و پربازدهترین سرمایهگذاری برای مردم، در اولویت قراردادن آموزش است و هزینهکرد اندک و تنگنظرانه در آن، خطری است که زیستبوم اجتماعی و در هم تنیده انسانها را به خطر میاندازد.
بند نخست ماده ۲۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز به «حق آموزش» اختصاص داده شده است. توجه به این موضوع در اسناد بینالمللی حقوق بشری نشان از تاثیرگذاری آموزش بر مناسبات اجتماعی در شکلگیری جهانی بدون مرز و عاری از خودشیفتگیهای سیاسی و اجتماعی است.
در سالهای اخیر متاسفانه شاهد رکود علمی و اُفت آموزشی قابل توجهی در کشورمان هستیم. بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، تعداد دانشآموزان بازمانده از تحصیل در سال تحصیلی ۱۴۰۱ ـ ۱۴۰۰ با رشد ۱۷ درصدی نسبت به سال قبلتر خود، به عددی نزدیک به یک میلیون نفر رسیده و از آنجایی که آموزش عمومی یکی از اهداف توسعه معرفی شده، این اعداد نشانگر آن است که توسعه در کشور ما با این روند در بلندمدت هم امکانپذیر نخواهد بود و همچنان در همان شعارزدگیهای معمول در حال بالا و پایینرفتنهای آماری خواهیم ماند.
دکتر نعمتالله فاضلی در ضمیمه جامعه روزنامه اطلاعات سوم بهمن ماه ۱۴۰۱ در مقالهای با عنوان «مدرسه و مسئله آینده نوجوانان» یادآور شده است که:آموزش، چیزی نیست به جز توانمندشدن و آمادگی برای زیستخلاقانه و شجاعانه و مسئولانه آموزش، پرورش سوژههای شایسته و تواناست، مدرسهای که چنین آمادگی را ایجاد کند، مدرسه آینده است؛ مدرسهای که در آن نسل جدید از طریق مشارکتهای فعال و داشتن آزادی برای بهکارگیری خلاقیتهای خود و همچنین خلق فرهنگی مبتنی بر اقتضائات وجودی کودک و نوجوان و کسب تجربهای از زمان که متعلق به آینده آنان است، توانمند و کارا میشود. این کارایی و توانمند شدن، احساس رضایت پایدار را برای کودکان و نوجوانان خلق میکند.»
اگر بخواهیم در آینده نسلهای جوان زندگی بهتری داشته باشند، لازم است سیاست فاصلهگذاری در مدرسهها تغییر کند و عاملیت، فردیت و تفاوتهای فردی و اجتماعی دانشآموزان پذیرفته شود.
از آن مهمتر، بدانیم و بپذیریم که دانشآموزان و نوجوانان امروز فقط در ایران زندگی نمیکنند، بلکه در جهان زندگی میکنند. لازمه زیست در موقعیت جهانی شده، این است که دانشآموزان بیاموزند چگونه با «دیگریها» به نحو مسالمتآمیز زندگی کنند و صلحجویانه پذیرای تفاوتهای فرهنگی باشند. آنان نیاز دارند ظرفیتها و قابلیتهایشان برای همزیستی با دیگریها، یعنی ادیان دیگر، زبانهای دیگر، اقوام دیگر، ملتهای دیگر و همه دیگریها را گسترش دهند.
مدرسه فردا، مدرسه جهانی شده است و سیاست قرنطینهسازی در نظام آموزشی در دهههای گذشته، مانع از این شده است که دانشآموزان ما بتوانند در چشماندازی واقعی و باز، روابط میان فرهنگی و گشوده را تجربه کنند. در پایان سخن حکیمانه «کنفوسیوس» را یادآور میشوم: «اگر نقشه یک ساله دارید، گندم بکارید. اگر نقشه ۱۰ ساله دارید، درخت بکارید و اگر نقشه ۱۰۰ساله دارید، انسان تربیت کنید».
دکتر ابراهیم جعفری